تازه از دیدن فیلم آقای جوزانی برگشتهام و ماندهام هشت و حیران که چرا همان اوایل فیلم که فهمیدم قضیه از چه قرار است پا نشدم؟ یا چرا بار دوم و سوم؟ بله، واقعا اولین بار بود که این همه خود را در قفس احساس میکردم.
پرسشهایی که با دیدن فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» برای هر بینندهای ایجاد میشود این است که: هدف از ساخت این فیلم چه بوده است؟! اصلا این فیلم مضمونی هم دارد؟! نمود بیرونی کاراکترهای فیلم را در کجای این دنیا میشود پیدا کرد و با آن همذات پنداری کرد؟!
سینما در غرب در دل مردم به دنیا آمد، ولی در ایران از همان ابتدا، جدا از مردم متولد شد.
در «در دنیای تو ساعت چند است؟»، شاهد فیلمی به سبک فرانسوی هستیم که چند سالی است پس از «جدایی نادر از سیمین» در سینمای روشنفکرانه باب شده است. فیلمی که هیچ دغدغهای ندارد و صرفا تمامی بازیگران فیلم با یادآوری گذشتهی خود زندگی میکنند و تمامی لحظات شیرین آن را با تمامی جزئیات به یاد دارند، حتی دیالوگهای ایام کودکی.
شکاف، با خود این سوال را برای مخاطب پدید میآورد که آیا با دیدن این همه موانع و سختی که ممکن است در مسیر تولد تا بزرگ شدن یک کودک برای او و خانوادهاش ایجاد شود، هنوز هم مایل هستید که بچهدار شوید؟!
پرستویی امسال با دو فیلم در جشنواره فجر حضور دارد؛ «بوفالو» ساخته کاوه سجادیحسینی و «دو» ساخته سهیلا گلستانی.
سی و سومین جشنوارهی فیلم فجر، از 12 بهمن ماه سال جاری آغاز شده است و قرار است اختتامیهی آن در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شود. اما سوال اساسی این جاست که سی و سه سال زندگی سیمرغ سینمای ایران، چه آثاری در پیشبرد اهداف انقلاب داشته و کدام افقها را نشانه گرفته است.
«مرگ ماهی» که به گفته کارگردانش داستانی برگرفته از فیلم «مادر» مرحوم علی حاتمی را دارد، بیشتر از آن که در پی روایت یک داستان منسجم و قوی باشد، بر استفاده از سوپراستارها تکیه کرده است
سحر احمدپور در فیلم « چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» به جامعه سینمایی معرفی شد. بازیگری که با حجاب برتر وارد هنر سینما شد.
«کوچه بینام » داستان دو خانواده است که در همسایگی هم در جنوب تهران زندگی میکنند و تفاوتهای فکری آنها باعث ایجاد تنش و بحران میشود.
مسعود جعفری جوزانی، که یکی از کارگردانان تحصیلکردهی ایرانی است، پس از گذشت سالها از ساخت فیلم «بلوغ»، با فیلم «ایران برگر» به صحنهی سینما بازگشت.
میرشکاک در نشست نقد و بررسی«شاه بیشین»: در دهه اول انقلاب وقتی چپ ها میخواستند در ادبیات فردی را مرتد، دزد و جنایتکار معرفی کنند نام هایی مانند حسن و حسین و... روی او در داستان میگذاشتند و راستها نیز هر چه جانی و فاسد و خلافکار در داستانشن بود نام کامران و کامبیز و ... را به او میدادند.
موضوعی که این اثر را در میان سیل آثاری که هر روز روانهی شبکهی توزیع محصولات نمایش خانگی میشوند، بیشتر از دیگران برجسته و قابل تامل میکند، ایده و سوژه این مجموعه است. در واقع «عشق تعطیل نیست» را باید یک کپی ایرانی شده از سریال معروف آمریکایی «دوستان» (Friends) دانست.
بهروز افخمی، کارگردانی که چند سال پیش فیلم ضعیف فرزند صبح را در مورد حضرت امام (ره) ساخته بود، این بار به سراغ شهدای هستهای رفته است.
«خانهای کنار ابرها» روایت خبر شهادت و سنگینی بار رساندن این خبر و استقامت و ایثار خانواده شهیداست. سید جلال دهقانی اشکذری نویسنده و کارگردان این فیلم؛ 15 فیلم کوتاه و مستند و چهار تله فیلم را در کارنامه خود دارد که از شبکههای مختلف سراسری پخش شدهاند. «خانه ای کنار ابرها» اولین فیلم بلند اشکذری است که به سی و دومین جشنواره فیلم فجر رسید و نامزد دو سیمرغ بود که در نهایت در بخش فیلنامه موفق به دریافت دیپلم افتخار شد.
ابوالقاسم طالبی در یادداشتی کوتاه پس از دریافت جایزه جایزه آسیاپاسیفیک توسط مریلا زارعی گفت: به حق فاطمهالزهرا(س) رساندن صدای شهیدان راه حسین(ع) در اربعین شهادتش بر بلندای استیج کفر بوسیله شما مبارک باشد.
مریلا زارعی در مراسم دریافت جایزه آسیاپاسیفیک گفت: ایران کشوری پهناور و ثروتمند در قلب آسیا است، ثروتمند نه به خاطر نفتاش، بلکه برای مادرانی که برای دفاع از کشورشان در جنگ نابرابر هشت ساله از فرزندان و همسرانشان گذشتند. از شما میخواهم به افتخار مادران سرزمینم به آنان ادای احترام و تشویق کنید.
سعید بیابانکی گفت: تقلیدها در شکلهای هنری به حدی بوده است که حتی شاعری که ادای فلان شاعر را در میآورد بیشتر از شاعر اصلی طرفدار دارد؛ از این خوشحالم که اشعار آقای سیار، ادا و اطوار کسی نیست.
حسین علیزاده در نامهای ضمن انصراف از دریافت نشان شوالیه دولت فرانسه نوشت: اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت.
شاید مدتها بود دیگر کسی فیلمی نساخته بود که بینندگانش در سینما با چشمهای خیس به تماشای آن بنشینند، اشکی که حاصل هندیبازی کارگردان نباشد بلکه رنجی را به تصویر بکشد که مادران ایرانی در روزهای دفاع مقدس و پس از آن متحمل شدهاند. نرگس آبيار، نویسنده كتابهایی مثل «كوه روي شانههاي درخت» برنده بهترين كتاب سال دفاع مقدس و «چشم سوم اهواز» كانديد دريافت جايزه كتاب سال دفاع مقدس، کارگردان فیلمی است که روایتی تازه، ناب و حقیقی از مادران شهید را به تصویر میکشد. مخاطب الفت را باور میکند و برای رنجش اشک میریزد و به او احترام میگذارد و پس از فیلم تمامقد به افتخار او میایستد. شاید اینها حاصل تجربههایی است که آبیار در زندگی شخصیاش از این واقعیتها داشته است. با او در دفتر کارش به صحبت نشستیم و حرفهای جذاب و تازهای درباره «شیار143» و شرایط کاری این فیلم شنیدیم.