سرویس معرفی: صدور پیام نوروزی امامخمینی(ره) در اول فروردین 1359 را باید نقطه عطفی در تاریخ انقلاب فرهنگی دانست، ایشان در بند 11 این پیام بر ضرورت ایجاد انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور، تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب و تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی تأکید کردند.
شورای انقلاب به دنبال ملاقات با امام(ره) در بیانیه 29/1/59 خود مقرر کرد که دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروههای گوناگون خارج شود. در این بیانیه، 3 روز مهلت برای برچیده شدن دفاتر و تشکیلات گروهها در دانشگاهها تعیین و افزوده شده بود که امتحانات دانشگاهی باید تا 14 خرداد به پایان برسد و از 15 خرداد دانشگاهها تعطیل و هرگونه اقدام استخدامی و مانند آن در دانشگاه متوقف شده و نظام آموزشی کشور براساس موازین انقلابی و اسلامی طرح ریزی شود.
پس از تعطیل رسمی دانشگاهها، امامخمینی(ره) در 23/3/59 فرمانی را مبنی بر تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی صادر کردند. در قسمتی از فرمان ایشان آمده است: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان میباشد، اعلام شده و تاکنون اقدام مؤثری انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصاً دانشجویان باایمان متعهد، نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئهگران که هم اکنون گاه گاه آثارش نمایان میشود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بیفرهنگ، این مرکز مهم اساسی را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند.»
بعد از دو سال امام در پیامی دیگر اقدام به ترمیم این ستاد کردند و اعضای دیگری را نیز به این ستاد افزودند و سرانجام در 19 آذر 1363 با اضافه کردن چند عضو دیگر از جمله روسای قوا رسما این ستاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر هویت داد.
اما بازخوانی سرنوشت اعضای اولیه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در سال های اولیه با نام ستاد انقلاب فرهنگی شناخته می شد، شاید برای همه جالب باشد.
محمد جواد باهنر دومین نخست وزیر ایران پس از انقلاب اسلامی بود که توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ترور شد. وی دارای فوق لیسانس علوم تربیتی و دکترای الهیات از دانشگاه تهران بود که پس از فارغالتحصیلی، به حرفه معلمی روی آورد. باهنر پیش از کسب سمت نخستوزیری، به عنوان سومین وزیر آموزش و پروش پس از انقلاب مشغول به کار بود. باهنر را میتوان از نخستین تدوینگران و مؤلفان کتب مذهبی مدارس ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران دانست. وی سر انجام همراه شهید رجایی در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ در دفتر نخست وزیری به شهادت رسید.
حسن حبیبی سیاستمدار، حقوقدان و دولتمرد ایرانی که از جمله سمت های وی می توان به وزیر ارشاد دولت بازرگان، وزیر علوم و آموزش عالی و پس از آن وزیر دادگستری دولت میرحسین موسوی، اولین معاون اول رییس جمهور ایران در هر دو دولت اکبر هاشمی رفسنجانی و دولت اولِ سید محمد خاتمی اشاره کرد. حبیبی دارای مدرک دکترای جامعهشناسی و حقوق از دانشگاه سوربون بود. وی همچنین رئیس بنیاد ایرانشناسی و از جمله حقوقدانانی بود که پس از انقلاب اسلامی، پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی را با استفاده از قوانین اساسی سایر کشورها تهیه کرد. او تا پایان عمر عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. وی سرانجام در سال 1391 درگذشت.
عبدالکریم سروش یا همان فرج دباغ، وی پس از انقلاب فرهنگی به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد. سروش پس از شکلگیری جمهوری اسلامی ایران چند منصب رسمی داشت. او در سالهای بعد با زیر سوال بردن شریعت و پیامبر خاتم و انحرافات عقیدتی مختلف، مورد بی توجهی دانشگاهیان و حوزویان قرار گرفت و در دهه 70 به آمریکا مهاجرت کرد و اکنون به تدریس اسلام و اندیشه سیاسی در «دانشگاه جورج تاون» آمریکا مشغول است. وی که از سال 88 جزو رسما جزو معاندین نظام شده در یکی دو دهه اخیر بسیاری از مبانی اسلام را نفی کرده و حتی قرآن را نیز به عنوان کتاب آسمانی قبول ندارد.
شمس آل احمد نویسنده و محقق ایرانی و برادر جلال آل احمد بود. وی دانشآموخته فلسفه و علوم تربیتی و مدتها دبیر آموزش و پروش بود. وی در ۱۴ آذر ۱۳۸۹ درگذشت.
جلال الدین فارسی، سیاستمدار، نویسنده و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی است. او عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، ستاد انقلاب فرهنگی ایران و نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی بودهاست. در دوران پهلوی از مبارزان فعال بود که در زمینه کارهای تشکیلاتی و نیز نویسندگی، به فعالیت میپرداخت. وی در جریان مبارزات، با افرادی همچون شهید مطهری و امام خمینی و با گروه هایی نظیر هیئت موتلفه اسلامی در ارتباط بود. جلال الدین فارسی از یاران حضرت امام و عضو حزب جمهوری اسلامی و کاندیدای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری از طرف این حزب در رقابت با بنی صدر بود. او سالهای متوالی از عمر خود را به عنوان چریک در لبنان گذراند به طوری که بعدها عضو حزب الفتح این کشور شد و به همین دلیل نیز شعار انتخاباتی اش را این گونه گذاشته بود: «کسانی که جلال را نمیشناسند از الفتح بپرسند». ولی او با شانس زیادی که برای پیروزی داشت تنها به این خاطر که در گذشته تبعه ایران نبوده مجبور به واگذاری صحنه به حریفش ابوالحسن بنیصدر شد.
علی شریعتمداری وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت موقت مهدی بازرگان و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. وی مدرک کارشناسی فلسفه را از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد را از دانشگاه میشیگان و دکترا را از دانشگاه تنسی دریافت کرد. وی استاد دانشگاه شیراز و دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد بود. شریعتمداری تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در شهر شیراز به پایان رسانید و موفق به اخذ درجه لیسانس در دو رشته فلسفه و علوم تربیتی در سال ۱۳۳۲ و علوم قضایی در سال ۱۳۳۵ شد. وی کارشناسی ارشد رشته آموزش متوسطه را در سال ۱۳۳۶ از دانشگاه میشیگان و دکترای فلسفه، تعلیم و تربیت و برنامهریزی درسی را در سال ۱۳۳۸ از دانشگاه تنسی دریافت کرد. او پس از انقلاب از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و به تدریس در دانشگاه مشغول شد.
این شش نفر اولین اعضای این ستاد بودند. در سال 62 امام، ترکیب ستاد را ترمیم کردند و چند عضو حقیقی و حقوقی نیز به آن افزودند که این افراد عبارت بودند از:
حجت الاسلام احمد احمدی یکی از معدود چهرههای فرهیخته حوزه و دانشگاه است که در هر دو نهاد علمی و فرهنگی درس خوانده و تدریس کرده، شاگرد تربیت کرده و خود در تمامی عرصهها موفق و اثرگذار بوده است.
مصطفی معین، پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران.
نخست وزیر به عنوان شخص حقوقی که در آن زمان میرحسین موسوی تصدی این پست را بر عهده داشت.
وزیر ارشاد یکی دیگر از اشخاص حقوقی بود که در آن زمان محمد خاتمی در آن مسند نشسته بود.
وزیر فرهنگ و آموزش عالی نیز از جمله اشخاص حقوقی بود که درآن زمان محمدعلی نجفی مسئولیت این وزارتخانه را برعهده داشت.
در 19 آذر63 ستاد انقلاب فرهنگی به شورای انقلاب فرهنگی تغییر نام یافت و امام اعضای آن به شکل زیر تغییر داد. این افراد شامل:
کلیه اعضای ستاد انقلاب فرهنگی به همراه روسای سه قوه که به ترتیب آقایان: سید علی خامنه ای، رئیس جمهور وقت، اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت، موسوی اردبیلی رئیس قوه قضائیه وقت، محمدرضا مهدوی کنی یکی از ۵ روحانی بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل میدادند. پس از آن به عنوان وزیر کشور (در دولتهای شورای انقلاب، رجایی و دکتر باهنر) و کفیل نخستوزیر (پس از ترور رجایی و باهنر) بوده است.، سید کاظم اکرامی نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی از شهرستان بهار و کبودراهنگ از استان همدان بود. و وزیر آموزش و پرورش کابینه میرحسین موسوی، رضا داوری اردکانی عضو پیوسته فرهنگستان علوم و رئیس این فرهنگستان، نصرالله پورجوادی موسس مرکز نشر دانشگاهی در سال ۱۳۵۹، محمدرضا هاشمی وزیر فرهنگ و آموزش عالی در دولت دوم اکبر هاشمی.