
سرویس پرونده: رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»
فرمان آتش به اختیار رهبر انقلاب در دیدار ۱۷ خردادماه برای خیلیها عجیب بود و شاید برای شما هم سوال ایجاد شده که منظور از آتش به اختیار چیست و مصادیق آن چه کسانی هستند؟ حلقه وصل در پروندهای با همین عنوان به دنبال معرفی مصادیق «آتش به اختیار» است.
یک کارخانه عظیم در جنوب تهران
محله عبدل آباد تهران را به مرکزی بزرگ برای خرید و فروش ماشین میشناسند. در حالی که در همین محله و منطقه، کارخانه بزرگ اما بیسر و صدایی راه افتاد که نه تنها نام تهران را بلکه آوازه ایران را تا آن سوی جهان رسانید. اواخر سال 72 مسجد امام حسن مجتبی (ع) عبدل آباد شاهد تغییرات و دگرگونیهایی بود که خبر از یک فرهنگ سازی مردمی- دینی در یکی از محرومترین مناطق تهران را میداد. پایگاه بسیج شهید رجایی با دو اتاق 12 و 20 متری و یک کتابخانۀ کوچک مبدأ شناسایی استعدادهای برتر اما محروم جنوب تهران شد. چند نوجوان و جوان بسیجی مخلص و فداکار گرد محراب و منبر مسجد حلقه زدند و برای زکات علم و دانش خود، یک سیر آموزشی برنامهریزی شده و منضبط تدوین کردند و با هدف آموزش و تربیت بسیجیان نخبه کمر همت بالا زدند.
اولین امیدها
به فاصله دو سال، اولین ثمره این حرکت مخلصانه سر برآورد و رسول محمدقلی توانست مدال برنز المپیاد ریاضی کشوری را کسب کند. از همین حرکت، معبر کار علمی باز شد و امید و نشاطی به مجموعه تزریق شد که تا سالها بعد، طعم خوش موفقیتهای علمی و آموزشی بچههای مستعد جنوب شهری که تربیت آنان از نگاه مسئولین رده بالای کشور پنهان شده بود، در دهان پدر و مادرهای معتقد و مؤمن و دوستدار انقلاب و نظام ماندگار شد. سال 75، محمدقلی نقره ریاضی و عباس طهماسبی و محرم محمدی، برنز ریاضی کشوری به دست آوردند. سال 76، جو ملتهب سیاسی امواج مصادره سیاسی و اقتصادی را بر این پایگاه علمی وارد آورد؛ مقاومت در مقابل این امواج سهمگین و تلاش برای پایمردی بر اصول تشکیلاتی خود، با همه تنگناها و فشارهای اقتصادی بسیار دشوار رخ مینمود. کلاسها و دورههای فرهنگی و سیاسی، بصیرت و هوشمندی بچهها را بالا برده بود.
هجرت به سوی توسعه
محدود بودنِ فضای آموزشی سبب شد بچههای مجاهد نخبهپرور در سال 77 از وطن اصلی خود، یعنی مسجد هجرت کنند و با همراهی خیرین وخانوادهها ملکی کوچک در همان منطقه 19 خریداری کنند. قوت و استحکام مجموعه به ویژه پیوند تنگاتک مسئولین با بچهها و صمیمیت و صفایی که در فضای مجموعه موج میزد، سبب شد دیگرانی نیز به تأسیس شعبه پایگاه علمی در زیر زمین حسینیهای واقع در نازی آباد رغبت کنند. مجوز رسمی مجموعه در سال 78 در قالب سازمان مردم نهاد از سازمان ملی جوانان با نام «کانون دانشپژوهان نخبه» صادر شد و کانونیها توانستند اولین مجمع عمومی کانون را در همان سال برپا نمایند. اما این همه ماجرا نبود. نقطه عطف کانون که چشمها را خیره کرد، رقم خورد.
در محضر مولا
فعالیتهای علمی مجموعه با سرعتی مضاعف در جهت کسب افتخارات کشوری و جهانی گام برمیداشت به گونهای که در سال 81، حضور در عرصۀ المپیادهای جهانی را تجربه کرد. این دستاوردها مصادف بود با زمانی که رسانههای خارجی و عوامل داخلی آنها جنگ روانی گستردهای را با عنوان «فرار مغزها» و فاصله نسل سوم با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی در دستور کار خود قرار داده بودند. در این هجوم سنگین تبلیغاتی، ایدهای مقدس و طرحی راهگشا مطرح شد و کانونیها با اهدایِ 14 مدالِ المپیادهای کشوری و جهانی به مقام معظم رهبری، در حرکتی نمادین نشان دادند تقابل نخبگان با نظام اسلامی توهمی بیش نیست. در مقابل، امام خامنهای فرزندان کانون را در دیداری خصوصی به حضور پذیرفتند و با رهنمودهای خود، سرمایهای عظیم به مجموعه اهدا نمودند. در همین سال، با مشورت و هدایت کانونیها اولین کانون نخبگان بسیج راهاندازی شد و شعبه منطقه 6 کانون و واحد خواهران مجموعه نیز تأسیس گردید.
راز جذابیت
آبوهوای ولایتپذیری، انس با شهدا، اصرار بر نماز اول وقت، تلاش برای آموختن احکام همه و همه مختصاتی از کانون را در چشم و نظر دیگران ثبت کرد، به ویژه ایده مباحثه درسی که نسبت یک طرفه با مخاطبین را بر هم زد و به توان انتقال مطلب، تبیین موضوع و به ویژه خودباوری آنان یاری رساند. با گسترش فعالیتهای کانون به مناطق دیگر و افزایش حجم محتوای برنامهها، در سال 83 ساختار کانون تغییراتی کرد و تصمیمات کانون از شکل فردی به شورایی تبدیل یافت و نظارتِ یک نفر روحانی بر تصمیمات کانون مصوب شد. هدف غایی کانون این بود که هر فردی در حوزه تخصص خودش بهترین باشد، ضمن آنکه تعمیق و ترویج معرفت و ولایت خاندان وحی و آشنا ساختن نسل جدید با اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی از یاد نرود.
خدمت جهادی در حصار دیوارهای شهر
طی سالهای 84 تا 88، انجمنهای تخصصی علمی فراتر از شعبات کانونها در حکم دانشکدههای تخصصی برنامهریزی و سیاستگذاری مجموعه تأسیس شد. دکتر احمدینژاد در سال 85 در همایش سالیانه کانون حضور پیدا کرد و از مجموعه فعالان کانون خواست ایده کانون را در سطح تهران و کشور منتشر نمایند. بر این اساس کانون منطقه 20 نیز در سال 87 به وجود آمد. به موازات توسعه کمی مجموعه و اضافه شدن انجمنهای فرهنگی مانند ثقلین و قلم و همچنین تأسیس هیئت کریم آل طاها، کانونیها کیفیت و مرغوبیت تعامل و تربیت نوجوانان مستعد جنوب تهران را نیز ارتقاء دادند، تا جایی که تا سال 92، مجموعه مدالهای کسب شده به 61 رسید و زمینه دومین اهدای مدال به رهبری نیز فراهم گردید.
از صفر تا صد تربیت
این بار در برههای از زمان، که هنوز آتش فتنۀ 88 فرو ننشسته بود، اعضاء کانون 15 مدالِ رنگین المپیادهای ریاضی و فیزیک و شیمی که سند افتخاراتشان محسوب میشد، به امام خویش هدیه کردند. از سال 85، باتوجه به آنکه تعداد دانشجوها و فارغالتحصیلان مجموعه در حال افزایش بود، کانون با راهاندازی مجموعههایی همچون گروه مهندسي رضوان، مؤسسه جهادي دانشهاي بنيادين (مجد)، مؤسسه فرهنگي رسانهاي کاظمیون و خيريه رهپويان پيام غدير که عمدتاً با هدف توانمندسازی اعضا در حوزههای تخصصی فنی مهندسی، علوم پایه، رسانه و انفاق شکل گرفته بود، گامی بلند در جهت استفادۀ از توان نیروهای پرورش یافته خود در جهت پاسخگویی به نیازهای اساسی انقلاب در حوزه های تخصصی گوناگون برداشت؛ گامی که نتایجی همچون ساخت اولین گلخانه خورشیدی کشور، ساخت زیردریایی رعد، پروژه کشاورزی بدون آب، ربوماهی و ... را در پی داشت. سایت kanonnokhbeh.ir گویای فعالیتهای مجموعه کانونهاست که اینک زیرمجموعه بنیاد امام حسن مجتبی (ع) و با در اختیار داشتن واحدهایی دیگر همچون خیریه قرار دارد.