به گزارش حلقه وصل، حجتالاسلام رضا غلامی، رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در اختتامیه هماندیشی منتخبی از اساتید برجسته علوم انسانی اسلامی خبر از تشکیل مجمع عالی اساتید علوم انسانی اسلامی داد.
آنچه میخوانید متن کامل سخنان غلامی است:
من در جمع بندی مباحث نشست های این هم اندیشی، ۱۱ بند را درنظر گرفته ام که ارائه می کنم.
بند اول: اگرچه امکان درنظر گرفتن هندسه محتوایی بهتر برای این نشست و دعوت از چهره های علمی موثر دیگر کاملا متصور است، اما روشن شد که اصل برگزاری چنین نشست هایی بسیار نافع و ذی قیمت است و جا دارد ادامه پیدا کند.
بند دوم: این پیشنهاد از گذشته مطرح بوده که سزاوار است مجمعی برای طراحی هدفمند ارتباط اساتید با هم و زمینه سازی برای همکاری و هم افزایی آنها با یکدیگر راه اندازی شود. به نظر می رسد با مباحثی که در خصوص ضرورت استمرار این نوع نشست ها داشتیم، بتوانیم بپذیریم که مجمع عالی اساتید علوم انسانی اسلامی، به دور از تشریفات و تشکیلات اداری جدید به وجود بیاید و طراحی و برنامه ریزی عالمانه در این عرصه را عهده دار شود. در حال حاضر به شدت محتاج نوآوری و ابتکار هستیم آنچه امروز در کشور ارائه می شود برای پیشرفت و تکامل علوم انسانی اسلامی و عینیت پیدا کردن آن کافی نیست.
بند سوم: امروز عرصه های بین رشته ای، به فراخور تحولات جهانی، یکپارچه شدن بعضی امور و ادغام شدن خیلی از ساحت ها، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و ما باید به عرصه های بین رشته ای توجه ویژه داشته باشیم. البته روشن است که بین رشته ای ها در علوم انسانی اسلامی، خودش نیازمند منطق شفاف است.
بند چهارم: در حال حاضر به شدت محتاج نوآوری و ابتکار هستیم. آنچه امروز در کشور ارائه می شود برای پیشرفت و تکامل علوم انسانی اسلامی و عینیت پیدا کردن آن کافی نیست. از عرصه هایی که به مثابه یک اولویت محتاج نوآوری است، تولید دستگاه معرفتی و روش شناختی علوم انسانی اسلامی است.
بند پنجم: جا دارد تدوین شدن دیدگاه های نو با صورت بندی علمی مناسب و ضابطه مند و نقد روشمند آنها به یک جریان مبدل شود. من از همه اساتید حاضر در این نشست و دوستانی که در اینجا حضور دارند، اما نظریه نویی دارند تقاضا می کنم به سمت مدون کردن علمی ددیگاه ها و نظریات شان حرکت کنند و امیدوارم همکاران من در دبیرخانه دائمی کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی از آنها حمایت خواهیم کرد.
بند ششم: کاربردی شدن علوم انسانی اسلامی با هدف پشتیبانی از جامعه اسلامی و تمدن سازی باید به یکی از چشم اندازهای اصلی حرکت ما تبدیل شود. برای این منظور تولید تفکر قوی و روشن درباره کاربردی سازی در هر رشته ضروری است و خود این، یکی از نیازهای جدی این حرکت به نوآوری را نشان می دهد.
علوم انسانی اسلامی باید خارج از هر گونه انفعال و وادادگی و یا حضور در میدان هایی که علوم انسانی سکولار ایجاد کرده است و با بهره گیری از ظرفیت های فراوان موجود مانند حکمت متعالیه، پرسش های تازه ای را مطرح و سپس به سمت پاسخگویی به این پرسش ها برود
بند هفتم: سامان دادن عقلانیت اسلامی و نظریه هایی مانند نظریه اعتبارات علامه طباطبایی(ره) و استفاده از آن به منظور روش سازی، ابزار سازی، نهادسازی، مدل سازی و در کل پاسخگویی صحیح به مسائل جزیی و جاری شدن علوم انسانی اسلامی در رگهای جامعه ضروری است.
بند هشتم: اسلامی شدن یک نظریه، اتکا این نظریه به یک نظریه پایه اسلامی است. در نظریه پایه، علاوه بر جهان بینی و جهت گیری، می بایست بر روی مقاصد هم شفاف سازی شده باشد.
بند نهم: علوم انسانی اسلامی باید خارج از هر گونه انفعال و وادادگی و یا حضور در میدان هایی که علوم انسانی سکولار ایجاد کرده است و با بهره گیری از ظرفیت های فراوان موجود مانند حکمت متعالیه، پرسش های تازه ای را مطرح و سپس به سمت پاسخگویی به این پرسش ها برود. به بیان دقیق تر جا دارد علوم انسانی اسلامی ابتدا میدان اختصاصی خودش را خلق کند و بعد عند لزوم به سمت مطالعه تطبیقی حرکت کند.
بند دهم: صرف نظر از اهمیت تعیین نسبت دقیق تر فقه و علوم انسانی اسلامی می بایست بسط ظرفیتهای فقه خصوصا فقه های مضاف و اتصال روشمند آن به علوم انسانی اسلامی در جهت پاسخگویی به نیازهای متنوع مدنی در دستور کار قرار گیرد.
بند یازدهم: جا دارد نگرش قطعی ما به علوم انسانی اسلامی نگرش تاسیسی باشد و نه پالایشی؛ هرچند در کوتاه مدت و در شرایط نبود بضاعتهای لازم برای تاسیس، پالایش اگر بر اساس تفکر و منطق قوی صورت گیرد، مفید است. از همه درخواست می کنم هر یک از ما خودمان را در پیشرفت و تکامل علوم انسانی اسلامی مسئول بدانیم و از در اختیار قرار دادن ظرفیت های خودمان دریغ نکنیم.