سرویس حاشیه نگاری: سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر دارد به روزهای پایانی نزدیک میشود و انگار بعد از نمایش فیلم «ماجرای نیمروز» از اوج هم فاصله گرفته و در حال فرود است.
هشتمین روز جشنواره در برج میلاد با مستند «متهمین دایره بیستم» برای اهالی رسانه و منتقدین آغاز شد. مستندی اجتماعی که مشکلات و مسائل یک جوان پایینشهری را به تصویر میکشید. جوانی که بارها به خاطر دزدی به زندان رفته بود اما حالا خانه و زندگی داشت و مشغول یک کار آبرومند بود.
فیلم سینمایی «یک روز بخصوص» آخرین ساخته همایون اسعدیان است که با همراهی مازیار میری به سرانجام رسیده است. سوژهای تکراری و اجرایی تکراریتر از بحث اهدای عضو و مسائل آن که فقط این بار یک روزنامهنگار در محل امتحان قرار میگیرد...
روز هشتم کاخ جشنواره در سومین سانس خود میزبان فیلم «خفهگی» فردون جیرانی بود. فیلم جدید مجری سابق هفت داستان یک خانم مشرقی دیگر است که این بار در یک تیمارستان کار میکند. تنها نکته جالب توجه فیلم برای مخاطب شاید بازی متفاوت الناز شاکردوست باشد وگرنه غیر از این هیچ دلیلی برای دنبال کردن فیلم وجود ندارد.
مهمترین فیلم امروز اما «رگ خواب» حمید نعمتالله بود. فیلمی در حال و هوای سایر آثار این کارگردان و دوست دیرینش هادی مقدم دوست که دوباره مونولوگ دیوانهوار لیلا حاتمی با خودش و یک مرد مثلا مهربان که وارد زندگیاش میشود را به تصویر میکشد. «رگ خواب» نسخه آپدیتشده فیلم «سر به مهر» است. فقط لب تاپ و وبلاگ تبدیل شدهاند به گوشیهای لمسی و تلگرام! وگرنه حرف جدیدی در کار نیست.
آخرین فیلم روز هشتم کاخ جشنواره هم «کارگر ساده نیازمندیم» منوچهر هادی بود. کارگردان «من سالوادور نیستم» این بار یک فیلم تلخ اجتماعی ساخته بود که بر خلاف آثار دوستانش اندکی بن مایه طنز هم داشت و مخاطب را با خود همراه میکرد اما راضی نه!