
به گزارش حلقه وصل: در جهانی که هر درد و فقدانی را اپلیکیشنها و رباتها وعده تسکین میدهند، انسانها با وسوسهای پنهان روبهرو شدهاند: «گفتوگوی بیپایان با عزیزان از دست رفته»
اما روی دیگر این سکه چیزی نیست جز: دریافت مهر و محبتی ماشینی اما بینقص، و پناه بردن به آغوش دیجیتالدرمانیهایی که بیشتر شبیه افیون تکنولوژیکاند تا کمکهای روانشناسی واقعی.
پشت این آرامشِ ساختگی چه چیزی پنهان است؟ اعتیاد خاموش؟ فروپاشی روابط انسانی؟ یا گرفتاری در دام شرکتهایی که اندوه، تنهایی و ترسهای شما را به تجارتهای میلیاردی بدل کردهاند؟
در این گزارش، شما را با لایههای تاریکتر، واقعیتر و هولناکتری از اقتصاد جدید اندوه و عشق مصنوعی روبهرو خواهیم کرد؛ جایی که دیگر مرگ هم حریم خصوصی ندارد و هوش مصنوعی تنها ابزاری برای تسکین نیست؛ بلکه راهی است برای به بند کشیدن شما در زندانهایی که درهایشان هرگز به سوی رهایی باز نمیشود.
آیا آمادهاید با واقعیتی روبهرو شوید که شاید آرامشتان را برای همیشه بر هم زند؟
[تصویر گزارش توسط هوش مصنوعی ساخته شدهاست]
«مردهها حرف میزنند»: ظهور صنعت میلیاردی سوگواری مجازی
تصور کنید پس از مرگ مادر خود، هر شب با نسخه دیجیتال او گفتوگو میکنید. صدایی که ۷۰ درصد مشابه است، چهرهای که تقریباً طبیعی است و کلماتی که شما را آرام میکنند. این تصویر علمی-تخیلی نیست؛ واقعیتی است که به سرعت به صنعتی میلیارد دلاری تبدیل شده است.
پلتفرمهایی همچون HereAfter AI، Storyfile و Project December به کاربران امکان میدهند با نسخههای هوش مصنوعی نزدیکان فوتشدهشان صحبت کنند. Project December برای ۵۰۰ پیام متنی ۱۰ دلار دریافت میکند، در حالی که YOV یا (You, Only Virtual) ادعا میکند که «غم را بهطور کامل حذف میکند.»
اما این شبیهسازیها تا چه حد دقیق هستند؟ به گفته خود شرکتها، تنها حدود ۷۰ درصد؛ و این یعنی پر از خطاهای زبانی، توهمات و جملاتی که هرگز آن فرد استفاده نمیکرد.
مطالعات روانشناختی در این حوزه تقریباً وجود ندارد و همین موضوع متخصصان را نگران کرده است. این فناوری بدون آنکه پیامدهای روانی آن شناخته شده باشد، مستقیماً وارد بازار شده است.
عشق مصنوعی جایگزین پیوندهای انسانی میشود
بازار دوستیابی و همراهی دیجیتال نیز با سرعت شگفتانگیزی در حال رشد است. بر اساس دادههای واقعی، بازار AI companionship در سال ۲۰۲۴ به ۲.۸ میلیارد دلار رسیده و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۸ به ۹.۵ میلیارد دلار برسد.
جستوجوهای گوگل برای عبارت «AI Girlfriend» بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ افزایش ۲۴۰۰ درصدی داشته است. پلتفرم Character AI در اوایل ۲۰۲۴ بیش از ۹۷ میلیون بازدید ماهانه داشته و طبق آمار یک نفر از هر پنج مرد در اپهای دوستیابی دستکم یک بار از یک دوست دختر هوش مصنوعی استفاده کرده است.
اما پشت این آمار خیرهکننده، واقعیتی تاریک پنهان است. تحقیقی نشان داد ۶۰ درصد زنانی که از این نوع روابط استفاده کردهاند، احساس افسردگی بیشتری داشتند و ۵۲ درصد آنها دچار تنهایی شدیدتر شدهاند.
«درمان یا فریب؟»: صنعت مشکوک رواندرمانی هوش مصنوعی
بازار سلامت روان با هوش مصنوعی نیز بیکار ننشسته است. پیشبینی میشود بازار جهانی سلامت روان AI از ۷۸۰ میلیون دلار در ۲۰۲۲ به بیش از ۱۰.۵ میلیارد دلار در ۲۰۳۰ برسد.
برخی اپلیکیشنها مانند Woebot و Wysa از روشهای شناختی-رفتاری استفاده کرده و سعی میکنند اثرات «اثر الیزا» (Eliza Effect) را مدیریت کنند، اما دیگر شرکتها بدون دغدغه اخلاقی از این اثر بهرهبرداری میکنند.
اثر الیزا، مفهومی که از نخستین گفتوگوگر AI دنیا در دهه ۶۰ میلادی بهجای مانده، نشان میدهد که انسانها تمایل دارند حتی ماشینهایی که تنها الگوها را تکرار میکنند، به عنوان موجوداتی همدرد و همدل ببینند. جوزف ویزنباوم، خالق ELIZA، تا پایان عمر خود در سال ۲۰۰۸ علیه این خطر هشدار داد.
اعتراف تلخ کاربران Character AI در انجمنهای Reddit
در یک رشته گفتوگو در Reddit، کاربرانی که از AI companions استفاده میکنند، اعتراف کردند که بعد از ماهها تعامل، احساس کردند خود واقعیشان را فراموش کردهاند. آنها برای ارتباط با انسانهای واقعی دچار اضطراب اجتماعی (social anxiety) شده بودند و ترجیح میدادند با شخصیتهای مصنوعی وقت بگذرانند. این پدیده میتواند به راحتی در جامعهی ایرانی، زمانی که تنهایی اجتماعی و اضطراب عمومی جهانی بعنوان یک بیماری مسری به این کشور برسد، تکرار شود.
کابوس تکنولوژیک!
فیلسوف ژاک الو در کتاب خود «جامعه فناورانه» (۱۹۶۴) هشدار داد: بشر با فناوری مشکلاتی ایجاد میکند که دوباره با فناوری در پی حل آنهاست.
نمونهاش همین رباتهای غمزدایی هستند که ممکن است افراد را در مرحله انکار نگاه دارند و مانع عبور از مراحل طبیعی سوگواری شوند. روابط مصنوعی نیز در حالی که نوید ارتباط میدهند، در واقع پیوندهای واقعی را فرسایش میدهند.
آیا هنوز راه گریزی هست؟
در برابر این موج، برخی صداها به مقاومت برخاستهاند. جاناتان هایت، روانشناس برجسته، در کتاب The Anxious Generation (۲۰۲۴) پیشنهاد میدهد مدارس را از موبایل بزداییم! تجربه کشور نروژ نشان داده در چنین مدارسی، زورگویی کاهش یافته و عملکرد تحصیلی بهتر شده است.
یان مکگیلکریست، عصبشناس برجسته، نیز خواستار بازگشت به «همدلی و حضور انسانی» است؛ چیزهایی که فناوریهای هوش مصنوعی به آرامی از ما میگیرند.
آیندهای سرد و بدون عشق؟
بدون مداخله، ما با دست خود آیندهای را میسازیم که در آن رباتهای سوگواری (با هزینه ماهانه ۱۰.۷۵ دلار)، دوستان مصنوعی (۱۰.۷۵ تا ۱۹.۹۹ دلار) و درمانگران مجازی (۳۹ دلار) جایگزین عشق، دوستی و همدلی انسانی میشوند.
ما در لبه پرتگاه قرار داریم: آیا شجاعت خاموش کردن ماشینها و بازگشت به ارتباط واقعی را داریم؟ یا تسلیم میشویم و میگذاریم ماشینها به ما بگویند چگونه باید غمگین باشیم، دوست بداریم و زندگی کنیم؟