
حلقه وصل: نشریه حلقهوصل تصمیم گرفته است تا به مناسبت سالگرد پرواز تلخ اردیبهشتماه به بازخوانی نشریه شماره 118 خود بپردازد.
شما سخنان حاج حسین یکتا را در رثای شهید جمهور میخوانید:
گفت: شب یلدا را در زمستان تجربه کرده بودیم، ولی در ماه اردیبهشت نه! آن شب، شب یلدایی بود که بر ملت ایران گذشت؛ و حقیقتاً سخت گذشت. به یک روایت، آقای رئیسی را به سه نگاه میشد دید: یکی ایام بحثهای انتخاباتی و مناظرهها و حرف و حدیثها و کم و زیادها و نامهربانیهایی که شد؛ یکی در این چند سالی که تلاش میکردند و پای کار غصههای مملکت بودند و یکی در ساعتهای آخر با این دلنگرانی و دلواپسی مردم. گفت: تو برای خدا باش، تو رابطهات را با خدا درست کن، خدا رابطهی تو را با مردم درست میکند. کسی که بیشیلهپیله کار میکند و پای دین خدا میایستد، کسی که هدفش نوکری و خدمت است، خادم امام رضا و این ملتِ امامرضایی است، کارش باعث تألیف قلوب میشود. در بین سران قوا، کسی که اینطور بین قوا ارتباط برقرار کند، تألیف قلوب کند، حرف و حدیثها را در دلش بریزد و برای خدا بایستد، نمونه است. او معاون قوهی قضاییه و رئیس دادگاه ویژهی روحانیت بود. پروندهی خیلیها در دستش بود، ولی بگمبگم راه نینداخت و امر مولا را اطاعت کرد. او پای غم مردم ایستاد. مردم در فراق او ناراحت بودند، نه برای جایگاه خاص ریاستجمهوری ایشان، بلکه به این دلیل که همه میدانستند ایشان ایستاده تا مشکلات را حل کند.
آن فرد گفت روی موشک ننویسید مرگ بر اسرائیل چون روابط به هم میخورد، ولی ایشان پای عملیات وعدهی صادق ماند و پرچم عزت و اقتدار را بالا برد تا حرف ولی خدا روی زمین نماند و انتقام خون شهدا گرفته شود. پنجشنبه جمعه زمان استراحت اوست، ولی در همین زمان سفر استانی برگزار میکند و برای افتتاح پروژهها میرود؛ از این کشور به آن کشور میرود تا مشکلی را حل کند و معبری را برای اقتصاد بگشاید. نتیجه این میشود که در مسیر خدمت و با عزت از دنیا میرود. امروز همه متأثر و غمگینایم. پر شدن جای کسی مثل حاجآقای رئیسی بسیار سخت است. ما حاجآقای رئیسی را به عبادتهای طولانیاش میشناسیم، به این که به نقطههای دورافتادهای سر زده است که هیچ مسئولی تا حالا به آنجا نرفته است.
در خدمتِ مردم
ما وارد گام دوم انقلاب شدهایم. این موضوع را نباید دستکم بگیریم. آقا میفرمایند گام دوم انقلاب محقق نمیشود مگر به تحول جهشی، تفکر جهادی، نگاه جوانگرایی با دورنمای تمدنی. آقای رئیسی با نگاه جهادی به میدان آمدند. پس از انتخاب ایشان، زمانی که هنوز حکمشان تنفیذ نشده بود، مشهد در حرم آقا علیبنموسیالرضا خدمتشان رسیدم. مرا خطاب کرد و گفت آماده باش که میخواهیم این کار جهادی و این نگاه جهادی مورد نظر حضرت آقا را در دولت با قدرت جلو ببریم. بعد شورای عالی جهاد به وجود آمد و نگاههای جهادی به منصهی ظهور رسید.
در حرکت آقای رئیسی، هدف، اولاً امتثال حرف آقا و ثانیا حل مشکلات انقلاب بود. در دورههای قبل، صندلی ریاستجمهوری کمی افسارگسیخته شده بود. او آمد و بر این صندلی نشست، حال و هوای این صندلی به نگاه خدمت و انقلابی بودن برگشت. امروز اشک به چشم ملت و غم به دل همه است، چون او نگاه امام و امتی داشت. با همین نگاه دستیار مردمی برای رئیسجمهور قرار داد، بعد در همه ردههای دولت دستیار مردمی انتخاب کرد. میپرسید چه کار کنیم تا اقتصاد مردمی شود؟ فقط کسی در این سطح و تراز میتوانست این نگاه تحولی و تفکر جهادی را پیاده کند و نیت خدمت به مردم و نگاه حل مسئله را پیاده سازد. چه آنجا که ایشان به حکم آقا به آستان قدس رفتند، چه آنجا که به قوهی مجریه آمدند و خود را در مظان سؤالها و محکوم شدن به این حرف و به آن صحبت قرار دادند، نیت ایشان خدمت به مردم بود. رفتن از قوه قضاییه به قوه مجریه، یعنی قبول یک بار سنگین. او این صندلی را نقطهای برای رشد خود نکرد، بلکه به حکمت الهی، به نور و هدایت الهی تکلیفی احساس کرد و به دنبال آن رفت و در نهایت به شهادت رسید.
همهچیز به اخلاص برمیگردد
دل حاجآقا شهدایی بود. در همین سفرهایی که اربعین داشتیم، اسم امام حسین که میآمد، هنوز روضه شروع نشده بود، به گریه میافتاد. ایشان در مقام تولیت آستان قدس بود. عتبهی امام حسین برای ایشان دو سه تا ماشین لندکروز فرستاد تا هم نگهبانی و دژبانیها را رد کنیم، هم در اربعین که گرفتاریهای خاص خودش را دارد، دچار سختی نشویم، ایشان قبول نکرد و با مینیبوس مسیر را پیمود. یک موقع کسی کاری میکند برای دیده شدن، ولی گاهی کسی برای خدا کار میکند. نگاهی که خدایی باشد دل همه را میبرد.
در آنچه ما از آقای رئیسی دیدیم، پایهی کار اخلاص بود. اخلاص است که کارها را جلو میبرد. میدیدیم در همین مدت ریاستجمهوری گاهی کار گیر میکرد، ولی اخلاص و ولایتپذیری حاجآقا مشکل را از میان برمیداشت. این نگاه توحیدی، این اخلاص، کار را جلو میبرد.
یک امامجمعه متفاوت
زمانی که آقای آلهاشم نمایندهی حضرت آقا و رئیس سازمان عقیدتی ارتش شد، دوستی ما با ایشان شروع شد. در راهیان نور با بچههای ارتش کارهایی به شکل جهادی انجام میدادیم. در این کارهای جهادی ایشان واقعاً کمک میکرد. ایشان بعد امامجمعهی تبریز و نماینده حضرت آقا در استان آذربایجان شرقی شدند. بعد از آن که آقای آلهاشم امامجمعه شدند، تصویر جدیدی برای ملت ایران ترسیم شد. در این سالها امامجمعهها مأموریت مشخصی داشتند و هر هفته خطبهای عادی میخواندند. آقای آلهاشم قوارهی نماینده ولیفقیه را ارتقا داد. ایشان وقتی در بازار تبریز حرکت میکرد یا تماشاگر بازی فوتبال میشد یا وقتی ورزشکاری پیروزی به دست میآورد و او به شکل خصوصی تماس میگرفت و تبریک میگفت، نشان میداد با مردم همراه است. در دفتر او به روی همه باز بود. دفتر نمایندهی ولیفقیه در استان محل بروبیای خیلیها بود و شده بود مرکزی برای اجتماع قلوب. ایشان متواضعانه حرکت میکردند، در حالی که یک عالم دین و یک فقیه بودند.
ایشان میگفت: خدایا! مگر اینجور نیست که دو تا امامجمعهی قبلی ما سید بودند و هر دو شهید شدند؟ ما هم به آنها ملحق شویم! وقتی کار برای خدا باشد، دعا مستجاب میشود و خدا کار را جلو میبرد.
گرهگشایی از مردم
در سفری که آقای رئیسی برای افتتاح فاز دو پالایشگاه آبادان داشتند، آقای موسوی، سرتیم حفاظت ایشان به من گفت تا حاجآقا برای مهندسها و متخصصها صحبت میکند و نیروهای حفاظت در محل حضور دارند، برویم پشت درها، مردم جمع شدهاند، نامههای آنان را بگیریم. میخواست نامههای مردم را بگیرد و جمع کند، بعد بدهد به حاجآقا یا دفتر برای پیگیری، بلکه گرهی از مردم باز شود.
حاصل یک نگاه توحیدی
در عملیات وعدهی صادق، آقای امیرعبداللهیان تمامقد از آن حمایت کرد. هر کسی نمیتواند بعد از شلیک موشک به امریکا برود و در سازمان ملل از این اقدام دفاع کند. این کار یک نگاه توحیدی و الهی میخواهد.
بنیاد پربرکت
زمانی که حاجآقا در آستان قدس بودند، مطرح شد که بنیادی درست شود به نام «کرامت امام رضا». بنای کار خادمیار رضوی که هر کسی در کشور میتواند خادم امام رضا شود و آرامآرام به خادمی در آستان قدس برسد، از همینجا آغاز شد. قرار شد هر کس میخواهد به نیت امام رضا وجهی هزینه کند، به خادمیار بدهد تا صرف امور مورد نظر بشود. بعد از حضور آقای رئیسی، رقمهای نذورات آستان قدس بالا رفت. وقتی مردم خدمت و حضور خادمهای امام رضا را کنار خودشان دیدند، موقوفات و نذورات بیشتر شد. بنیاد کرامت امام رضا با نگاه یک مجموعهی مردمی به نام امام رضا، به حمایت آستان قدس برای حل مسئلهی مردم در اقصینقاط کشور وارد میدان شد. در بحرانها، چه در سیل و زلزلهها و چه در مناسبتها مانند اربعین و اعیاد یا آخر صفر، بنیاد کرامتِ امام رضا به ارائهی خدمت پرداخت. بنیاد کرامت به گوشهچشم آقا علیبنموسیالرضا و با نیت مخلصانهای که حاجآقا رئیسی داشتند، رشد چشمگیر داشته است.