سرویس حاشیه نگاری: آیین رونمایی از مجموعه قصیدههای مرتضی امیری اسفندقه با عنوان «سیاه مست سایه تاک» عصر امروز با حضور چهرههای مختلف فرهنگی در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
به بهانه رونمایی از این کتاب میخواهیم نگاهی گذرا بر اشعار و آثار امیری اسفندقه داشته باشیم و با این شاعر توانمد بیشتر آشنا شویم.
مرتضی امیری اسفندقه در سال 1345 در تهران دیده به جهان گشود و در مشهد پرورش یافت و تربیت یافته ی مکتب خراسان و همنشین انجمن اخوان ثالث، محمد قهرمان و استاد احمد کمال است.
از این شاعر انقلاب اسلامی تا کنون مجموعه اشعاری چون رستاخیز حرکات ، چین کلاغ ، بازوان مولایی ، کوار ، ولی دوشنبه آه ، گاهی خجالت میکشم از اینکه انسانم ، نماشم ، ورمشور و دهلی ستاره بود به چاپ رسیده است.
از مهمترین ویژگیهای امیری اسفندقه در عرصه شعر این است که او سرشار از ادبیات کهن و معاصر است. با شعر کهن و متون ادبی کهن ایرانی آشنایی زیادی دارد. بواسطه حشر و نشر با شاعران معاصر و نیز شاعران جوان این روزهای کشورمان احاطه بسیار خوبی بر فضای شعر کشور دارد. آشنایی با ادبیات کهن فارسی، علم و مطالعه زیادی که در ادبیات فارسی دارد، احاطه بر فضای شعر معاصر وقتی با روح لطیف، زلال و پر از صفا و صمیمیت او که با ذوق شعری جمع میشود باعث خلق آثار ادبی بسیار فاخری و بدیعی می شود که نمونه های آن در شعر فارسی کم نظیر است.
در عرصه شعر آئینی نیز امیری اسفندقه قلم می زند و اشعار پر مغزی که در این زمینه دارد حکایت از ارادت او به خاندان عصمت و طهارت است. یکی از شعرهای بسیار زیبای او برای حضرت زینب سلام الله علیها که در دیداری با مقام معظم رهبری هم خواند شد اینگونه است:
حسین بود و تو بودی، تو خواهری كردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری كردی
غریب تا كه نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آنجا، برادری كردی
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر، كه مادری كردی
تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری كردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت وارث درد
به خون نشستی و در خون، شناوری كردی
پس از حسین، تو بودی كه شرح عصمت را
كه روز واقعه، را یاد آوری كردی
به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی
ولی شكست نخوردی و سروری كردی
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شكفت
تو با حسین پس از او، برابری كردی
چه زخمها كه نزد خطبهات به خفاشان
زبان گشودی و روشن، سخنوری كردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری كردی
تویی مفسر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امت پیمبری كردی
بدل به آینه شد، خاك كربلا با تو
تو كیمیاگری و كیمیاگری كردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری كردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری كردی
اسفندقه یکی از شاعران انقلاب است که در گذر سالیان انقلاب هرچند با فراز و نشیب هایی همراه بوده اما از مسیر اصلی خارج نشده و ارادتش به رهبر معظم انقلاب همیشه زبانزد بوده است. در سالهای اصلاحات و آن زمان که هنوز خبری از فتنه و فتنه انگیزی نبود شعری برای رئیس وقت دولت اصلاحات نوشته بود که در ایام فتنه و با روشن شدن چهره ی مزوارنه و خائنانه آنها، اسفندقه با جرات تمام شعری می سراید و از رئیس دولت اصلاحات اعلام برائت می کند و پشیمانی خود را از شعری که برای او سروده را به صورت شعر بیان می کند. اسفندقه نوشته جواب غزلي که خرداد 76 براي خاتمي سروده بودم،گفت:
تا بدانستمي زدشمن دوست
زندگاني دوبار بايستي
اين قطعه "شعر قطعه واره 7 " اين شاعر است که اينگونه آغاز مي شود:
خاتمي را به فصاحت غزلي گفتم ناب
که نشانش همه جا و به همه کس بدهد
قيدکردم :نه توشاهي و نه ما شاعر مدح
تا مبادا صله ام جامه اطلس بدهد
کرده بودم به غزل يک دو کَرَت بيدارش
نکند تکيه به او هرکس و ناکس بدهد
**
ديده بانِ شرف و شوکت ايران باشد
خبراز فتنه ي اين سقفِ مُقرنس بدهد
دشمنان را به حوادث ،چه صعود و چه نزول
نه مقدس بدهد فيض و نه اقدس بدهد
نقش ايمان و وطن در نظرش باشد پاک
سرو جان برسرِ اين نقش مقدس بدهد
**
نه که بيگانه شو با وطن و حرمت دين
تاي تقوا بگذارد به زنان دس بدهد
دست دادن به غزالان نه گناهي ست بزرگ
دست ترسم بدهد پا و به کرکس بدهد
نوجوانان وطن را به خيابان بکشد
هديشان مخمصه در مخمصه محبس بدهد
**
طبع من از غزل گفته پشيمان شده است
برسانيد به او: شعر مرا پس بدهد
اسفندقه طبع روانی دارد و اشعار روان و زیبا و دلنشینی می سراید. یکی از قالب هایی که امیری نسبت به دیگر شاعران امروزی به آن می پردازد قالب قصیده است. قالب قصیده اصول و قوائدی دارد که سرایش آن گاه با دشواری هایی همراه است. امیر اسفندقه خود به اشعار بلند خود قصیده واره می گوید و حتی بر جلد آخرین کتاب خود «سیاه مست سایه تاک» نیز اشاره به قصیده واره بودن این اشعار کرده است.
در مراسم رونمایی از آخرین کتاب اسفندقه افراد زیاد حضور داشتند و برخی از آنها نیز به صحبت پیرامون قصیده وارههای او پرداختند.
سیدعلی موسوی گرمارودی از سخنرانان مراسم رو نمایی بود که با اشاره به شخصیت اسفندقه گفته است: بهترین طبع روان در مملکت ما امروز در میان سه چهار نفر بیشتر یافت نمیشود که یکی از آنها مرتضی امیری اسفندقه است. او نسبت به من ابراز لطف بسیار کرده که یکی از آنها قصیدهای است که برای من سروده بودند. اما زمانی که کتاب «چین کلاغ» او منتشر شد دیدم قصیدهای که برای من سروده در آن نیست و واقعیت امر رنجیدم و با خود گفتم چطور قصیدههایی که برای دیگران سروده در آن هست اما شعری که برای من گفته در آن نیامده اما ظاهراً ناشر پیش از اینکه این شعر به کتاب برسد کار را برای چاپ ارسال کرده بود و به همین خاطر آن قصیده در آن نبود.
محمد کاظم کاظمی نیز گفت: مرتضی امیری اسفندقه به عنوان کسی که حیات قصیده را تداوم بخشید باید مورد توجه قرار گیرد که اگر او و قصایدش نبود این قالب کمرونق بود هرچند شاعران جوانتر قصیده گفتهاند اما حقیقت امر تداوم یک قالب این است که آن قالب در کتابهایشان جدی باشد و این سبب شده نقش امیری در قصیده انکارناشدنی باشد.
وی افزود: آقای دکتر شفیعی کدکنی در مورد تداوم یافتن قالب میگوید ابتکار و هنرمندی برای آن لازم است و ساحت و کارکرد قالب را باید تغییر داد وگرنه تقلید از همان سبک قدما اتفاقی را رقم نمیزند. زبانآوری یکی از ویژگیهای قصاید امیری اسفندقه است و کسی میتواند زبانآوری کند که به عناصر زبانی تسلط داشته باشد.
این منتقد ادبی گفت: هنرمند زمانی موفق میشود که دو مسئله متضاد را با هم درآمیزد و در شعر امیری هم میبینیم که زبان کهن و زبان امروز در کنار هم قرار گرفته است. طرح و ساختمان مسئلهای است که در مورد شعر او قابل توجه است ساختار روایی قصیدههایی او سبب شده در قصیدههایش شاهد شاهکار باشیم. در مواردی که شاعر از این چند ویژگی دور شده سطح کار پایین آمده و این مسئله در قیاس با شعرهای خودش است.
کاظمی در پایان سخنانش گفت: کتاب «سیاهمست سایه تاک» از یک کتابآرایی خوب بهره میبرد هرچند اعرابگذاریها گاهی دچار زیادهروی است و تا حدودی افراطآمیز است و این سبب میشود که مخاطب احساس کند او را دست کم گرفتهاند در این قصیدهها به خصوص در نیمه دوم فضای خاصی به چشم میگیرد که بیشتر انجمنی است و همین سبب میشود از برد شعر در میان عموم کم کند و کارکرد عمومی نداشته باشد. معمولاًَ با عبارت قصیدهواره ارتباط نمیگیرم آن هم با شعر و شاعری مثل مرتضی امیری اسفندقه که هم شعرش شعر است و هم خودش شاعر و باید با افتخار این کتاب را بلند کرد و گفت قصیده زنده است.
سعید حدادیان نیز که از سخنرانان این مراسم بود گفت: ویژگی امیری اسفندقه که باید به آن توجه کرد این است که اصرار دارد اخوانیه بسراید به خاطر روحیه معلمی او است. او با سرودن اخوانیه در حال کار تربیتی کردن است و این نکته نباید مغفول بماند. باید بزرگانی که در زمینه قصیده کار میکنند در شاگردانشان به مسئله قصیده فکر کنند تا این مسیر ادامه یابد.
او اضافه کرد: زبان فاخر و فخیم امیری هیچ تفاوتی با خاقانی ندارد و امروز همه آنهایی که اینجا آمدهاند برای خلق خوش او آمده و این ویژگی امیری اسفندقه است.
مرتضی امیری اسفندقه در پایان این مراسم پس از تشکر از تکتک حاضرین گفت: جای خالی جاودانیاد مهدی اخوان ثالث را هیچکس نمیتواند پر کند و شعرهای او مافوق طبعیت و طاقت بشر است. ما امروز شعرهای او را میخوانیم و همواره حیرت می کنیم زیرا شعرهای او ایران است. شعر اخوان ثالث مانند چراغ فراراه ما قرار گرفته و به نسل ایران هشدار داده است.
وی با اشاره به اشعار کتاب «سیاهمست سایه تاک» گفت: اشعار این کتاب تازه نبوده و مربوط به هفت هشت سال پیش است.
امیری اسفندقه گفت: براین باورم که جهان را حروف الفبا نجات میدهد نه بمب اتم و این حروف معجزه خود را انجام میدهند. در عصر نیما اخوان، فروغ، بامداد، سرشک، قیصر و پروین اعتصامی ما که شاعر نیستیم اما باید حرفمان را بزنیم و برویم تا عشق و ایران بین ما هست آن هم ایران بیجناح ایران پاینده است.