به گزارش حلقه وصل، محمدکاظم علیپور در آستانه برگزاری جشنواره «شعر و داستان جوان سوره» گفت: در ابتدا باید گفت شعر مربوط به هر دهه را باید با توجه به شرایط روزگار قضاوت کرد. من شخصا ترجیح میدهم خیلی وارد این مسائل نشوم که به عنوان مثال شعر جوان چطور توانسته با تحولات گسترده جهان پیش برود. به نظرم آنچه مهمتر است این است که چرا ادبیات ما و به ویژه شعر کشورمان علیرغم اینکه زمانی دنیا ما را با شعر میشناخت و به نوعی شعر شناسنامه ما بود نتوانسته مطرح شود؟ علی رغم اینکه شعر هویت فرهنگی مذهبی ماست. ما برای رسیدن به موفقیت در این عرصهها به یک سری ابزار نیاز داریم تا شعرمان مطرح شود که متاسفانه فاقد این ابزارها بودیم. مهمتر از همه ابزارها، ترجمه است؛ چراکه ابزاری است که میتواند ادبیات ما را به موقع به دنیا معرفی کند.
ضعف ترجمه در شعر داریم
وی در همین راستا ادامه داد: اکنون بحث ما فقط شعر جوان نیست، مگر شعر بزرگ سال ما توانسته در سطح جهان به خوبی معرفی شود؟ حتی شاعران بزرگ ما نظیر شاملو با تاخیر به دنیا معرفی شدند و اشعار شاعرانی امثال وی نیز به خاطر داشتن مولفههای روشنفکری بهتر توانستند با دنیا ارتباط برقرار کنند. به اعتقاد من قبل از آنکه ما دغدغه مطرح شدن را داشته باشیم باید ابتدا ببینیم شعر معاصر ما ظرفیت این را دارد که در سطح دنیا مطرح شود. متاسفانه ما تریبون و رسانه نداریم و به شدت ضعف ترجمه داریم، همه این موارد در بروز مشکلاتی چون مطرح نشدن در دنیا دخیل هستند. ما باید ابتدا یک جریان بسیار غنی و استخواندار در حوزه ادبیات کشورمان ایجاد کنیم که اگر توانستیم این کار را انجام بدهیم، میتوانیم در عرصههای دیگر نیز موفق باشیم البته این اتفاق با رعایت معیارهای زبان جهانی اتفاق میافتد. متاسفانه اشعار جوان ما به دلیل مواجه شدن با یکسری آفتها نتوانسته خیلی در سطح جهان مطرح شود. در حال حاضر دغدغه جوان امروز ما در حوزه شعر به شدت به سمت و سوی مسائل کاملا دم دستی عاشقانه رفته است و این خوب نیست.
شعر به افراد دغدغه مند سفارش داده شود
علیپور همچنین نگاهش نسبت به اشعار سفارشی و اینکه این گونه اشعار را چطور میتوان در این جریان بررسی کرد، خاطرنشان کرد: من شخصا در کل با اشعار سفارشی مخالف هستم. مگر شاعران بزرگ ما در دوره خودشان سفارش میگرفتند؟ به نظرم اشعار سفارشی ممکن است سفارش شود اما نه به هرکسی، بلکه به کسانی باید سفارش شود که به متون فرهنگی کشورشان مسلط باشند و فرهنگ ایران را بشناسند در غیر این صورت میشود یک کار نخنمای و بی کیفیت که خوب از آب درنمیآید. در درجه اول یک شاعر خوب باید دغدغه موضوعی را میخواهد انتخاب کند داشته باشد و وجدان کاری داشته باشد. از دیدگاه من بدترین آسیب اشعار سفارشی این است که پای شاعرانی هم که دغدغهمند نیستند و اعتقادی به موضوعات سفارش شده ندارند، باز میشود. یک شاعر مطرح با هر تفکر و ایدئولوژی باید در ابتدا دغدغه داشته باشد و همین مسئله موجب موفقیت وی میشود و او را به شاعری بزرگ تبدیل میکند. وقتی یک شاعر از موضوعی درک درست نداشته باشد و دغدغهاش نباشد چطور میتواند آثار ارزشمند خلق کند؟
آفت شعر جوان توجه بسیار به فرم است
این شاعر و نویسنده سپس تصریح کرد: در بخش اشعار ما در هر دو حوزه محتوا و فرم مشکل داریم. به اعتقاد من شاعران بزرگ اینگونه بزرگ شدهاند و به اوج قله رسیدهاند که سختیهای فراوانی متحمل شدهاند، قطعا علاوه بر استعداد، توانایی و ذوق، به دلیل مطالعه زیاد، رنج و کشف و شهود فراوان بوده که توانستهاند بزرگ شوند. وقتی شاعری درک متوسطی از فرهنگ خودش نداشته باشد چطور میتواند شاهکار خلق کند. ما تا زمانی که نخواهیم، چیزی را کشف نخواهیم کرد. متاسفانه در برخی جلسات و مجامع ادبی معضل هولناکی که بسیار میبینم این است که برخی شعرا میگویند هروقت شعر به آن ها الهام شود به سراغش میروند و یا اینکه میگویند مطالعه نمیکنند مگر اینکه تحت تاثیر قرار بگیرند؛ در حالی که این نگاه غلط است و باید بخوانیم، ما به این خواندنها نیاز داریم. آفتی که شعر جوان ما در حال حاضر دارد این است که فقط به فرم توجه دارد. برخی فقط میخواهند اشعارشان را بزرگ کنند، بنابراین صرفا به بحث زیباییهای ظاهری توجه دارند. ما از این دست نمونهها کم ندیدهایم. متاسفانه برخی شاعران جوان ما به جای مطالعه به جنبههای بصری توجه میکنند. به عنوان مثال شاعری که روزانه 8 ساعت از وقتش را به شدت در فضای مجازی حضور داشته باشد، چه زمانی فرصت مطالعه و رسیدن به دیگر آمورش ها را دارد؟
علیپور در پایان گفتوگوی خود در پاسخ به اینکه آیا میتوان شعر جوان امروز را شعری متعهد هم دانست و این تعهد آیا تفاوتی با شعر ارزشی و متعهد نسل نخست انقلاب اسلامی دارد، گفت: باید آنقدر فضاسازی کنیم و زمینه را برای رشد فرهنگی جوانانمان فراهم آوریم که موجبات موفقیتشان را بهوجود بیاوریم. به نظرم در این زمینه باید متولیان فرهنگ ما کاملا زیرکانه و هوشمندانه زمینهسازی کنند، در غیر این صورت ممکن است موجب انحرافاتی شویم. شخصا معتقدم هر نسلی نیازهای خودش را مطرح میکند و این طور نیست که بگوییم نسل ما باید همچون نسل گذشته فکر کند. اگر ما واقعا میخواهیم به افق برسیم و مقابل تهاجمات فرهنگی را که ابعاد فرهنگیمان را تهدید میکند، بگیریم؛ باید ابتدا شاخصههای فرهنگی خودمان را تقویت کنیم نه اینکه خودمان دچار وادادگی شویم. باید کار کرد تا پیشرفت کرد. در مجموع معتقدم ادبیات هر دوره شکل و شمایل خودش را دارد و باید با توجه به ضرورت زمان خود پیش رفت.