سیدحسن نصرالله را با نام «خامنه‌ای کوچک» می‌شناختند/ خاطرات ناگفته داودآبادی از سیدحسن

سرویس معرفی: عصر چهارشنبه هشتم شهریورماه مراسم بزرگداشت مقاومت اسلامی همراه با جشن سالروز 57 سالگی سید حسن نصرالله رهبر شیعیان لبنان با حضور چهره‌های جبهه فرهنگی انقلاب و خانواده معظم شهدای ترور و مدافع حرم برگزار شد.

در ابتدای برنامه صادق یزدانی مدیرمسئول و سردبیر نشریه و سایت «حلقه وصل» ضمن خوش‌آمدگویی به حضار و تبریک اعیاد پیش رو در خصوص برگزاری این برنامه بیان داشت: در واقع بهانه ای که موجب شد امروز دور هم جمع شویم از یک ایده اولیه آغاز شد. چند وقت پیش همزمان با روز مقاومت اسلامی و با توجه به وظیفه ای که نشریه و سایت حلقه وصل در پیگیری و انتشار فعالیت مؤسسات و مجموعه های مردمی دارد، در خصوص این روز با هر فرد و مجموعه ای که گفتگو کردیم هیچ کس کار شایسته ای برای روز مقاومت اسلامی و پاسداشت این روز انجام نداده بود. به همین خاطر بنا بود که یک نشست خبری با این موضوع برگزار شود که بعد از تماس با برخی بزرگواران و استقبال آنان، این نشست تبدیل به این مراسم شد که در سالروز میلاد سید حسن نصرالله برگزار شود.

وی ادامه داد: این برنامه هم بهانه ای است برای بزرگداشت مقاومت اسلامی و هم برای تلنگری به خودمان و مجموعه ها و مؤسسات فعال مردمی که در بحث مقاومت اسلامی باید ورود کرد و نگاه را از مرزهای داخلی به سمت مرزهای خارج برد. در حال حاضر از آن سمت مرزها، انتظار و خواسته های فراوانی از مجموعه های فعال فرهنگی مردمی داخل ایران هست و متاسفانه این ظرفیت و توان در مجموعه های فرهنگی ما چندان وجود ندارد. نکته دیگر اینکه رسم است معمولا این برنامه ها را در سالگرد شهادت و یا سالمرگ افراد برگزار می‌کنند اما ما تصمیم گرفتیم این بار در سالروز تولد این کار را انجام دهیم.

یزدانی تصریح کرد: باید چنین برنامه‌هایی برای شخصیت مبارز انقلابی در مناسبت‌های مختلف برگزار شود. مثلا کسانی که دنبال ملی گرایی هستند، برای فردی مثل دکتر مصدق به مناسبت های مختلف مثلا در 28 مرداد، 29 اسفند، سالروز تولد، سالگرد فوت و... برنامه  های مختلف برگزار می کنند، اما ما برای شهید سیدعلی اندرزگو چقدر برنامه می گذاریم؟! به جز سالروز شهادتشان که در تقویم آمده، هیچ وقت یادی از او نمی کنیم. یا از شهید نواب صفوی، چقدر یاد می کنیم؟ این برنامه ها بهانه خوبی است که بتوانیم از این بزرگواران یاد و مؤسسات فرهنگی را درگیر این نوع برنامه ها کنیم.

بچه های کشمیر شهید چمران، بابایی و صیاد را الگوی خود می دانند

در ادامه نشست حجت الاسلام متو مدیر مجموعه فرهنگی «شهید مطهری» در کشمیر هندوستان نیز با بیان اینکه وقتی از شهدا و رهبران شهیدپرور مثل حسن نصرالله حرف می زنیم، عناوین فریب دهنده ارزشی ندارند، اظهار داشت: ما در این دنیا از همین عناوین فریب خوردیم و شهدا از همین چیزها بریدند و پرواز کردند و ما گیر افتادیم.

وی ادامه داد: تبریک و تهنیت عرض می کنم به این دوستان که برنامه ای ترتیب دادند که در سراسر جهان جای اینگونه برنامه ها خیلی خالی است . الان در کشورهای اروپایی الگوهای کاذب را برای کل دنیا  معرفی می کنند در حالی که دامن ما پر از الگوهای ناب است. «اسپایدرمن» را بچه های طلبه و روحانی هم می شناسند اما در تهران، بچه های همان طلبه ها خیابانی که به نام چمران، صیاد شیرازی و بابایی نامگذاری شده، این افراد را نمی شناسند.

حجت الاسلام متو افزود: سید حسن نصرالله از جمله افرادی است که خیلی می توان روی شخصیت ایشان کار کرد؛ از رمان و فیلم گرفته تا داستان و سمینار. امیدوارم که سال های آینده حلقه وصل بتواند این برنامه را دنبال کند. البته سیدحسن نصرالله نیاز ندارد که ما از وی تجلیل کنیم اما ما و نسل ما خیلی نیازمند هستیم که خود را با تجلیل از سیدحسن نصرالله جلا بخشیم.

مدیر مجموعه فرهنگی «شهید مطهری» در کشمیر هند تصریح کرد: شهید مطهری می گوید انسان در مبارزه و جهاد تربیت و شکوفا می شود. در جای دیگری می فرماید می توان از مبارزه و شجاعت حرف زد اما میدان کارزار چیز دیگری است. مگر قاسم سلیمانی ها کجا ساخته شده اند؟ در دانشگاه و حوزه یا در جنگ ساخته شده است؟

وی اضافه کرد: به همین خاطر امام(ره) فرمودند  شهدای ما راه صدساله را یک شبه طی کرده اند و به روحانیون و مراجع و مجتهدین ما خیلی توصیه می کنند که وصیت نامه شهدا را هم بخوانید.

متو در ادامه به فعالیت های مؤسسه خود در کشمیر اشاره کرد و گفت: ما در کشمیر نزدیک به سی عنوان از کتاب های شهدا را ترجمه کرده ایم. بچه های کشمیر شهید چمران، بابایی و صیاد را الگوی خود می دانند. ما اگر می خواهیم در دورانی که هالیوود و بالیوود حضور دارند فعالیت موثر فرهنگی انجام دهیم باید شهدا را الگو قرار دهیم.

.دیدار صمیمانه با سید حسن نصرالله

در ادامه نشست دکتر لاله افتخاری فرزند و همسر شهید و نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی به بیان نکات و خاطراتی از سید حسن نصرالله پرداخت.

افتخاری بیان داشت: ابتدا تشکر کنم از دوستان حلقه وصل، که اقدامی انجام داده اند که جای خالی آن احساس می شد و به موقع و مناسب بود. به دلیل مسئولیت هایی که داشتم به کشورهای مختلف سفر کرده ام و یکی از جاهایی که واقعا انسان احساس می کند که در کشور خودش هست کشمیر هند است. کسانی که مخلصانه ذوب در ولایت هستند و من چنین اخلاصی را در جنوب تایلند، جنوب لبنان و تا مرز فلسطین اشغال شده دیدم.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به یکی از سفرهای خود به لبنان اشاره کرد و افزود: با هماهنگی های صورت گرفته خدمت سیدحسن نصرالله رسیدیم. خیلی صمیمی با لهجه فارسی که داشتند از ما استقبال کردند و گویی که در منزل خودمان بودیم. در کنار فردی که دشمن بشریت و رژیم صهیونیستی از نام او پشتش می لرزد به راحتی و صمیمانه نشستیم و گفت و گو کردیم و وجه مشترک همه ما دغدغه های اسلامی بود؛ همان اطاعت از ولایت و رهبری بود که جلسه را بسیار صمیمی کرده بود.

افتخاری با اشاره به یکی دیگر از سفرهای خود در اولین سالگرد پیروزی حزب الله اظهار داشت: با گذشت یکسال از پیروزی و فعالیت های حزب الله شاهد بودم که همان اراده، تبعیت از ولایت و از یک طرف الگویی که از کشور ما گرفته بودند، خیلی خوب توانسته بودند نمایشگاه و سنگرهای حزب الله را نگه دارند و اقدامات خوبی انجام داده بودند.

سیدحسن نصرالله را به نام «خامنه ای کوچک» می شناختند

در ادامه برنامه حمید داوودآبادی رزمنده سال های دفاع مقدس و نویسنده کتاب «سید عزیز» نیز با ذکر خاطره ای از سیدحسن نصرالله بیان داشت: این خاطرات را جایی تعریف نکردم و فکر می کنم اینجا برای اولین بار خوب است که مطرح شود. سال 1362 بود به لبنان رفته بودم؛ حزب الله هنوز تشکیل نشده بود و فقط سپاه حضور داشت و سیدعباس موسوی، سیدحسن نصرالله در بعلبک حضور داشتند و نمازهای جماعت ظهر و به ویژه نمازجمعه در مسجد امام علی(ع) بعلبک را سیدحسن نصرالله اقامه می کرد. همان زمان من جذب سید حسن نصرالله شدم.

وی ادامه داد: سیدحسن نصرالله ملاحت قشنگی داشت و همان زمان بچه های حزب الله به یک اسم می شناختنش و به او می گفتند: «خامنه ای کوچک». همه ایشان را به آقا منصوب می کردند و البته زمانی هم که با ایشان هم صحبت می شدیم  حس می کردیم که واقعا حضرت آقا دارند با ما صحبت می کنند. شب ها به همراه پسرشان شهید هادی می آمدند بعلبک و کلاس تاریخ مقاومت لبنان را برای ما برگزار می کرد و با اینکه سیدعباس را هم دوست داشتم اما سیدحسن چیز دیگری برای بود.

داوودآبادی افزود: زمان هایی که به لبنان می رفتم -البته به صورت شخصی به لبنان سفر می کردم و مراقب بودم سفارت ایران در لبنان و سپاه متوجه نشوند که  حمید داوود آبادی آمده است تا بتوانم راحت به خطوط مقاومت بروم- در همین سفرها یکی از محافظین سیدحسن، خاطره ای تعریف کرد «همان دوران حیات حضرت امام(ره) سیدحسن وقتی به دیدار ایشان رفتند و از در وارد شدند، امام اشاره کردند که نزدیک تر شوید تا اینکه نزدیک امام نشستند و زانویشان به زانوی امام نزدیک شد و امام نگاهی به ما محافظان انداختند و با دست، به زانوی سید زدند و گفتند: «این سید را خیلی مراقب باشید من با این کار دارم. خیلی حواستان به این سید باشد.»

وی بیان داشت: جنگ داخلی لبنان شده بود جنگ شدید بین حزب الله و گروه های دیگر. مسئول قضایای لبنان آن زمان مقام معظم رهبری بودند که سمت رئیس جمهوری داشتند، امام این مسئولیت را به ایشان واگذار کرده بودند و آقا هم سیدحسن را ایران آورده بودند که در قم درس می خواند تا از اتفاقات داخلی لبنان دور باشند تا حادثه ای برای ایشان پیش نیاید. سیدعباس موسوی دبیرکل حزب الله در لبنان تنها مانده بود. درخواست کرد از امام خامنه ای که سیدحسن را بگذارید به لبنان برگردد در آنجا به او نیاز هست. آقا مخالفت کردند و نکته جالبی گفته بودند که ما با سید کار داریم ایشان را برای آینده نیاز داریم و سید باید تا مرجعیت بخواند. با اصرار سیدعباس، آقا منوط کرده بود به نظر سیدحسن و حضرت آقا فرمودند بروید و به سیدعباس موسوی کمک کنید.

نکات ناگفته تاریخ

این نویسنده جبهه فرهنگی انقلاب افزود: یکی از نکات جالب که باز جزء ناگفته های تاریخ است و من خیلی سال است که می خواهم در مورد آن بنویسم اما ننوشتم و شاید فتح بابش در اینجا باشد؛ موقعی است که حضرت امام(ره) به خدا پیوستند و  فردای آن روز مجلس خبرگان تشکیل شد برای انتخاب رهبر. مرحوم آیت الله آذری قمی رفتند پشت تریبون از آقا تعریف و مطرح کردند که ایشان بهترین گزینه هستند و معروف است که بعدها رهبری به ایشان گفتند که امیدوارم ده سال آینده هم همین گونه از ما صحبت کنید و این صحبت ها را از شما بشنوم.

داوودآبادی ادامه داد: وقتی شهید سیدعباس موسوی ترور شد درست مانند قضیه رهبری، شورای حزب الله تشکیل شد برای انتخاب رهبر. شیخی بود به اسم شیخ صوفی طفیلی که الان ضد شیعه و حزب الله و ایران فعالیت می کند و سخن می گوید. آن زمان پشت تریبون از سیدحسن پشتیبانی می کند و می گوید که بهترین گزینه حسن نصرالله است و جالب است که برحسب اتفاق، سیدحسن نصرالله  آنجا به صوفی طفیلی می گوید که انشالله ده سال آینده هم این صحبت ها را از شما بشنوم و این مسئله جالب، خیلی اتفاقی رخ داده بود که چند سال نگذشت آذری قمی مواضعی نسبت به آقا و صوفی طفیلی نیز مواضعی علیه سیدحسن نصرالله گرفت.

داوود آبادی به خاطره دیگری در خصوص سیدحسن نصرالله اشاره کرد و گفت: آقازاده گویند در لبنان مفهوم خیلی بالاتری از ایران دارد. یعنی وقتی کسی آقازاده است، وضعیت بسیار خوبی دارد. تنها آقازاده بزرگ لبنان، سیدهادی و جواد مغنیه بودند. وقتی که سیدهادی می خواست عضو حزب الله شود، نزد سید حسن آمد و او سه شرط برای فرزندش قرار داد. اول اینکه هیچ کس نباید تو را بشناسد و باید اسم مستعار انتخاب کنی و هیچ کس هم نمی دانست که این سیدهادی پسر سیدحسن نصرالله است که در کنار او در سنگر است و بعدا که درگیری شد و شهید شد، اسرائیل گفت اگر ما می دانستیم که این سیدهادی است، حتما او را زنده می گرفتیم تا بتوانیم امتیاز بزرگی از حزب الله بگیریم. دوم حق گرفتن هیچ مسئولیتی را نداری چون پسر من هستی و سوم اینکه فقط برای جنگ بروی نه اینکه در قرارگاه بنشینی و سیدهادی لبخندی می زند و می گوید که من هم همین سه شرط را می خواستم بگویم. فرزند سیدحسن نصرالله هم مانند دیگر رزمندگان، برگه های تأییدیه را تهیه کرده بود و عین رزمنده عادی گزینش و مانند رزمنده عادی هم به شهادت رسید.

بچه های فاطمیون معروف شده حضرت زینب(س) هستند

در ادامه این مراسم «سید مسافر» از اعضای گروه فاطمیون نیز به بیان مطالبی پرداخت و بیان داشت: ما از سرزمین سیده زینب معروف شدیم و بچه های فاطمیون معروف شده حضرت زینب(س) هستند، یعنی حضرت زینب برای ما مادری کرد. اگر زینب کبری نبود هیچ چیزی از واقعه عاشورا نمی ماند و امروز ما در این شرایط هستیم و اگر بخواهیم مقداری مقاومتی تر و نگاه دوستانه به هم داشته باشیم می بینیم که هیچ کاری نکرده ایم.

وی ادامه داد: امروز در جامعه ایران، که سی سال است نه جنگ است و انقلاب هم شده و به آرامش و ثبات رسیده اگر از یک نوجوان ایرانی سوال کنیم که دکتر چمران کیست و بیاید به اندازه یک فیلم «چ» سخن بگوید ما شکست خورده ایم. یعنی این افراد را معرفی نکرده ایم. چرا چمران، جواد مغنیه و... را کسی نمی شناسد. این نشان می دهد که ما کار نکردیم و متأسفانه این زبان گلایه من بسیار بزرگواران را رنجانده است.

سید مسافر ضمن اشاره گفته مقام معظم رهبری اضافه کرد: آتش به اختیار چیست؟ یعنی هر جا که هستی و صلاح می بینی بزن، یعنی کار به جایی رسیده که تو اگر صلاح می بینی بزن. این خوب نیست. باید اینقدر خوب کار می کردیم که حضرت آقا امروز فقط ما را تحسین می کرد.

سیدمسافر ادامه داد: شهید سردار همدانی قبل از آنکه شهید شود هم همین همدانی بود، همان شخصیت والا و برجسته که گاهی در گرد و خاک می نشست و با بچه های فاطمیون صحبت می کرد  و یک روز دیگر با بشار اسد جلسه داشت.

عضو گروه فاطمیون بیان داشت: اگر امروز در جمهوری اسلامی ایران بگردیم در خانه های ما غیر از خانواده شهدا یک عکس شهید نیست. وقتی ما از شهدا تجلیل نمی کنیم در خانه مان نسل بعدی این افراد را نمی شناسد. این فرهنگ ها باعث شده که تغییر به وجود بیاد و این اشتباهات صورت گیرد و بن تن بیاید فرمانده افکار ما شود.

سید حسن نصرالله و قاسم سلیمانی ها به خاطر درک جایگاه ولایت این‌گونه عزیز شده اند

در این مراسم همچنین پدر شهید هسته ای، مصطفی احمدی روشن حضور یافت و بیان داشت: ولایت جایگاه خاصی نزد خداوند دارد. شما شنیدید که بارها رسول گرامی اسلام فرمودند که هیچ پیامبری را به اندازه من اذیت نکرده اند و خداوند فرمود اگر آن وظیفه ای که برای تو در نظر گرفتیم یعنی معرفی ولایت صورت نگیرد، وظیفه رسالت خود را انجام نداده ای و با این اتفاق، جایگاه ولایت را برای پیامبر خود و ما گوشزد می کند یعنی تا آن زمان دین مردم کامل نبوده و اینها همه به خاطر ولایت است و با ولایت، دین ما کامل می شود. اینکه سیدحسن نصرالله و  قاسم سلیمانی ها اینطور عزیز می شوند به این خاطر است که جایگاه ولایت را درک می کنند.

پدر شهید احمدی روشن تأکید کرد: شک نکنید اگر مصطفی احمدی روشن در زمان جنگ، هم سن و سال حسین فهمیده بود، کاری می کرد که حسین فهمیده کرد و حسین فهمیده اگر در زمان مصطفی احمدی روشن بود، شک نکنید که حسین فهمیده، همان احمدی روشن می شد. زمان، تغییر کرده اما انسان ها تغییر نکرده اند. کسانی که بصیرند تغییر نکرده اند.

در پایان این مراسم، کیکی که به مناسبت سالگرد 57 سالگی سیدحسن نصرالله، به شکل تانک مرکاوا ساخته شده بود، توسط رضوانه، دختر هفت ساله شهید باغبانی بریده شد. همچنین رضوانه باغبانی هدیه ای را که یک چفیه منقوش به تصویر پدر شهیدش بود، همراه با یک نامه به زبان عربی به سیدحسن نصرالله اهدا کرد.