
به گزارش حلقه وصل: یکی از تحولات مهم در تاریخ معاصر ایران که همچنان در یادها و تحلیلهای سیاسی و اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد، حرکت نوسازی فرهنگی رضاخان در دهه ۱۳۰۰ مبنی بر کشف حجاب بود، این فرمان و این موضوع بحثبرانگیز و پیچیده که دقیقاً در ۱۷ دیماه ۱۳۱۴ انجام شد، بر وضعیت زنان ایران تاثیرات عمیقی گذاشت.
بر اساس این فرمان، زنان و دختران ایرانی از استفاده چادر، روبند و روسری منع میشدند؛ هرچند مسئله بیحجابی از زمان ناصرالدین شاه آغاز شده بود؛ اما رسمیت نداشت تا اینکه رضاشاه با سفر به ترکیه و دیدن تمدن تجددگرایانه، تصمیم گرفت ایران را از لحاظ ظاهر به پای ترکیه برساند و از همان زمان مسئله کشف حجاب را مطرح کرد و مدتها با زمینهسازی، نهایتا در ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ش به تصویب رساند و آن را اجباری کرد.
در حقیقت، در دل تاریخ معاصر ایران، کشف حجاب به عنوان یک فرمان جنجالی از سوی رضاخان، نهتنها پوشش زنان را دستخوش تغییر کرد؛ بلکه به مثابهای از دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه اسلامی ایران شناخته میشود. این اقدام، با هدف مدرنیزاسیون و غربیسازی، به چالشهای عمیق فرهنگی و هویتی منجر شد و بازتابهای گستردهای در زندگی روزمره مردم داشت.
این اقدام در ابتدا بهصورت تدریجی در تهران آغاز شد و به سایر شهرهای بزرگ کشور تسری یافت و دولت برای اجرای این سیاست از ابزارهای فشار و حتی تهدید استفاده کرد.
واکنشها به این فرمان جنجالی:
اعلام کشف حجاب واکنشهای مختلفی را در جامعه به همراه داشت. گروهی از غربزدگان از این اقدام استقبال کردند و آن را گامی مثبت در جهت آزادی و پیشرفت زنان میدانستند. آنها معتقد بودند که حجاب مانعی برای رشد زنان و حضور فعال آنها در جامعه است.
اما در مقابل، عدهی زیادی از مردم، با این تصمیم مخالفت کردند. بسیاری از زنان در شهرهای مختلف، تصمیم به مقاومت گرفتند و حاضر نشدند حجاب خود را کنار بگذارند. اعتراضات در برخی از شهرها به شکلهایی از جمله تحصنها و تجمعات برگزار شد.
واقعهی مسجد گوهرشاد یا قیام گوهرشاد
در پی این اقدام، علمای شهرهای مختلف ایران به این تصمیم، اعتراض کردند که شدیدترین آنها در مشهد بود که به قیام مسجد گوهرشاد معروف شد، دولت برای سرکوبی این اعتراض، به مردم حمله کرده و کشتار عظیمی در مشهد انجام داد که تا آن روز در ایران کمسابقه بود. این حادثه بهعنوان یک «رخداد خونین» توصیف شده است.
از عوامل گسترش بیحجابی میتوان به حمایت رضاشاه از زنان بیحجاب، آزادی اقلیتهای مذهبی مثل ارمنی و زرتشتی و کشف حجاب اعضای خانواده سلطنتی اشاره کرد.
این موضوع همچنین با واکنشهای منفی در خارج از کشور نیز همراه بود. برخی از کشورها و گروههای بینالمللی بهویژه کشورهای اسلامی، این اقدام را دخالت در باورهای مذهبی و فرهنگی ایران دانستند.
شکست سیاست کشف حجاب در دوران رضاخان
با سقوط حکومت رضاشاه، جامعه آن روی خود را نشان داد و مقاومت فرهنگی بانوان به ثمر نشست. اول اردیبهشت ۱۳۲۱ وزارت کشور طی مکتوبی به نخستوزیر از شکست سیاست طرح کشف حجاب پرده برداشت و نوشت: «جناب آقای نخستوزیر! بهطوری که گزارش دادهاند چندی است استعمال چادر سفید و اخیرا نیز چادر سیاه بین بعضی از بانوان معمول شده، در خیابانها و معابر با چادر در حال عبور دیده میشوند» ۱۵ خرداد ۱۳۲۲ وزیر کشور طی مکتوبی دیگر به نخستوزیر بار دیگر شکست سیاست کشف حجاب را یادآور میشود و مینویسد:
«اخیرا استعمال چادر نماز و چادر مشکی و عمامههای شیر شکری و کلاههای پوست نمدی در اغلب شهرستانها شیوع پیدا کرده است...» علاوه بر این، گزارشهای ارسالی مختلف از استانهای کشور نشان دیگری از شکست سیاست کشف حجاب رضاخانی بود که با زور باطوم سربازان هم نتوانست بر جامعه مذهبی ایران تحمیل شود.
اگر چه سیاست کشف حجاب رضاخان سرانجام به شکست ختم شد؛ اما در ادامه به برخی از اتفاقات و پیامدهای این ماجرا اشاره میکنم:
۱. مخالفتهای اجتماعی:
کشف حجاب با مقاومت و مخالفتهای گستردهای از سوی مردم، بهویژه زنان، مواجه شد. بسیاری از زنان به این تصمیم اعتراض کردند و در برابر آن ایستادگی کردند. برخی از آنان حتی در خیابانها بهطور علنی حجاب خود را حفظ کردند.
۲. تغییرات فرهنگی:
این دستور به ایجاد دوگانگی فرهنگی منجر شد. در حالی که عدهی قلیلی از زنان (غربزدگان) به سمت مدرنیته و سبک زندگی غربی روی آوردند، بسیاری دیگر به حفظ سنتها و ارزشهای اسلامی خود ادامه دادند.
۳. پتداوم حجاب:
پس از سقوط رضاخان و تغییر نظام سیاسی در ایران، بهویژه پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، حجاب دوباره بهعنوان یک ارزش فرهنگی و دینی مورد تأکید قرار گرفت. در این دوره، حجاب به یک نماد هویتی و مذهبی تبدیل شد و قوانین جدیدی برای الزام به حجاب در جامعه وضع شد.
۴. تجربه تاریخی:
تجربه کشف حجاب بهعنوان یک اقدام تحمیلی و ناشایست در تاریخ معاصر ایران، به یادگار ماند و به بسیاری از زنان ایرانی آموخت که حجاب نه تنها یک پوشش، بلکه یک انتخاب و نماد هویت است.
در نتیجه، با گذشت زمان و تغییرات سیاسی و اجتماعی، حجاب دوباره بهعنوان بخشی از فرهنگ و هویت زنان ایرانی مورد پذیرش قرار گرفت و اکنون به عنوان یک ارزش دینی و فرهنگی در جامعه ایران شناخته میشود.
کشف حجاب؛ آخرین تلاش مذبوحانه دشمن در هجمه اخیر خود علیه اسلام و ایران
دشمنان اسلام و ایران طی سالهای اخیر با بررسی عمیق و دقیق ساختار اجتماعی و فرهنگی کشور، به این نتیجه رسیدند که اگر بتوانند زنان را از مسیر اصلی خود منحرف کنند، میتوانند محور خانواده را گسسته و به تضعیف بنیانهای اجتماعی و فرهنگی بپردازند. در این راستا، پیش کشیدن شعار زن، زندگی، آزادی و تشویق برخی زنان به برداشتن حجاب، بهعنوان ابزاری برای تحقق این هدف انتخاب شد.
این درحالیست که اقدامات هنجارشکنانه همچون کشف حجاب نشان داد که طرح شعار زن، زندگی، آزادی تنها یک سراب بوده است و شاهد تضییع حقوق و جایگاه والای زنان در این جنبش هستیم.
در حقیقت، طی سالهای اخیر، دشمنان با هدف تضعیف بنیان خانواده و هویت اسلامی، تلاش کردهاند تا زنان را بهعنوان محور اصلی خانواده از مسیر اصلی خود منحرف کنند. این تلاشها نه تنها بهدنبال ایجاد تغییرات سطحی در پوشش زنان است؛ بلکه بهعنوان یک برنامه استراتژیک برای گسستن پیوندهای خانوادگی و اجتماعی عمل میکند.
کشف حجاب چه آثاری به دنبال دارد؟
۱. افزایش انحرافات اجتماعی:
با برداشتن حجاب، زنان در معرض خطرات اجتماعی بیشتری قرار میگیرند. این اقدام میتواند به افزایش انحرافات اخلاقی و اجتماعی منجر شود و امنیت روانی و اجتماعی آنان را به خطر بیندازد.
۲. تضعیف هویت فرهنگی:
حجاب بهعنوان یک نماد هویتی و فرهنگی، نقش مهمی در حفظ ارزشهای اسلامی و ملی دارد. با تضعیف این نماد، هویت فرهنگی زنان به خطر میافتد و آنان ممکن است در جستجوی هویت خود دچار سردرگمی شوند.
۳. خطرات جسمی و روانی:
زنان بدون حجاب ممکن است در معرض خطرات جسمی و روانی بیشتری قرار گیرند. این وضعیت میتواند به افزایش آزار و اذیتهای اجتماعی و روانی منجر شود و سلامت روانی آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
۴. تفرقه در جامعه:
این تلاشها میتواند به تفرقه و اختلاف در جامعه منجر شود و وحدت ملی را به چالش بکشد. در حالی که دشمنان بهدنبال ایجاد نفاق و تفرقه هستند، زنان باید با آگاهی و هوشیاری در برابر این نقشهها ایستادگی کنند.
حرف آخر ...
حجاب برای زن ایرانی که مسؤولیت تربیتی و آموزشی نسلها را بر عهده دارد دارای چهارچوب و دستورالعملهایی است که هر یک از بانوان که نقش مادری و همسری در کانون خانواده را بر عهده دارند باید به آن اهمیت دهند.
در حقیقت، حجاب برای وارد شدن زن مسلمان به جامعه است تا از تواناییهای او در پیشبرد اهداف جامعه و تحکیم نظام خانواده و فرزندپروری استفاده شود.
کشف حجاب و تلاش برای تضعیف آن، نه تنها یک اقدام فرهنگی، بلکه یک هجمه علیه هویت و آزادی زنان ایرانی است. زنان باید با حفظ حجاب و ارزشهای اسلامی خود، در برابر این هجمهها ایستادگی کنند و بهعنوان نمادهای مقاومت و هویت، در جامعه خود باقی بمانند.