
به گزارش حلقه وصل، دکتر ابراهیم فیاض که برای بازدید از شهرک تاریخی مشهد دوست داشتنی به آنجا رفته بود، در گفتوگویی در رابطه با این شهرک اظهارداشت: در اینجا حس زمان، مکان، تاریخ و جغرافیا در هم آمیخته میشود و به همین خاطر تولید معنا رخ می دهد.
وی ضمن اشاره به تاثیرگذاری نمایشهایی که در نمایشگاه اجرا می شود اظهار داشت: کار تئاتر همین است. تئاتر باعث تقویت خیال میشود و بعد این خیال تبدیل به تفکر میشود و این مسئله در اینجا جریان داشته و آن را حس می کنیم و من و همه کسانی که به شهرک تاریخی مشهد دوست داشتنی آمده ایم، مطمئنا درباره آن فکر خواهیم کرد.
فیاض تصریح کرد: اینکه در اینجا از ابعاد مختلف تاریخی، وضعیت مردم و آثار افرادی چون خواجه نصیر طوسی به صورت تئاتر برای همه بازخوانی می شود، خیلی خوب است اصلا همین عکسهایی که مردم از بخش های مختلف و با شخصیتهای بازسازی شده نمایشگاه میگیرند، تا زمانی که حسی وجود نداشته باشد عکسی هم گرفته نمی شود. این کاراکتر در ذهن آن ها تبدیل به مفهوم شده و این خیلی جذابیت دارد.
وی خاطرنشان کرد: به همین شکل فرهنگ سازی شکل میگیرد، مگر چگونه فرهنگ سازی میشود؟ فرهنگ سازی همین است و کاش چنین نمایشگاهی در کل ایران اجرا میشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: کارگردان بزرگی اینجا پای کار بوده که همه چیز اینطور دقیق است. در اینجا مردم با مکان و زمان ارتباط برقرار کرده اند و به نظر رسانه ملی باید پوشش مناسبی را برای این جریان فراهم کند که همه مردم آن را مشاهده کنند.
این استاد جامعه شناسی تأکید کرد: مشهد بخاطر ادبیاتی بودنش، بخاطر حس گرایی خراسان و سبک خراسانی، جامعهای است که به شدت میتواند به وجود آورنده یک تفکر باشد. قبل از اسلام هم که اسکندر به ما حمله کرد، این خراسان بود که توسط پارت و اشکانیان تفکر ایرانی را بعد از 800 سال دوباره زنده کرد.
وی ادامه داد: بعد از اسلام کسی که هویت ما را زنده کرد، فردوسی بود. ما از فردوسی هیچ چیزی نمیدانیم. نه در رابطه با خودش، نه در رابطه با تفکراتش. من زمانی که کتاب جامعهشناسی معرفتی ادبیات و ارتباطات را نوشتم یک مورد از مطالعاتاش را روی شاهنامه متمرکز کردم، این بخش آن کتاب را مستقل کرد.
فیاض با اشاره به اینکه شاهنامه باید به صورت تئاتر در بیاید، تا ما آن را بهتر بشناسیم افزود: ما کاراکتر رستم را نمیشناسیم، کاراکترسهراب را نمیدانیم. ما مثل غرب آخر شاهنامه را با تراژدی تموم نمیکنیم. آخرشاهنامه شیرین میشود، بر عکس آثار غربی که اینگونه نیست و به نوعی آن حس از بین می رود. ما میتوانیم بگوییم شاهنامه تراژدی است، اما پایانش شیرین است. این فقط در ادبیات ما ایرانیها است که دوست نداریم با تراژدی تمامش کنیم، میگذاریم با خوشی تمام شود.
فیاض خاطرنشان کرد: این یک مکتب فلسفی است. اینجا است که ما میفهمیم خیلی کار داریم. با دیدن این نمایشگاه معتقدم که جهش جهانی ایران دارد شکل می گیرد. اگر این جهش از خراسان شروع شود، بقیه ایران هم به آن می پیوندند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: کار فرهنگی باید در شهرداری مشهد ادامه پیدا کند. «مشهد دوست داشتنی» برای جذب توریست هم موثر است. من که ایرانی هستم با دیدن اینجا کلی حس گرفته ام، توریست ها که جای خود را دارند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال توریستهای عرب با دیدن این کار در کشورهای خود آن را آغاز می کنند، آن وقت است که ما نتیجه خواهیم گرفت، آنگاه است که پایخت فرهنگی جهان اسلام در مشهد معنا پیدا میکند و این از شهرداری آغاز میشود.
این جامعه شناس گفت: خراسان مادر فرهنگی ایران است. حالا که مشهد پایتخت فرهنگی جهان اسلام شده باید از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد. اگر مردم مشهد خود را بهتر بشناسند، زائر پذیر میشوند، آنگاه است که شیعیان گسترش پیدا میکنند و وقتی مردم از فرهنگهای مختلف به مشهد بیایند و نشانههایی از فرهنگ و پیشینهی خود را اینجا ببیند؛ آنگاه است که مشهد میتواند فراگیر باشد.
فیاض ادامه داد: بدون تاریخ نمیشود به آینده رفت، هر گاه تاریخ را ترسیم کنیم، آینده هم ترسیم میشود. و در حال حاضر باید به فکر اثر گذاری بیشتر فضاهایی مانند «مشهد دوست داشتنی» باشیم، مانند همین اتفاقی که در اینجا جریان دارد و از هنرهای نمایشی استفاده شده است. این را باید گسترش داد. در هر محله ای، در مساجد و... می توان به وسیله تئاتر خیلی از مفاهیم را انتقال داد. و اینگونه مردم و جامعه درگیر شده و این جریان اثر گذار خواهد شد.
وی ادامه داد: این باعث ایجاد تفکر میشود و تفکرهم تبدیل به تخیل و معنا می شود، انسان هیچ وقت نتوانسته بین تعقل و تخیل فاصله بگذارد. ما به دلیل داشتن حکمت که در زندگی مردم وجود دارد، مشکلات غرب را نداریم.
ابراهیم فیاض در پایان با بیان اینکه همه جامعه شناسان باید بیایند و اینجا را ببیند، گفت: به عنوان یک دانشگاهی با همکارانم تماس گرفتم که بیایند و اینجا را ببینند با مدیر گروه مردم شناسی دانشگاه تهران تماس گرفتم که بیاید. امیدوارم که این مسیر همواره ادامه داشته باشد.