مواضع آتئیستهای طرف مقابل به گونه ای ست که فقط کافی ست با وقت کشی و تلاش برای ایجاد انحراف از متن بحث، اجازه ندهند چیزی اثبات شود! (زیرا اتئیسم فاقد ایدئولوژی بوده و اساسا هیچ چیز قابل دفاعی از خود ندارد. یعنی حیات ساپروفیت و انگلی آن وابسته به وجود مذاهب و افکار و عقاید دیگر است!)
انسان بدون ملاک ها و ارزشهای دینی ، چه برنامه یا پشتوانه خاصی برای خودسازی، اخلاقی رفتار کردن و انسان بودن و ماندن خودش دارد؟! یک قاضی اگر یک ارزن به قبر و قیامت باور داشت ، به خاطر مال فانی دنیا ، اینگونه خودش را به پست ترین موجود ممکن تبدیل میکرد؟! و پا بر روی این همه خون شهید، این گونه از شرافت انسانی خودش میگذشت؟!
شبهات مربوط به مسائل جنسی یکی از مهمترین و پرتعدادترین شبهاتی ست که ملحدین فضای مجازی به آن می پردازند. تا جایی که بخش عمده ای از حجم مغز و فکر و ذکر این جماعت به همین موارد اختصاص یافته است! و عجیب تر اینجاست که در کمال وقاحت و با ادبیاتی کاملا تحقیرآمیز و بی شرمانه، مسلمین و اهل ایمان را متهم میکنند که نعوذا بالله، دین شما از احکام عبادی گرفته تا توصیف بهشت اخروی، کلا به مسائل زیر نافی اشتغال داشته است!
آدم عوضی آدم بسیار پیچیده و در عین حال سادهای ست. تا دلت بخواهد احمق است و تا فکرش را بتوانی بکنی زیرک. دقیقترش این میشود که، آنجایی که بناست بفهمد، نمیفهمد؛ و وقتی بناست نفهمد، یک چیزهایی را میفهمد که به عقل جن نمیرسد. کسی که عوضی ست را نمیتوان با هیچ فحش دیگری یاد کرد.
متن مذکور برای برخی از گروه ها چندین بار ارسال شد و پاسخی داده نشد. نهایتا ادمین یکی از گروه های معروف اتئیستی مناظره در محور نخست را پذیرفت. چه اتفاقاتی در این مناظرات افتاد و چطور طرف مقابل برای چندین هفته کلا غایب شد، بماند برای فرصتی دیگر. اما در دو محور بعدی هنوز هم که هنوز است، هیچ کسی حتی حاضر نشده اعلام آمادگی رسمی کند!
وقایع امروز جهان، بیش از هر دوره تاریخی دیگری، رنگ و بوی آخرالزمانی به خود گرفته است. مثلا همین بحران کرونا اگرچه از نظر پزشکی تبعیضی بین فقیر و غنی نمیگذارد، اما از نظر معیشتی زندگی صدها میلیون از مستضعفترین مردم جهان را با بحران شدید اقتصادی مواجه کرده است. صدها میلیون از خانوادههای فقیر جهان که درواقع روزمزد هستند، چطور میتوانند چند ماه کار نکنند و از پس اجاره خانه یا مخارج خورد و خوراک خودشان بربیایند؟! آیا ظلمی فراگیرتر از چنین مواردی هست؟
یکی از شایع ترین این تلاشها برای انحراف از بحث اصلی، تلاش وقیحانه برای تغییر سوال است. یعنی تبدیل این سوال که «آیا قران کریم مثل دارد یا ندارد» به سوالاتی مثل: قران کریم ایراد دارد یا ندارد؟ ابهام یا فصاحت و بلاغت دارد یا ندارد؟ نیاز به تفسیر دارد یا ندارد؟
الغرض، شاید در نگاه نخست خیلی متوجه ابعاد مختلف این تحدی قران کریم نشویم. اما باید ببینیم که مخالفان در این مورد ، حداکثر چه حرفی برای گفتن دارند؟ چطور میتوانند چنین معجزه ی آشکار و زنده ای را انکار کنند؟ یا از تمام اینها گذشته ، وقتی در برابر حقیقتی این گونه روشن تر از آفتاب قرار میگیرند ، چقدر لجاجت میورزند و چگونه به انواع و اقسام مغالطات و حتی جرزنی های بارز متوسل میشوند؟!
این اصل بدیهی و اساسی را کسی متوجه نشود و انکار کند... بنده نمیدانم چطور میتواند اسم خودش را موافق یا مخالف یک نظام سیاسی بداند؟! و کشور ما به غیر از جمهوری اسلامی ... حتی در مخیله و روی کاغذ هم هیچ جایگزین و رقیب جدی ای ندارد! جایگزین این نظام فقط هرج و مرج و فروپاشی ملی و تجزیه کشور و ... ورود به چرخه ی بدون توقف و بدون راه نجاتی از جنگ داخلی و بربریت و ... تا انتهای پرتگاه نابودی ست!
حث ها در مورد تحدی قران کریم همچنان ادامه داشت. با این تفاوت که هر چه جلوتر میرفتیم تعداد افرادی که وارد بحث میشدند و شدت توهین هایشان رو به افزایش بود. چون به تدریج داشت مشخص میشد بی مانندی قران کریم واقعا یعنی چه و ابعاد آن تا کجا ست! یکی دو نفر از مسلمانانی که به بحث ورود کردند و خواستند پاسخ توهین ها را بدهند فورا اخراج شدند! و عجیب تر اینکه ، خیلی ها تلاش میکردند اصل موضوع گفتگو را عوض کرده و مسائل جدیدی مطرح کنند.
مدتها بود به دلیل مشغله های گوناگون، فرصت فعالیت در فضای مجازی را کمتر داشتم. یا اگرهم فرصتی دست میداد ، در گروههای اسلامی گفتگو و مناظره میکردم. از آن طرف (ظاهرا بعد از انتشار برخی از این گفتگوها در حلقه وصل) در برخی از گروه های دین ستیز و برانداز ممنوع الفعالیت شده بودم. (اصطلاحا میوت و سایلنت.) در باقی چنین گروه هایی نیز (به بهانه های مختلف) دیگر به ندرت کسی حاضر میشد مناظره رسمی کند.
آتئیستهای حاضر در گروه شروع کردند به تایید و تفسیر این حرف. که بله ، ببینید دین باوران چقدر متناقض حرف میزنند و چه و چه! اما وقتی نگارنده از او پرسید، آیا میداند معنای اصلی این حرفش چیست؟ آیا میداند که دارد اعتراف میکند، حتی اگر معجزه ببیند ایمان نمی آورد؟! و اشاره شد که، همین معجزات نیز خارج از قانون علیت و قضا و قدر الهی نیست.
عید غدیر خم عید وحدت و اتحاد در امت اسلامی ست. اما میدانیم که وحدت، به معنای کوتاه آمدن از باورهای خودمان نیست. بلکه چه بسا گاهی مجبوریم در این مورد عقاید خود را کامل توضیح داده و برسیم به اینکه، چگونه میتوانیم با وجود همین اختلاف نظرها با هم متحد باشیم. چه چیزی بیشتر و بهتر از ایمان مشترک به خدایی یگانه و پیامبری از جانب او میتواند دلیل همدلی و وحدت امت اسلامی باشد؟ و از این منظر، مثلا اختلاف نظر در کیفیت وضو و یا حالت دستها در نماز چه اهمیتی دارد؟! وگرنه هیچ کدام از طرفین بنا ندارند مثلا نفاق ورزیده و باورهای اصلی خود را کتمان کنند...
طرح شبهات مختلف عقیدتی و سیاسی چندان دشوار نیست. اما پاسخ دادن به آنها معمولا نیاز به زمان دارد. به قول معروف، گاهی یک دیوانه سنگی را در چاه می اندازد که صد عاقل هم نمیتوانند بیرونش بیاورند! به عنوان مثال، شما خیلی راحت میتوانید با نگاهی انکاری و تمسخر آمیز مثلا قابلیت پرواز هواپیماها را زیر سوال ببرید. و از مخاطب بپرسید، این یک مشت آهن پاره چطور میتواند در آسمان پرواز کند؟! یا ادامه بدهید، ادعا از این مضحکتر هم میشود؟! چرا دست از این خرافات پوچ بر نمیدارید و کمی منطقی نگاه نمیکنید؟! مگر این یک مشت آهن پاره بال و پر دارد که بتواند بپرد؟ اما طرف مقابل برای توضیح اینکه چطور یک هواپیما میتواند پرواز کند، گاهی باید طرز کار یک میلیون قطعه مختلف را توضیح بدهد!
وقتی شک میکنیم در اینکه امریکا شیطان بزرگ است و با همین نسبیگراییهای مهمل، ادعا میکنیم «ما دوست و دشمن ثابت نداریم، بلکه منافع داریم» معلوم است که عاقبت فضای فکری و فرهنگی جامعه به کدام سو میرود! معلوم است هر ننه قمری که حوصله نماز خواندن و عرضه روزه گرفتن را ندارد، حالا ادعا میکند که اتئیست شده! پس چرا امریکا و اروپا که مهد همین نسبیگراییهای مهمل هستند، حاضر نشدند ذرهای تغییر مواضع بدهند؟! ای کاش حداقل برخی از اهل سیاست و روزنامههای ما نیز میدانستند که از کی بیایمان شدهاند!
بهتر است به این فکر کنیم که چطور ممکن است یکی از چهرههای شاخص گفتمانی که سالهاست دم از فمنیسم اسلامی و تجدیدنظر در قانون حجاب و... حتی محکوم کردن تلویحی مواردی چون تعدد زوجین شرعی... میزند، بر علیه یک زن، آن هم زنی که همسر دومش به شمار میآید... هفت تیرکشی کند و به قتلش برساند؟!!
فضای سیاسی و فرهنگی یک جامعه نیز وقتی فوتبالی میشود، دیگر مهم نیست چه سیاستها و کدام تفکری درست تر است. بلکه هر کنشگر اهل سیاستی دقیقا تلاش میکند مثل یک هوادار فوتبال از حزبش دفاع کند. حتی اگر مثلا تفکر «سازش و برجام» سالها گل بخورد و همه چیز را ببازد! گاهی این جنس هواداری سیاسی کارش به اصول عقاید و ادیان نیز میرسد. یعنی وقتی می بیند که عقاید دینی و گرایشهای مذهبی به ضرر او و حزب سیاسی اش تمام میشود، بدش نمی آید که گروه هایی مثل آتئیستها و ملحدین فعال تر شوند و اینجا ست که ملاحظه میکنیم اکثر گروه های تلگرامی ضدانقلاب، از سلطنت طلبها گرفته تا جنبش مثلا سبز، پر میشوند از شبهات دینی و مذهبی!
مخالف فکری، بهترین حریف تمرینی ما است. او کسی است که هر چه قوی تر باشد... بهتر میتواند ما را آگاه کند که چقدر درست فکر میکنیم یا غلط. اما یک انسان وقیح و بیادب مخالف فکری نیست؛ مخالف عقدهای است! با فحش دادن نه چیزی میشود یاد داد، نه یاد گرفت... متاسفانه فضای روانی و هیجانی جامعه امروز ما خوب نیست. مردم نمیتوانند مخالف خودشان را تحمل کنند. در فضای مجازی شروع به عقده گشایی و فحاشی میکنند...
چندین ماه بود که در چند گروه آتئیستی و ضد انقلاب، از پنج هزار نفر عضو گرفته تا دوازده هزار عضو، با ادبیات و مطالب و انشاهای مختلف ادعا میشد اسلام زنان را نجس میداند! چند مطلب اخیر که در اینجا منتشر شده اند، ظرف حدود یک هفته بحث و مناظره شده اند. (و عمدتا در سه جلسه) اما پس از این بحثها ، دیگر حتی تا به امروز نیز ، هیچکدام از چنین گروه هایی این ادعا را مطرح نکرده اند!
متاسفانه در حالی که بسیاری از رسانههای رسمی و اصولگرا گرفتار خطبازیهای سیاسی هستند، اخیرا یک جنگ تمام عیار فکری و عقیدتی توسط رسانههای مختلف و بخصوص در فضای مجازی و تلگرام علیه دین و تفکرات مذهبی به راه افتاده است. جنگی که در درجه نخست مجهز به تکنیکهای هنری و آخرین روشهای مدیریت افکار عمومی است... یکی از مهمترین جبهههای جنگ یاد شده، حقوق زنان در اسلام است. حجم شبهات در این زمینه به صورت تصاعدی و ساختگی رو به فزونی است. شبهاتی که فقط زنان را هدف نگرفتهاند! بلکه به همین میزان، بر روی مردان نیز موثرند.