
به گزارش حلقه وصل: خواندن «دیدار با دبیرکل» یک انتخاب شیرین ولی چالش برانگیز بود. از یک طرف ماهیت کتاب و کسی که قرار بود روایتهای افراد مختلف از دیدار با ایشان خوانده شود آدم را قلقلک میداد و از طرف دیگر زمان کوتاه چاپ کتاب سوال برانگیز بود. معمولا کتابهایی که در فاصله زمانی کوتاهی بعد از یک اتفاق چاپ میشوند و به دست مخاطب میرسند یا خیلی خوب هستند و یا خیلی ضعیف!
انتشاراتی که کتاب را چاپ کرده بود، سوره مهر، جلو جلو نوید این را میداد که قرار نیست با یک کار شتابزده و بیکیفیت رو به رو شویم. به ویژه که این کتاب از دفتر بیداری حوزه هنری میآمد که با سختگیریهای کاری و حرفهای مدیر آن جناب آقای قاضی آشنا بودم. اینها جمع میشد با کوشش فائزه طاووسی که عزم، نیت و قلمش را میشناختم.
کتاب را که دست گرفتم به کتابسازیاش نمره کامل دادم. از طرح جلد، تا سَبُک و در عین حال خوش دست بودن کتاب مشوق خوبی بود برای شروع آن. عنوان دیدار با دبیر کل هم که برای خودش یک وزنه بود. دبیر کلی که خیلیها از شرق تا غرب عالم آرزوی دیدار با او را داشتند و شرایط امنیتی زندگی ایشان اجازه نمیداد که این آرزو به این راحتیها محقق شود.
فارغ از محتوای روایتها، کتاب از همان دو سه روایت اول به دلم نشست. دیدار با دبیر کل شبیه ویترین طلافروشیهای بازار نبود که شلوغیشان اجازه نمیدهد چیزی به چشمت بیاید. خوب تشنه نگهت میدارد تا راوی مقدمهچینیهایش را بکند و بالاخره جایی به دیدار با سید برسد. درست شبیه گل دقیقه نود!
دیدارها با دبیر کل اگرچه در بخشهایی که راویها از چگونگی رسیدن به محل اقامت ایشان میگفتند شبیه به هم و تا حدودی تکراری میشدند، تا حدود زیادی غافلگیریهای منحصر به فرد خودشان را داشتند و هرکدام بُعد دیگری از ابعاد شخصیت سید را به خواننده معرفی میکردند. در یک روایت تواضع سید چشمگیر میشد، در یک روایت محجوب بودنشان، در یک روایت شوخ طبعیشان و در یک روایت دقت نظر.
سید مقاومت در کتاب «دیدار با دبیرکل» به قدری لطیف، واقعی و دلنشین به مخاطب معرفی میشود که خواننده روایت به روایت بیشتر دلتنگ سید میشود. بعضی روایتها آه حسرت به همراه دارند و برخی روایتها اشک. ترتیب و چینش روایتها ساختار صحیحی دارد و دستی که جمعآوری کننده اثر، فائزه طاووسی که خودش نویسنده چند تا از روایتها به حساب میآید بر برخی روایتها کشیده شده هم کاملا در همگونسازی و تقویت کتاب هدفمند و موثر بوده است. بیشتر افرادی که برای نوشتن روایت صاحبان روایت یا خودشان در کتاب قلم زدهاند هم توانستهاند روایت شیرین، دلچسب و تأثیرگذاری داشته باشند و جور یکی دو تا روایتی که شاید در پرداخت یا محتوا به اندازه سایر روایتها قدرتمند نباشند را هم بکشند.
بهترین تعبیر درباره «دیدار با دبیرکل» همان چیزی است که فائزه طاووسی درباره اثرش میگوید، بیست صاحب روایتی که آینه به دست گرفتند و تلاش کردند تا جایی که میتوانند تصویر سید را به مخاطبشان نشان بدهند. سیدی که حضورش را بیواسطه درک کردند و از آفتاب وجودش بیهیچ حجابی بهره بردند.
«دیدار با دبیرکل» از جمله کتابهایی است که زمان کوتاه جمع آوری و چاپ آن بعد از شهادت سید نقطه ضعفش به حساب نمیآید و ثابت میکند اگر نیتی خالص، عزمی قوی و تفکری صحیح برای انجام یک کار وجود داشته باشد میتوان با زمان رقابت کرد و نتیجه خوبی گرفت.
«دیدار با دبیرکل» هم شأن دبیر کل را حفظ میکند و هم تصویر ایشان را در ذهن مخاطب کاملتر. از همین رو مطالعه آن به تمام دوستدارن سید مقاومت توصیه میشود.
نویسنده یادداشت: الهه آخرتی