به گزارش حلقه وصل، حسین دهقان، کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰، در گفتگویی تفصیلی با فارس به بیان نکاتی پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ و مذاکره با آمریکا پرداخته است که بخشی از آن را در ادامه می خوانید.
دولت پاسخگوی کرونا و گرانی نیست
دولت در موضع پذیرش مسئولیت قرار نمیگیرد و پاسخگوی مسائل عمومی جامعه مثل کرونا و گرانی نیست، درست و صحیح است اما اینکه چون یک نفر در این دولت مسئولیتی داشته و بگوئیم مساوی با عین دولت است این فارغ از هر نوع مسئولیتی است. ما باید به افراد از این منظر نگاه کنیم که آنها در حوزه مسئولیتی خود چه نقشی را ایفا کردند.
یک عضو کابینه به مثابه عین دولت نیست
ممکن است فردی در یک دولتی باشد اما نمی توان به یک معنا به دولت وصل کرد. البته دولت باید این هویت را داشته باشد که همه عناصر دولت خود را از دولت و یک تیم بدانند اما معمولا تا حالا این اتفاق در کشور ما نیفتاده است. دولتها در ایران از افراد با آبشخورهای فکری مختلف تشکیل شده است بنابراین از این منظر که بگوییم یک عضو کابینه به مثابه عین دولت است حرف درستی نیست اما بنده ۴ سال وزیر دفاع آقای روحانی بودم همینطور که ۵ سال در دولت آقای احمدی نژاد و قبل از آن در دولت آقای خاتمی حضور داشتم. اینکه بگویید من عین آقای خاتمی هستم درست نیست چون من که بیشتر از آقای خاتمی با آقای احمدی نژاد کار کردم و با این تعبیر باید اصلاحطلب یا احمدینژادی تلقی شوم! اما در حقیقت هیچ کدوم از اینها درست نیست. من همیشه خودم بودم یک عنصر مستقل، انقلابی و ولایی. من آنچه که در هر مقطعی از زمان احساس کردم که می توانم باری از دوش مردم بردارم یا نقش موثری ایفا کنم وارد شدم و هر وقت هم احساس کردم که موثر نیستم دلیلی برای ادامه دادن نمیدیدیم.
مستقل هستم
بنده همواره فرد مستقلی بوده و هیچ وابستگی سیاسی به جریان خاصی نداشتم و یک بخش آن اقتضای کاری من بوده چرا که بنده به عنوان فردی که در سیستم نظامی کار کردهام نمی توانستم وابستگی سیاسی داشته باشم مسئله دوم نیز شخصیت فردی بنده است چون هیچگاه نخواستم وامدار یا طلبکاری کسی شوم من همیشه بدهکار به امام و رهبری بودم و خواهم بود و علاقه مندم که توان و ظرفیت هم در خدمت نظام مردم و رهبری معنیدار شود و جایگاه و مرتبه برایم موضوعیت نداشته است.
چرا رئیسجمهور مخالفان خود را بیسواد میداند؟
این تعامل و گفتوگو است که فضا را تغییر میدهد. فرض کنید شما در یک موضعی با من مخالفت دارید و حال برجام در اوج آن است. چرا رئیس جمهور مخالفان خود را بی سواد و مجموعهای از صفات را برای آنها قرار میدهد و یا اینکه مخالفان خود را در مقابل مردم قرار میدهد که مردم چیزی را میخواهند که شما آن را نمیخواهید. به عنوان مثال شما مخالف هستید و نظر دارید من معتقدم که باید بنشینم نظر شما را بشنوم و گفتوگو و تعامل داشته باشم چون شما ظرفیتی محسوب میشوید که میتوانید در کنار رئیس جمهور قرار بگیرید. چرا باید در مقابل من تعریف شوید؟
میزان گفتوگو با مردم در دولت روحانی بشدت پایین بود
من بپذیرم شما که در مورد موضوعی اعتراض میکنید بحث شخصی با بنده ندارید ممکن است بعضا شخصی باشد اما من این قضاوت را نکنم و بررسی کنم که سخن شما چیست. وقتی شما نیروها را از صحنه بیرون میکنید و یا به زاویه میبرید او نیز کار خودش را میکند. من معتقدم که گفتوگوی با مردم در این دولت بشدت پایین بود و رفتارها با حالت قهر و فاصله گرفتن بود. در حالی که همه اینها میتوانستند در خدمت کشور قرار بگیرند.
روحانی مردم را بلا تکلیف کرد
ای کاش آقای روحانی! طی یکسال گذشته واکسن به کشور وارد میکرد و مردم را در این فضای بلاتکلیف نمیگذاشت که امروز هزاران ایرانی به این ویروس مبتلا نشوند. اینکه ما این کارها را برای روزهای آخر گذاشتیم جای سوال است! مگر زمان به عقب بر میگردد؟ این سخنان هیچ منطقی ندارد. ما فرصت داشتیم که واکسن وارد کنیم باید وارد میکردیم و اکنون نیز دیر است و باید هرچه سریعتر این اقدام را انجام داد. این موضوع خواسته مردم است و مردم میبینند که خویشاوندان و نزدیکانشان میمیمرند و ما به آنها بگوییم که مردم نمیرید و ما می خواهیم واکسن بیاوریم! مگر میشود؟
وعده ۱۰۰ روز پایانی روحانی به سخره گرفتن مردم است
من به ۱۰۰ روزه کاری ندارم. آقای روحانی گفته من تا پایان دولت این کار را میکنم و من میگویم اگر این کاری است که باید انجام میشد پس چرا در طول یکسال گذشته انجام نشد؟ میتوانست انجام شود. این نوع برخورد با مردم به سخره گرفتن همه افکار عمومی و مطالبات مردم است. حال اگر آقای روحانی بتواند چنین کاری انجام دهد کار بدی نیست. هر زمان هرکس هر میزان از بار سنگین معیشت و اقتصاد را از دوش مردم بردارد باید به او تبریک و خدا قوت بگوییم.
باید از آمریکا بابت بازگشت به برجام امتیاز بگیریم
باز گرداندن آمریکا بی معنی است. ما که آمریکا را از برجام بیرون نکردیم که بخواهیم آن را بر گردانیم. آمریکا از برجام بیرون رفته و اکنون باید خودش برگردد و امتیازی نیز باید از آن بگیریم چون یکطرفه از برجام بیرون رفته و این همه هزینه بر ملت تحمیل کرده است. این که بخواهیم منت آمریکا بکشیم که به برجام برگردد خیلی ...
پس ما لغو تحریمها را باید دنبال کنیم.
لغو تحریمها، جبران هزینهها و اثبات پایبندی به قواعد برجامی از اهداف ما باید باشد. ۷ سال گذشته مگر چه شد؟ یعنی ما ۷ سال دیگر هم تمرین کنیم؟مردم این فریب را نمیخورند. اگر این یک فریب سیاسی باشد باید بگویم که مردم هوشیارتر از این حرفها هستند. البته سیاسیون این حرفها را می زنند اما مردم خیر.
فارغ از اینکه دولت در اختیار چه کسی باشد مردم یک چیز از دولتشان می خواهند و آن این است که در یک فضای آرام یک زندگی خوب داشته باشند. امروز مردم شب که میخوابند و صبح از خواب بیدار میشوند نمیدانند گوجه، خیار، پیاز یا سیب زمینی کیلویی چند شده است؟ مردم امروز نمیدانند که آیا برای پولی که در جیبشان گذاشتهاند میتوانند پیشبینی کنند یا خیر یا نصف شده است. هرکسی میخواهد حاکم باشد مردم این رویه را نمیپسندند. مردم واقعگرا تر از مسئولان هستند؛ آنها جنگ را پشت سر گذاشتند و تجربه کردند و میدانند در شرایط جنگی نباید سطح انتظاراشان را بالا ببرند. امروز هم مردم بدانند در این شرایط محدودیتهایی را باید بپذیرند. اگر قضایا درست به مردم گفته شود مردم همراهی میکنند. اما وقتی به مردم وعدههای بدون پشتوانه میدهیم و به آن وعدهها عمل نمیکنیم شرایط اینگونه میشود. مردم باید از واقعیتهای جاری کشور خود مطلع باشند و محدودیتها صادقانه به مردم گفته شود و فرصتها و امکانات نیز در اختیار آنها قرار بگیرد و بدانید که دولت و ملت بدون هم معنی ندارد.
دولت روحانی در این ۸ سال چه گلی به سر ملت زده که بخواهد ادامه داشته باشد؟
کاری که برای خدا نباشد هیچ برکتی ایجاد نخواهد کرد. اینها حاضرند به قیمت اینکه خیلی از مسائل را به فروش بگذارند، سر کار بمانند. این دولت در این ۸ سال چه گلی به سر ملت زدند که بخواهند ادامه بدهند؟ مردم اکنون وضعیت کشور نگاه می کنند و می بینند. برای رفع تحریمها قطعا طرف آمریکایی از ما امتیاز می خواهد بنابراین ما زمانی می توانیم مذاکره کنیم که در موضع قدرت باشیم و در درون کشور انسجام و وحدت باشد. وقتی ما به طرف مقابل میگوییم بیا تحریمها را بردار که ما فُلان یعنی ما پذیرفتیم که دارای ضعف هستیم و اکنون می خواهیم ضعفمان را معامله کنیم بنابراین طرف مقابل در این وضعیت به دنبال امتیازگیری از ما خواهد بود البته زمان دولت روحانی برای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن از آمریکاییها تمام شده است.
در جریان موسوم به اصلاحات، اصلاحگری دیده نمیشود
در کشور باید هم ایدههای اصلاحطلبانه وجود داشته باشد و هم نمیتوان از اصول عدول کرد. با حفظ اصول اصلی انقلاب حتما باید اصلاحات صورت داد. خداوند در یک مقطعی از زمان حکمی بر پیامبر نازل میکند، شرایط تغییر می کند حکم اصلاح میشود. امروز باید در کشور اصلاحگری صورت دهیم. در اصلاحات مرسوم اصلاحگری دیده نمیشود. بزرگترین مصلح این جامعه مقام معظم رهبری هستند. هر جا مشکلی و نقصی به وجود میآید و حتی اگر چیزی با روال جاری نمیخواند، ایشان وارد میشوند چرا که باید جامعه را اداره کرد نمی توان جامعه را رها کرد و گفت که مهم نیست چه اتفاقی میافتد. چرا مقام معظم رهبری اجازه مذاکره دادند؟ قاعدتا مقام معظم رهبری وقتی شرایط را برای مذاکره فراهم دیدند این اجازه را دادند حال اینکه مذاکره کنندگان چگونه عمل کردند حرف دیگری است.
اصلاحطلبان می خواهند ما را به زمان مشروطه برگردانند. آنها میگویند آزادی مبنای همه چیز است. مشروطه بدنبال دو عنصر آزادی و عدالت بود. آزادی از منظر عمومی تعریف دارد. من نمی خواهم آنها را متهم کنم اما آنها (اصلاحطلبان) چیزی به اسم حکومت دینی را بر نمیتابند و عملا به سمت حکومتی عرفی هستند. آنها میگویند اشکالی ندارد که یک مسلمان حاکم باشد اما چه کسی گفته است که اسلام حکومت کند در حالی که انقلاب شده تا اسلام و شریعت پیاده شود و حال این اسلام و شریعت نیز با مقتضیات زمان و مکان است.