سرویس حاشیه نگاری: مدتهاست که دیگر از آن رونق سالهای گذشته تلویزیون و آن سریالهای بهیادماندنی خبری نیست نمونههایی مانند امام علی (ع)، سربداران، میوه ممنوعه، شهریار. شاید بعد از مدتها سریالی مانند «پایتخت» ساخته شود که بتواند بینندگان را پای تلویزیون بنشاند اما کارشناسان معتقدند مردم دیگر مانند گذشته به دیدن سریالها و برنامههای تلویزیون علاقهای ندارند.
نه دیگر اعتمادی باقی مانده و نه کیفیتی. شاید به همین دلیل روز به روز بر تعداد کارگردانان سرشناسی که به شبکه خانگی میآیند اضافه میشود؛ فضایی که به گفته آنان امکان تبدیل به رقیب اصلی تلویزیون را دارد. اما آیا بهواقع این توانایی در این رسانه خصوصی وجود دارد؟ چند نمونه از کارهای ارائه شده در شبکه خانگی موفق بودند؟
واقعیت این است که صدا و سیما در رقابت با شبکه نمایش خانگی قافیه را باخته است. این موضوع را مدیران تلویزیون بدون آنکه تقصیر را جای دیگری دنبال کنند باید بپذیرند. فیلمنامههای سریالهای تلویزیونی تکراری شدند و انرژی لازم که باید در تولید شاهد آن باشیم وجود ندارد.
شاید کمی سخت باشد که شرایط، میزان و نوع تولیدات تلویزیون را با شبکه نمایش خانگی مقایسه کنیم. در تلویزیون با محدودیتهای شدید بودجه روبهرو هستیم و از طرفی سریالهای شبکه نمایش خانگی بهدلیل ماهیت خود باید به فکر جذب حامی مالی و فروش باشند و رقابت در بازار آزاد را تجربه کنند.
به هرشکل مشکلاتی مانند مدیریت مالی ضعیف صدا و سیما و چارچوبهای محدودکنندهی این رسانه، بسیاری از کارگردانان و بازیگران بزرگ و شناختهشدهی تلویزیون را یکی یکی به کوچ اجباری به شبکهی نمایش خانگی واداشته و رسانهای که از آن با عنوان «ملی» یاد میشود، حتی در تأمین برنامههای روزانهاش با مشکل مالی مواجه است و بسیاری از ساعات پرمخاطبش را هم با برنامههای گفتوگومحور اما کاملا تبلیغی پر میکند و باید بازنگری جدی توسط مدیران آن صورت بگیرد تا مجددا شاهد آشتی مخاطبان بسیاری باشیم که حتی بعضی از برنامه های رسانه ملی 80 تا 90 درصد بازدید کننده را برای خود به ثبت رسانده که البته بیشتر تک آثاری بوده اند و رسانه ملی باید آثار متعددی را همچون گذشته ای که نه چندان دور هم هست تولید کند تا بار دیگر مخاطبان زیادی شاهد تماشای آنها باشند