
سرویس حاشیه نگاری_ مهرداد معظمی: «ویلاییها» دست روی نقطهای مهم و دیده نشده از بستر اجتماعی دفاع مقدس میگذارد و با ترسیم دوگانه درون و برون، مقاومت و فرار، خشم و صبر، غرور و نجابت، دغدغههای جدی از همسران رزمندگان به تصویر میکشد که تا بهحال هیچگاه دربارهاش روی پرده سینما ندیدهایم. دوگانههایی دقیق، درست و بهجا که اوج هنرمندانه بودنش در این است که میان دو زن که ظاهرا به لحاظ اجتماعی به هم شبیهاند، رخ میدهد. قصهای که به شدت انسانی است و از این منظر پتانسیل بالایی برای دیده شدن در خارج از مرزها دارد. اگر کمی مقدمه قصه مفصلتر میبود و ورود به قصه کامل رخ میداد.
ویلاییها به سراغ مستندات جنگ تحمیلی میرود و از زوایه مدنظر خویش، قطعهای از حضور خانواده زرمندگان دفاع مقدس و اسکان ایشان در خانههای ویلایی منطقهای واقع در اندیمشک را به روایت مینشیند و در این میان طبیعی است که روایت خانم کارگردان از وقایع دفاع مقدس، به خلق داستان ویلاییها به عنوان داستانی زنانه منجر شود؛ اما باید توجه داشت که این زنانگی نه از جنس حضور فمینیستی رایج در سینمای ایران است و نه از جنس رایج سوءاستفاده از اِلِمان زن به منظور ترسیم یک مسیر اشتباه در ذهن بیننده و در نهایت تقابل با مبانی دفاع مقدس؛ بلکه داستانی زنانه که ماهیتی حماسی داشته و صلابت زن مسلمان ایرانی را در پاسداری از کیان جامعه اسلامی خویش به نمایش میگذارد.
زنان حاضر در ویلاییها هر یک شاخص تفکری بوده و سبک زندگی ویژهای را نمایندگی میکنند؛ سبک زندگی جاری و ساری در ایران آن روزها را که اگر چه ظرفیت ۹۵ دقیقهای اثر، توان ترسیم همگی آن را ندارد؛ اما در مجموع با تمرکز بر خانواده و بالاخص همسر و مادر داوودی که به صورت نمادین، میتواند نقش عزیز را برای تمامی ایشان ایفا نماید؛ مخاطب را با کُلیت زندگی اکثریت رزمندگان و خانواده ایشان، آشنا میسازد و حتی چرایی حضور زیاد برخی و حضور کم برخی دیگر در محیط ویلا و در کنار خانواده را متذکر میشود.
«ویلاییها» روایتی هر چند محدود از شیرزنانی است با وظایف اجتماعی گوناگون، از پزشک و پرستار و خیاط گرفته، تا رختشور و انبادار و مرباپز و... که تمام همت خود را معطوف تأمین نیازهای ضروری مردان حماسهساز خود میسازند و این همه در حالی است که ایشان جملگی، در مقام مادری و همسری در طیفهای مختلف از عزیز گرفته تا سیما و خانم خیری و... کیان خانواده خویش را تضمین مینمایند.