
سرویس حاشیه نگاری _ وحید کرایلی: سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران با شناختن برگزیدگان خود در بخشهای مختلف به پایان رسید. جشنوارهای که به اذعان تمام مخاطبینی که از نزدیک در پردیس چارسو حضور پیدا کرده بودند، جشنوارهای پر رونق و پرشور و نشاط بود. استقبال چشمگیر مخاطبین و اهالی سینما از جشنواره فیلم کوتاه تهران برای همه خوشایند بود. از مدیران سینما گرفته تا خبرنگاران و خود فیلمسازان!
علاوه بر استقبال چشمگیر مخاطبین، انصافا جشنواره کم حاشیهای را هم پشت سر گذاشتیم. در واقع به جز حضور آفریده (تهیهکننده فیلم موهن یک خانواده محترم) در هیات داوران، نمیتوان حاشیه مهم دیگری برای جشن سالانه انجمن سینمای جوان ذکر کرد تا همه از فرید فرخندهکیش به عنوان دبیری باکفایت و البته خوشاخلاق یاد کنند.
از خود جشنواره که بگذریم موضوع مهمتری که باید به آن پرداخت مساله سینمای کوتاه به عنوان مسالهای بسیار مهم و استراتژیک است. زیرا فیلم کوتاه به عنوان پایه و زیربنای سینمای حرفهای، آینده سینمای ایران را رقم میزند. فیلمسازان جوانی که امروز با فیلم کوتاه در جشنواره حضور پیدا میکنند در آیندهای نه چندان دور فیلمهای بلند خود را در جشنواره فجر و پس از آن در سینماهای سراسر کشور به روی پرده خواهند برد. با این نگاه جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به عنوان ویترین سینمای کوتاه ایران از اهمیت فوق العادهای برخوردار میشود.
در بررسی فیلمهای حاضر در بخش داستانی جشنواره چند نکته قابل توجه است:
اول اینکه تمامی آثار حاضر در این بخش از لحاظ فرم و تکنیک فیلمسازی در حد قابل قبولی بودند و حتی برخی آثار با بهرهگیری از تیم حرفهای تولید در قد و قواره فیلمهای بلند به نظر میرسیدند. استفاده از عوامل حرفهای، فیلمنامه و کارگردانی دقیق در کنار انتخاب موضوعات مهم و حساس از نکات بارز فیلمهای حاضر در جشنواره امسال بود.
نکته دیگری که در آثار امسال به چشم میآمد حضور بازیگران سینمای حرفهای در آثار کوتاه در کنار بازی خوب بازیگران کمتر شناخته شده بود. اهمیت فیلم کوتاه و سینمای جوان با حضور عوامل حرفهای سینما بیشتر به چشم میآید. شاهد این مدعا حضور افرادی مانند تورج اصلانی در مقام فیلمبردار و مستانه مهاجر در مقام تدوینگر برخی آثار بود.
در این میان اما مهمترین ملاحظه سینمای کوتاه که در جشنواره امسال خودنمایی میکرد، قصه و داستانپردازی آثار بود. انتخاب سوژههای مهم و البته حساس برای ساخت آثار داستانی و مستندِ کوتاه در ابتدای امر، خوشایند و امیدوارکننده است اما نحوه پرداخت این موضوعات در فیلم، بسیار بااهمیتتر از خود سوژه است.
در جشنواره امسال شاهد آثاری با موضوع سقط جنین، خیانت در فضای خانواده، مسائل اقتصادی و سیاسی جامعه، مسائل جهان اسلام، دفاع مقدس و... بودیم. اما متاسفانه در غالب آثار نگاه فیلمساز به این مسائل نگاهی تاریک و ناامیدانه بود.
پایان باز، تعلیقهای بیمعنا، ضعف داستانپردازی و قصه و در کنار همه اینها فضای یاس و ناامیدی حاکم بر کل فیلم در برخی آثار جشنواره به چشم میآمد که البته زنگ خطر مهمی برای مسئولین و سیاستگذاران سینمای ایران خواهد بود. حمایت از آثاری اینچنین و تربیت فیلمسازانی با این نگاه، آیندهای روشن را برای سینمای حرفهای ایران رقم نخواهد زد.
در واقع سینمای کوتاه ایران مانند شمشیر دولبهای است که از یک سو پیشرفت فرم و تکنیک در آن امیدوارکننده به نظر میرسد و از سویی دیگر محتوا و نگاه فیلمسازان جوان به جامعه ایرانی، نگرانکننده است.
امید است با سیاستگذاری صحیح مسئولین فرهنگی و حضور فیلمسازان جوان دغدغهمند و متعهدِ سینمای جوان ایران در عرصه فیلم کوتاه، شاهد سینمایی پویا، امیدوار و انقلابی باشیم.