به گزارش حلقه وصل، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
روزنامه اعتماد نوشت: هدف از خصوصیسازی چیست؟ اگر کسب پول برای تامین مخارج دولت و صندوق است در این صورت این کار افتخاری نیست و نشانه به ته دیگ خوردن کفگیر خزانه است. ولی اگر هدف از آن، انتقال تصدیگری دولت به مردم است در این صورت باید پرسید که چرا این کار با تاخیر ۷ ساله انجام میشود؟ اگر یک سال را هم برای انجام مقدمات در نظر میگرفتیم چرا ۶ سال تاخیر در انجام آن شده است؟ طبیعی است اجرای این کار با هدف خصوصیسازی نیست بلکه در پی تامین پول هستند.
بهعلاوه اگر هدف حذف تصدیگری دولت است، بفرمایید که آیا با این انتقال حتی یک کرسی از هیاتمدیره شرکتهای زیرمجموعه شستا یا سایر شرکتهای واگذاری از اختیار دولت خارج خواهد شد؟ یا آنکه در تصدیگری دولت ذرهای خلل وارد نخواهد شد و همه اختیارات کماکان در دست مقامات باقی میماند تا هرکسی که صلاح دانستند به عنوان هیاتمدیره یا مدیرعامل تعیین کنند؟ در واقع صندلی هیاتهای مدیره همچنان در اختیار مسئولان است تا به عنوان امتیاز به این و آن بدهند. اگر چنین نیست لطفا اسامی شرکتهایی که مدیریت آن از دست شستا و یا دولت خارج میشود، اعلام کنید.
مساله مهمتر از خصوصیسازی، ثبات سیاستهای اقتصادی و عدم دخالت دولت در امور بخش خصوصی است. اگر این کار انجام نشود، خصوصیسازی حتی اگر با انتقال مدیریت هم همراه باشد، کمک چندانی به بهبود اوضاع و ساختار اقتصادی کشور نخواهد کرد. آیا دولت در این زمینه گام موثری برخواهد داشت؟ سیاست گمرکی، سیاست پولی و اعتباری و بانکی، سیاست قیمتگذاری، سیاست ارزی و سیاست مالیاتی و سیاست نیروی کار و شفافیت اقتصادی و سیاسی، ارکان اصلی یک ساختار سالم و حامی تولید است که اگر اینها نباشند، تفاوتی نخواهد کرد که بنگاهها دست دولت باشد یا بخش خصوصی.
و بالاخره نکته مهمی آقای رییسجمهور اظهار کردند قرار است، تصدیگری از شستا و یا صندوقهای دیگر گرفته شود ولی آنها میتوانند سهام بخرند و سهام داشته باشند. اول اینکه آنان سهام را با استفاده از ترفند خاصی میفروشند بدون آنکه تصدیگری را از دست بدهند. به علاوه حتی اگر این ترفند هم نباشد چگونه میتوانند سهام داشته باشند ولی تصدیگری نداشته باشند؟! طبیعی است هر صاحب سهامی به اندازه سهمش باید در اداره شرکت دخالت داشته باشد.