
سرویس حاشیه نگاری: اعتراض به گرانی های اخیر در حوزه های اساسی معیشتی، مهمترین خواسته و مطالبه اخیر مردم از مسئولین جمهوری اسلامی بوده است. افزایش چشمگیر قیمت ارز و طلا که تقریبا از 8 ماه گذشته آغاز گردیده، آثار مخربی را بر معیشت مردم گذاشته است. بعد از یک دوره کوتاه ثبات نسبی اقتصادی در سالهای گذشته، و برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی خانواده ها بر اساس این ثبات برای بهبود وضعیت اقتصادیشان، با جهش یکباره قیمت ها، این برنامه ها نقش برآب گردید. بی ثباتی هزینه ها همیشه یکی از عوامل اصلی و برهم زننده سیاست های اقتصادی خانواده و نهادهای اجتماعی خرد است. مثلا خانواده ای که برای خرید مسکن طی سه سال پس اندازی انجام می دهد و یکباره به صعود قیمت ها بر می خورد، دچار آسیب های مادی و معنوی در نظام معیشتی خانواده می گردد. از این رو مطالبات اقتصادی مردم همیشه به حق بوده و درخواست ثبات قیمت ها هم خواسته دور از ذهن و زیادی محسوب نمی گردد.
علل فرهنگی بی ثباتی هزینه ها و تلاطم های اقتصادی را می توان در عدم توجه به مسایل فرهنگی در نظام مدیریت اقتصادی جامعه دانست. عدم تحقیقات کافی در این حوزه، توجه به نقش فرهنگ در مفهوم پیشرفت و توسعه، تبین نقش نیروی انسانی در پیشرفت، رعایت مقررات، احترام به اجتماعات، توجه به اصول مذهبی اقتصاد، تاکید بر مدل های بومی اقتصادی و ... دلایلی هستند که با مطالعه فرهنگی قابل حل می باشند.
خواص فرهنگی می بایست با تعریف نقش خود در مطالبات اقتصادی مردمی سعی در پوشاندن شکاف فرهنگی موجود در مطالبات را داشته باشند. شکافی که گاها به خاطر غفلت به دست دشمنان و معاندین پر شده و مطالبات به حق مردمی را به تجمعات خیابانی جهت دهی شده و سر دادن شعارهای ضد ارزشی و به حاشیه بردن مطالبات در سایه خواسته های غرض دار سیاسی کشانده است. این اتفاق نه تنها کمکی به شنیده شدن صدای مطالبات واقعی مردم نمی کند، بلکه با انحراف جریان از مسیر اصلی آن را به سمت وسویی هدایت می کند که شرایط را سخت تر و جنجال های جدیدی را پدید می آورد.
بیش از آنکه فشارهای اقتصادی خارجی، تحریم ها و محدودیت های اقتصادی به ما ضربه ای وارد کند، جنگ روانی ایجاد شده توسط دشمن آسیب خود را به بدنه اجتماعی ما وارد می سازد و مردم را در فضای شانتاژواری که ساخته است هدایت و به سمت خشونت رفتاری می کشاند. محیط ساخته شده اجازه تصمیم گیری صحیح را از انسان سلب می کند. سوء مدیریت مسئولین اقتصادی امر بر آن می افزاید و در نتیجه نظام انسانی را تا متلاشی شدن ارزش ها پیش برده و باعث بروز ناهنجاری های رفتاری در برابر این بحران اقتصادی می گردد.
مقابله و مبارزه با جنگ روانی مهمترین وظیفه فعالان فرهنگیست و لازمه آن شناخت دشمن و برنامه ها و ابزارهایش و سپس هم استفاده از ابزارهای موجود برای بی اثر کردن تهدیدات و اقدامات آنان در مقوله جنگ روانی است.
حفظ عزت انسانی و ملی ،تاکید بر انقلابی بودن و انقلابی گری، تقویت روحیه اعتماد به نفس ملی، آزاد اندیشی و آزادی عمل، امید بخشی و پدیدار ساختن نقاط روشن و جلوگیری از سیاه نمایی از موارد حائز اهمیت در این مطالبات است. ایجاد استقلال اقتصادی مبتنی بر عدالت و نفی تبعیض ها، اشرافی گری ها و از بین بردن اختلاف طبقاتی می بایست در راس خواسته ها پدیدار شود. روحیه ی رفتارهای مثبت اجتماعی اگر در جامعه رواج یابد، فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی، انفاق و بخشایندگی و کمک به هم نوع حاکم می گردد و می توان با رفتاری صحیح به جنگ فشارهای اقتصادی ای که از خارج در حال تحمیل است، رفت.
رسانه ها می بایست از القای ناامیدی و ناتوانی جلوگیری کنند و رسانه ملی موظف است خواسته های به حق مردم را پوشش دهد. صلاح اندیشی در بازتاب روحیه های انقلابی و واقعیت ها، کمکی به حل موضوعات نمی کند و ما را در عرصه نبرد در جبهه جنگ اقتصادی متزلزل می سازد. مقابله با هجمه های فرهنگی و منفی بافی های دشمن در فضای مجازی نقش بسزایی در روحیات مقاومتی مردم می تواند داشته باشد.
فعالان فرهنگی می توانند با مطالعه و بررسی خرده فرهنگ های مهم و تاثیرگزار، قابل تطابق و همسوی جوامع موفق اقتصادی ، از آنها الگو برداشته و با تعمیم آن کمک به سزایی به برطرف کردن مشکلات اقتصادی جامعه داشته باشند. این فرهنگ ها می توانند شامل موارد بازدارنده از فرار سرمایه ها، عدم رانت خواهی، رشوه خواری، عرضه و تولید صحیح و مدیریت هزینه های خانوار و ... باشند.