
سرویس پرونده: به مناسب فرا رسیدن سالروز درگذشت معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در نظر داریم مجوعه گفتگو ها و مطالبی را در قالب یک پرونده پیرامون شخصیت، فعالیت ها، مبارزات و زندگی ایشان به صورت روزانه منتشر کنیم. در دومین شماره از این پرونده سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان پیرامون صحیفه امام خمینی (ره) و نیز برخی خاطرات حجت الاسلام پناهیان از امام راحل را خواهیم خواند.
دانشآموز دوره دبستان بودم که با نام حضرت امام(ره) آشنا شدم. یکی از معلمها از ما خواست که از پدرمان بپرسیم مرجع تقلیدمان کیست و هفته بعد رسالهاش را بیاوریم. من آنجا متوجه شدم که بردن نام امام کار سادهای نیست و من باید این را مخفیانه به اطلاع معلم مدرسهمان برسانم. یکی از مهمترین خاطرات زندگی بنده این است که در خیل جمعیت حضور داشتم و ماشین حضرت امام یک لحظه از جلوی ما عبور کرد. وقتهایی که حسینیه جماران به دیدار ایشان میرفتیم و ایشان صحبت میکردند، ما آنجا متوجه نمیشدیم. لذا باید شب دوباره صحبتهای ایشان را گوش میکردیم. چون در آن لحظه آدم واقعا مقهور عظمت شخصیت ایشان میشد. اولین جایی که من خاطرات حضرت امام را برای دیگران نقل کردم، میان جوانان حزبالله لبنان بود. در آنجا حس کردم که چقدر نقل کردن خاطرات و سخنرانیهای حضرت امام اهمیت دارد. بعد از رحلت حضرت امام به خاطر یک کار تحقیقی مجبور شدم کل صحیفه حضرت امام را یک بار بخوانم. این آخرین آشنایی ویژه بنده با حضرت امام بود. در بین تمام فرمایشات حضرت امام، وصیتنامه حضرت امام، بیان جامع و معرفی کاملی است از انقلاب اسلامی و بسیاری از معارف دینی که ما لازم داریم از حضرت امام دریافت کنیم. در کنار وصیتنامه سیاسی و الهی حضرت امام، متنها و بیانیههای دیگری هم از حضرت امام نقل شده است که بسیار جامع و در نوع خودشان بینظیر هستند. بهویژه بیانیههایی که حضرت امام در سال آخر عمر شریفشان صادر کردند.
حتما جلد ۲۱ صحیفه را مطالعه کنید
در بین این بیانیهها، بیانیهای هم که حضرت امام در سالگرد به شهادت رسیدن بیتالله الحرام صادر فرموده بودند، بسیار جامع و بینظیر بود. امام در این بیانیه درباره پذیرش قطعنامه صحبت فرموده بودند و جمعبندیای داشتند از گذشته انقلاب و وضعیت جهان و وضعیت جهان اسلام. همچنین آینده انقلاب را هم ترسیم کرده بودند. این بیانیه را امام در سال آخر عمر شریفشان صادر کردند. به خاطر همین از جایگاه ویژهای برخوردار است. تقریبا بعد از این بیانیه امام دیگر صحبتی نفرمودند و فقط یکیدو تا نامه و بیانیه مختصرتر صادر کردند. اگر کسی نمیتواند صحیفه حضرت امام را بهصورت کامل بخواند، حتما جلد ۲۱ را مطالعه کند. آن زمان، زمان تاریخی است که در دوران دفاع مقدس سپری میشود. در این دوران شور انقلابی گذشته و تحولاتی که باید در شکلگیری نظام جمهوری اسلامی موثر باشند، صورت گرفته و نوبت زندگی پس از جنگ رسیده است. حضرت امام در این بیانیه تمام زندگی امروز ما را در طول این بیستوخردهای سال و وضعیت منطقه و جهان را پیشبینی کردند و راهی که باید برویم را ترسیم نمودند. اگر نگوییم این بیانیه قویتر از وصیتنامه حضرت امام است –چون روشنگر راه ماست و تاثیرگذارتر است- لااقل باید بگوییم که در حد وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام موثر است. این بیانیه در تاریخ 19 تیر 67 صادر شده است. دو تا موضوع باعث محوریت بیانیه است؛ یکی سالگرد کشتار خونین مکه و دیگری قبول قطعنامه 598. در این بیانیه به هر دو موضوع اشاره شده است. مقدمه بیانیه درباره مسائل منطقه و جهان است و بیانیه بسیار ارزشمند است. ما در آینده هم این بیانیه را زنده خواهیم دید. خواهیم فهمید که حضرت امام چقدر روشن راه را ترسیم فرمودند و تحلیلشان درباره اوضاع منطقه و جهان و موقعیت انقلاب اسلامی در این میانه، چقدر تحلیل دقیقی است.
مسیر آینده انقلاب؟
حضرت امام در این بیانیه میفرمایند: «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را بهصورت جدی با جهانخوران حل نکنند، لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ استکبار نمیگذارد که شما آسوده باشید. برای آسودگی خودتان هم که هست باید مسائل خودتان را با مستکبران حل کنید. هم اکنون اگر آمریکا کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟» بعدش دیدید که این اتفاقات افتاد. آمریکا به کشورهای اسلامی حمله کرد و همین شبیه با خاک یکسان کردن در آن کشورها رخ داد. شاید آن زمان بعضیها میگفتند که نه، آمریکا اینقدر بیمنطق عمل نمیکند که بخواهد به کشورهای اسلامی حمله کند. آنها منطقش را هم بهصورت واهی درست کردند. حضرت امام این را زمانی میفرمایند که آن زمان هنوز به کشورهای اسلامی حمله نکرده بودند. ایشان خوی استکباری آمریکا را بهعنوان راس حرم استکبار درست دیدند و دارند درست معرفی میکنند. میفرمایند: «پس راهی جز مبارزه نمانده است. باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا آمریکا را شکست. و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود یا شهادت یا پیروزی.» حضرت امام چقدر صریح، انقلابی و قاطع و روشن و دقیق و درست دارند راه را برای ما ترسیم میکنند. این دو سه خط، دو سه خط از بیانیه چندین صفحهای است. ایشان بعد میفرمایند: «در مکتب ما هر دو آنها پیروزی است که انشاءلله خداوند قدرت شکستن چهارچوب سیاستهای حاکم و ظالم جهانخواران و نیز جسارت ایجاد داربستهایی بر محور کرامت انسانی را بر همه مسلمین عطا فرماید.» امام در این باره مفصلا صحبت دارند. حضرت امام در این بیانیه شریف میفرماید: «ما میگوییم تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم.» اینکه یک ملتی هویت خودش را در مبارزه ببیند و بگوید تا مبارزه هست ما هستیم، خیلی معنای عمیقی دارد. عبارتهایی که حضرت امام در این بیانیه به کار بردند، برای آینده انقلاب است و اصلا به این منظور نبود که ما آن یکی دو روز را بتوانیم با شور انقلابی بگذرانیم.
اصطلاح «فرزندان انقلابیام» باید احیا شود
حضرت امام میفرمایند: «ما برای شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم، ما تصمیم داریم پرچم لااله الالله را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. پس ای فرزندان ارتشی و سپاهی و بسیجی و ای نیروهای مردمی! هرگز از دست دادن موضعی را با تاثر و گرفتن مکانی را با غرور و شادی بیان نکنیم که اینها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه با آخرت.» حالا شما تصور کنید چطور میشود از کنار چنین کلماتی عبور کرد. حضرت امام در این بیانیه یک تعبیر دارند که این تعبیر یک مقدار ویژه است و این را مکرر تکرار میکنند. من میخواهم این اصطلاح احیا شود و ما این تعبیر را به دست بگیریم و پشت سرش حرکت کنیم. آن هم عبارت «فرزندان انقلابی» است. امام مکرر میفرمایند: فرزندان انقلابیام، فرزندان انقلابیام... . عبارت فرزندان انقلابیام یکی از خطابهای حضرت امام است و باید جدی گرفته شود. امام میفرمایند: «فرزندان انقلابیام! ای کسانی که لحظهای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید! شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق خدمت به شما میگذرد. میدانم که به شما سخت میگذرد.» میفرمایند: «من باز میگویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشندهتر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم.» من میخواهم بگویم در کنار عبارت فرزندان انقلابیام، حضرت امام به ملت شریف ایران عشق میورزند، اما خطابها فرق میکند. مثلا حضرت امام میتوانست بگوید: مردم شریف و عزیز ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش میدانم و شما میدانید که من به شما عشق میورزم و شما را میشناسم و شما هم من را میشناسید. این کلمات عمومیتر را ما داریم، ولی حضرت امام در کنار این کلمات عمومیتر تاکید دارند که حتما یک کلمات و خطابهای اختصاصی هم بر زبان جاری کنند. واقعا آینده نظام ما با این کلمات حضرت امام ترسیم شد و الحمدلله مقام معظم رهبری دقیق حرکت کردند و ملت ما روزبهروز هوشیارتر و ثابت قدمتر میشود.
مطالبه فرزندان انقلابی چه باشد؟!
اجازه دهید از کلمات حضرت امام در این بیانیه بخشی از ترسیم مسیر آینده جمهوری اسلامی را قرائت کنم. حضرت امام میفرماید: «من به صراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران، با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.» اینها باید مطالبه همان فرزندان انقلابی حضرت امام و ملت شریف ایران باشد. در بخش داخلی، ما باید برای پیشبرد اهداف و منافع ملت محروم ایران، برنامهریزی کنیم. ما باید در ارتباط با مردم جهان و رسیدگی به مشکلات و مسائل مسلمانان و حمایت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش کنیم. حضرت امام این دو را کنار همدیگر ذکر میفرمایند. بعد میفرماید که «این را باید از اصول سیاست خارجی خود بدانیم. ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است.» این کلمه «برای همیشه» عرض بنده را تایید میفرماید که حضرت امام آینده را ترسیم فرمودند ما حق نداریم از مسیری که حضرت امام برای ما ترسیم فرمودند کنار بیاییم. جمهوری اسلامی برای همیشه باید اینطور باشد و الحمدلله تا به حالا اینطور بوده و بعد از این هم یقینا مستحکمتر از گذشته این چنین خواهد بود.
جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند؟!
در بحث مبارزه و انقلابیگری و مبارزه با استکبار میخواهم یکی از نگاههای حضرت امام را برای شما نقل کنم تا ببینیم ایشان چگونه این نگاه را از قرآن کریم میگیرند که حتی کسی نمیتواند بگوید که این سلیقه حضرت امام است. حضرت امام میفرماید: «نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم، این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و تا کجا ما را تحمل میکنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند.» پیشبینی امام این است که جنگ مستکبران جهان با ما تمامی ندارد. پس اصلا فرض نکنید که اینها یک جایی در مقابل ما کوتاه بیایند، مگر اینکه بخواهید همه دارایی و هستی خودتان را از دست بدهید. این زاویه نگاه حضرت امام و این پرسش حضرت امام خیلی فرق میکند با زاویه نگاهی که دیگران دارند. این را یک نگاه انقلابی میگویند. حضرت امام میفرماید: «به یقین آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمیشناسند. به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند. ما چه بخواهیم و نخواهیم صهیونیستها و آمریکا [البته آن زمان شوروی هم بود که کلمه شوروی را استفاده میفرمایند] در تعقیبمان خواهند بود تا هویت دینی و شرافت مکتبیمان را لکهدار نمایند. بعضی از مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینهتوزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار میدهند و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه میگویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است. و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است که چه خوب است به این پرسش پاسخ داده شودکه ملتهای جهان سوم و مسلمانان و خصوصا ملت ایران در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها اعتبار و احترام داشتند که امروز بیاعتبار شدهاند.»