«خودبراندازی»، روایت تحریفیِ تازهای است که نیروهای لیبرال از آن برای بیان نقدهای خود به منطق حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی به کار بردهاند و بر اساس آن معتقدند که نظام با دست خویش، در حال تولید و بازتولید شکاف دولت و ملت است.
دشمن، بخش هر چند کوچکی از مردم را نسبت به نظام، بدبین و دچار سوءظن کرده است. نوعی «بیماری ذهنی» در لایهای از مردم ایجاد شده که در اثر آن، همه چیز را «مختل» و «معیوب» فرض میکنند و علت العلل را نیز «نظام» میدانند. به واقع، در یک جنگ شناختیِ تمام عیار قرار داریم و «کج روایتها»، در حال ربودن «حقیقت ها» هستند.
اخیرا یک سلبریتی به دلیل کشف حجاب به دادگاه احضار و بعد هم به یک و نیم میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده است. آن بازیگر هم در صفحه شخصی خود نوشت که از مردم و از هیچ کس عذرخواهی نمیکنم. پیشتر دلسوزان گفتند که این میزان جریمه بازدارنده نیست و وهن دستگاه قضایی است.
اگر روزی آمریکاییها با شلیک موشکهای پی در پی ناو سهند ایران را در خلیجفارس غرق کردند، امروز ناوهای ایرانی دنا و مکران با پرچم جمهوری اسلامی به دور کره زمین حرکت کرده، وارد حیاط خلوتهای آمریکا شده، برخلاف میل آمریکاییها در بنادری، مانند بندر برزیل پهلو میگیرد و آمریکاییها هم چارهای جز تماشا کردن ندارند.
ما مقایسه میشویم تا هیچ گاه خودمان نباشیم. تا هیچ گاه درکی از خودمان نداشته باشیم. خودمان را نفهمیم. تا همیشه مصرف کننده باشیم.
آمریکاییها عصر کنونی را عصر خشونت و هرزگی، عصر چپاول، عصر خرافه و علم مدرن، عصر فقر و حقارت، عصر فرار از مرگ و انکار معاد میدانند. انقلاب اسلامی و بسط قدرت آن در منطقه و جهان، سند زنده پایان چنین عصری است.
من از این گفتار گستاخانه مهدی نصیری تعجب نمیکنم. این شیوه مرسوم تندروها برای پاک کردن سابقه خود و باز کردن جا در دل دیگران است. پیش از این یکی از هممشربان او که قدم در این مسیر گذارد، تا پابوسی بهائیت نیز پیش رفت. حال او تا کجا پیش رود الله اعلم.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی گفت: وقتی سخن از حکمرانی فرهنگی به میان میآید میتوان به نمایش فاخر و حکیمانه «فصل شیدایی» اشاره کرد، اما متأسفانه متولیان فرهنگی از آن به دورند.
فروپاشی شوروی و تجزیه آن پایان گفتمان کمونیسم و سوسیالیسم به عنوان یکی از دو مدل حکمرانی در جهان بود.
فرض کنید با یک دوربین و ضبط صوت مخفی به تحریریه رسانههای ضدانقلاب فارسی زبان میرویم تا ببینیم سردبیر خبر، گزارش و تحلیل وقتی صبح وارد تحریریه می شود، «دستور کار» روزانه مجریان، خبرنگاران و گزارشگران را چگونه و براساس چه محورها و دستورالعمل هایی ابلاغ میکند؟
مصلحت اروپا، جدا کردن واگن خود از لوکوموتیو آمریکا و اسرائیل است. اروپاییها بدون برجام هم میتوانند با درخواست نفت و گاز از ایران - و سرمایهگذاری متقابل- خود را نجات دهند.
قطعا توافق نکردن، بهتر از توافق بد است. آمریکا تنها زمانی میتواند به برجام برگردد، که حقوق ایران را تضمین کرده باشد. هر توافق دیگری، مثل توافق چندمرحلهای، خلاف این ضرورت خواهد بود.
بهتر است جریان غربگرا یکبار هم که شده از موضع حقارت خارج شده و چشمان خود را بر «غرب بدون روتوش» باز کند.
بیانیه موسوی تصریح موکدی بود بر مرزبندی که از ۸۸ با مردم و این خاک و انقلاب پیدا کرد. آنروز نقاب و امروز بی نقاب؛ همین. بیشتر هم لازم نیست جدی گرفته شود.گذشت دوران نفاق؛ این جامعه بلوغ یافته است.
نظام چه قدر باید هزینه می کرد تا ثابت کند سرکرده فتنه ۱۳۸۸، مهره ای در تراز ابوبکر بغدادی و ابو عمر شیشانی است که فقط خود را پشت نام میر حسین موسوی پنهان کرده است؟!