
محسن حمیدبیگی: چند روز پیش طبق عادت همیشگی تصمیم داشتم نمازم را در نمازخانه پارک دانشجو بخوانم ولی وقتی به نمازخانه رسیدم مشاهده کردم این بار نماز جماعت جلوی مسجد یا بهتر بگویم موسسه فرهنگی هنری دائمالتأسیس ولیعصر در حال برگزاری است! وقتی علت را جویا شدم فهمیدم اصل داستان اعتراضی بوده به تغییر کاربری و نحوه ساخت این مکان که طبق خبری که من در طول مدتها داشتم امام جماعت و نمازگزاران، زمان طولانی است که دنبال ساخت یک مسجد مناسب در این مکان بودند و من عکس گزارش پیگیری را بارها روی دیوار نمازخانه دیده بودم اما ...
اینکه چقدر معماری این مسجد شبیه به معماری اسلامی بوده است و یا اینکه چرا به موسسه فرهنگی هنری تغییر نام داده است خود نکتهی قابل تأملی است ولی اینها گوشهای از حقیقت حضور مدرنیته در فضای شهری ماست. به نحوی که گویا عدهای از مسئولین در این جدال و دوگانگی سنت و مدرنیته بدین نتیجه رسیدهاند که از وظایف مسجد کاسته و بار روی دوش مسجد که در طول سالها به خوبی از عهدهی آن برآمده را گردن قسمتهای دیگر فرهنگی و اجتماعی بیاندازد.
نیت این یادداشت پرداختن به معضلات و دیدگاههای هنرمندانهی مسئولین و از این دست مسائل نیست که آن خود شاهنامهای مفصل است بلکه نگارنده ایراد را در جایی دیگر جستجو میکند. قصه از جایی شروع میشود که عدهای از فعالین فرهنگی و اجتماعی که دلسوز جریان انقلاب هستند از جایی به بعد سعی کردند آمال خود را خارج از فضای مساجد دنبال کنند و همین رویکرد به جریان کاهش محوریت مسجد در جامعهی شهری قوت بخشید تا جایی که اگر کمی به اطراف خود نگاه کنیم میبینیم که بسیاری از حزباللهی ها حتی نماز جماعت خود را در مساجد نمیخوانند. این در حالی است که قبل از انقلاب و اوایل آن، مسجد علاوه بر نماز جماعت که با حضور پر شور مردم برگزار میشد محور فعالیتهای مردمی بوده و بسیاری از اتفاقات خوب کشور در مساجد رقم خورده است.
با توجه به غفلت عدهای از حزباللهیها از مساجد و عدم اهتمام آنها به حضور در انواع فعالیتهای آن لازم است نسبت به برخی از موقعیتها و ظرفیتهای مساجد به بازخوانی بپردازیم.
1- مرکزیت حرکتها در مساجد امام جماعت است که این ویژگی علاوه بر اینکه آثار تربیتی بسیاری دارد از لحاظ ساختاری انطباق بسیار بالایی با نظام ولایت فقیه داشته که شاید در این موضوع ایراداتی هم مطرح شود ولی رهبری در جواب این ایرادات فرمودهاند شاید هم برای امام جماعت در مساجد ایراداتی هم بتوان شمرد ولی اصل این قضیه بسیار جریان مناسبی است.
2- وقتی به سابقهی مساجد در پرداختن به مسائل اجتماعی از جمله ازدواج و صندوقهای خیریه و معضلات اجتماعی نگاه میاندازیم خلاء این داستان بیشتر در جامعهی شهری حس میشود. از طرفی پایبندان به انقلاب در این سالها نقش آفرینی کمتری در پرداختن به معضلات اجتماعی داشتهاند و لذا اهمیت آن به خوبی احساس میشود و از طرف دیگر کمکها معمولا به خاطر گستردگی شهرها به صورت رابین هودی بوده و توجهی به آثار بلندمدت این کمکها نشده است ولی در مساجد میتوان با ظرفیت افراد دارای شناخت نسبت به محله و به صورت دائمی مشکلات را حل کرد.
3- کار تشکیلاتی که نیاز اساسی جریان انقلابی است هم در مساجد جلوهی دیگری به خود میگیرد. از جهتی اکثر امور مساجد نیاز به کار جمعی دارد و شاید تمرین بسیار خوبی برای این امر باشد و در ادامه اینکه این کار تشکیلاتی در فضای تمام اقشار با تفکرهای مختلف اتفاق میافتد که خود آثار بسیاری را مترتب میشود.
4- فضای مسجد در طول سالها فضایی به دور از جناحبندیها تعریف شده است که حسن بسیار بالاییست جهت خروج از وضعیت حزبی نگری و کار برای اعتلای مفاهیم انقلاب اسلامی.