تهران: شهید مدافع حرمی که قدم در راه متوسلیان و چمران گذاشت

سرویس معرفی: برنامه پنج‌شنبه شب «ماه نشان» میزبان خانواده شهید بزرگوار حمیدرضا اسدالهی از فعالان و نخبگان در عرصه بین‌المللی بود که با توانمندی‌های فردی، ارتباطات مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت و طی درگیری با تروریست‌های امریکایی - سعودی در سوریه و در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید.

این ویژه برنامه با حضور شعبان اسدالهی پدر و منیره السادات مصطفوی مادر شهید و محسن صیاد و جواد سلیمی دانا از دوستان وی روی آنتن شبکه افق رفت.

شهید اسدالهی ادامه‌دهنده راه متوسلیان و شهید چمران بود

شعبان اسدالهی در ابتدای برنامه در حالی که کتابی از وصیت‌های پسر شهیدش در دست داشت، گفت: حمید از دوران کوچکی روحیه خاصی داشت و به دنبال همرنگ و هم جماعت شدن با مردم بود و نمی‌خواست طوری باشد که با همه هم تراز نباشد.

وی افزود: حمید در استخدام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود اما به دلیل اینکه همواره می‌گفت در اینجا نمی‌توانم تاثیرگذاری برای انقلاب اسلامی داشته باشم استعفا داد و بیرون آمد، محور تفکراتش امام زمان (عج) بود به همین دلیل رفت و در جمع بچه‌های جهادی کارش را شروع کرد.

پدر شهید اسدالهی اضافه کرد: حمید در فضای بین‌الملل فعال بود و با یادگیری زبان، حرکاتی را در سوریه و لبنان شروع کرد، در لبنان با نگاه جهادی و با مدل حاج احمد متوسلیان، امام موسی صدر و شهید چمران، فعالیت‌هایی در محور مقاومت آغاز کرد و بخش‌هایی را به ثمر رسانیده بود.

وی گفت: یکی از کارهای شاخص شهید این بود که مدارس مخروبه عراق را با رایزنی‌های مختلف تحویل می‌گرفت و با گروه‌های جهادی و انجام کارهای عمرانی، مدارس را برای تعلیم و تربیت بچه‌ها آماده می‌کرد.

وی به بیان خاطره‌ای از شهید اسدالهی پرداخت و گفت: دو روز پس از اینکه خبر مجروحیت حمید را به ما دادند محمد پسر چهار ساله‌اش را دیدیم که عجیب در خودش فرو رفته و روی پله‌ها نشسته و می‌گفت دلم برای پدرم خیلی تنگ شده است، گفتم تا چند روز آینده بابا حمید می‌آید و قول دادم که حتماً پدرش را ببیند. فردای آن روز تماس گرفتند و گفتند پیکر پاک شهیدتان به وطن برگشته است؛ برای دیدن پسرم به معراج الشهدا رفتم و دیدم که صورت فرزندم بسیار زیبا و نورانی شده است به سراغ محمد رفتم و به قولم عمل کردم. گفتم بابا برگشته اما فقط خوابیده و قول بده که بیدارش نکنی و محمد هم قبول کرد و در لحظه دیدار فقط چند بوسه بر صورت پدر خود زد و پیکر پاکش را در آغوش گرفت.

در ادامه برنامه بخشی‌هایی از فیلم پس از شهادت شهید حمیدرضا اسدالهی پخش شد که در آن محمد فرزند چهار ساله بر گونه‌های پدر بوسه می‌زند و پیکر پاک پدر را پس دوری بسیار در آغوش می‌گیرد.

تأکید به نماز اول وقت و توجه به محرومین از شهید اسدالهی

محسن صیاد از دوستان نزیک به این شهید گفت: حمیدرضا اسدالهی یکی از بهترین محبت‌های خداوند به ما، دوستانش، بچه‌های مسجد و جامعه بوده است که از زود از بین ما پر کشید و رفت.

وی با بیان اینکه با شهید اسدالهی در فضای پایگاه بسیج آشنا شده است، افزود: اوج دوستی من و حمید در فعالیت‌های جهادی بود که خود شهید برای اولین بار ما را مانند بسیاری از افراد دیگر به مناطق محروم برد. شهید اسدالهی در قالب گروه‌های جهادی در کهکیلویه و بویراحمد در اولین اقدام با شناسایی منطقه فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی را آغاز می‌کرد.

وی ادامه داد: شهید اسدالهی در کارهای جهادی با زن و فرزند خود به استان‌های محروم می‌رفت و حتی غذا خود را  از خانه می‌آورد و در هزینه‌های جهادی موارد بسیاری از جمله بیت‌المال را رعایت می‌کرد و می‌گفت دست مردم مناطق محروم را باید در دست ائمه معصوم (ع) بگذاریم.

صیاد درباره لحظه شهادت حمیدرضا اسدالهی گفت: نماز اول وقت از توصیه‌های همیشگی حمید بود، وسط عملیات و موقع اذان زمانی که  برای اقامه نماز آماده می‌شوند هنگامی که یکی از همرزم‌هایش که کنار حمید بود برای تیمم کردن خم می‌شود گلوله‌ای از بالای سرش عبور می‌کند و به حمیدرضا اسدالهی می‌خورد و حمید به آرزوی دیرینه خود می‌رسد.

وی ادامه داد: حمید می‌گفت پای ناموس اباعبدالله شاهرگم را می‌دهم و همین هم شد و چون نتوانست نمازش را بخواند نام امام حسین (ع) را بر زبان آورد و یک الله‌اکبر گفت و چشمهایش را بست.

در پایان این گفت‌وگو هدیه‌ای از سوی تولیت آستان قدس رضوی به پدر شهید حمیدرضا اسدالهی تقدیم شد که در همان‌جا آن هدیه را به مادر شهید و همسر خود اهدا کرد تا یک روز به صورت خادم افتخاری حرم امام رضا (ع) حضور داشته باشد.