کانال تلگرامی اقتصاد سیاسی نوشت:
1. پس از شیوع کرونا یک کمپین مشترک بین المللی بر علیه تحریم های آمریکا علیه ایران به راه افتاد که سه ضلع اصلی داشت. نخست کشورهای خارجی بطور خاص چین و پاکستان و بعدتر نامه چند کشور به دبیرکل سازمان ملل، دوم دولت ایران با محوریت وزارت خارجه و همراهی رییس جمهور محترم و سوم بخشهایی از جامعه نخبگانی ایران.
2. پس از به راه افتادن این دسته کمپین های همپوشان، دو نوع واکنش از دو سر طیف بر علیه کمپین رخ داد. کسانی بخش دولتی آن را صرفا سیگنال دهی از سر ضعف برای باز کردن باب مذاکره با آمریکا دانستند.( دکتر روحانی قبلا چنین اشتباهی مرتکب شده اند.) دیگرانی تمسخر کردند که چطور کسانی در ایران فکر می کنند با نامه نگاری و طومار نویسی ممکن است قلب ترامپ به رحم آید و در تحریم های چند لایه ایران تخفیف قائل شود. راقم این سطور هم ابدا تصور نمی کند گفتگو با افکار عمومی آمریکا یا جهان بدون ترکیب با واقعیتهای روی زمین اساسا مفید باشد اما بطور خاص این کمپین بسیار قابل دفاع است. در زمان درست و با هدف گذاری درست.
3. برای توصیف اثر این کمپین باید به دو ماه قبل بازگردیم. آمریکا با دو ابزار موازی در حال برداشتن گامهای نهایی برای کنترل تجارت خارجی ایران بود. نخست کانال سوییس که ضمن تلاش برای گرفتن هر چه بیشتر اختیار پول حاصل از صادرات گاز و برق ایران، کلیه راههای موازی این کانال را هم از انتفاع می انداخت. همچنین به طور صریح در پی صفر کردن انباره کالاهای اساسی ایران بود. دوم قانون تحریم همه اقتصاد ایران که می کوشید هزینه تخطی از تحریم ها را برای طرفهای تجاری محدود ایران حداکثر کند. به نحوی که خود این هزینه بخشی از ابزار فشار آمریکا به کشورهای طرف تجاری ایران در مذاکرات دو جانبه باشد. آمریکا مطمئن بود که موفق شده است.
4. ناگهان کرونا آمد. مهمتر از آن، یک محور گسترده از کشورهای تولید کننده نفت سقوط آزاد تقاضای نفت را برای رفع تهدیدات امنیتی ناشی از گسترش نفت شل غنیمت شمردند. ضربه ترکیبی به اقتصاد آمریکا که پیش از آن هم در حداکثر بسط اعتباری به سر می برد. آمریکا به اجبار درون نگر شد و جهان پر شد از سیاستمدارانی که احتمال ناتوانی آمریکا در خروج از رکود بعد تابستان را در محاسباتشان لحاظ می کردند یا برای تقویت این احتمال می کوشیدند.
5. پیش بینی ضعف آمریکا ( زودگذر یا دیر گذر) اندازه هزینه تخطی از تحریم ها را در ذهن سران کشورهای متعددی کم کرد. از طرف دیگر نیازهای انسانی برآمده از کرونا و بی معنا بودن کنترل شیوع کرونا در یک کشور بدون کنترل آن در سایر کشورها، باعث شد همه تلاش های آمریکا برای اجماع سازی روی کانال سوییس فراموش شود. هواپیماهای مختلف از کشورهای مختلف با یا بدون مجوز اوفک کالاهای بهداشتی و نیازهای ضروری را به تهران می رسانند. همان گروه کالاهایی که یک ماه قبل سفیر سوییس با لبخند چسب کارتن آن را به عنوان هدیه اوفک به ایران باز می کرد و از لزوم کنترل کلیه مصارف و نیازهای ایران در چارچوب این کانال حرف می زد.
6. آیا کشورهای تخطی کننده از تحریم های آمریکا علیه ایران بدلیل حس انساندوستی چنین آشکارا تلاش های اوفک را زیر پا می گذارند؟ واضح است که نه. آن ها علاوه بر روابط فی مابین با ایران( که به جای خود مهم است.) به هدف بزرگتری فکر می کنند. آنها خود “ تحریم” را هدف گرفته اند. چرا که به خوبی می دانند ابزار تحریم های مبتنی بر تغییرات قانون پاتریوت که در سیسادا به یک بلوغ جدید رسید،چگونه به عنوان یک سلاح موثر توسط آمریکا در دهه دوم قرن بیست ویکم با موفقیت علیه همه رقبای راهبردی آمریکا استفاده می شود. هدف به صراحت آن است که قبل از آنکه آمریکا خودش را پیدا کند، اندازه و مصادیق تخطی از تحریم آنقدر زیاد شود که تخطی به شورش بدل شود.
7. بزرگترین نقطه ضعف تحریم های آمریکا، خود تحریم هاست. به این معنا که وقتی تعداد تخطی از تحریم زیاد می شود آمریکا بر سر دوراهی کاهش حدود تحریم تا حدودی که تخطی از آن تبدیل به شورش نشود یا حفظ آنها قرار می دهد. اولی حدود تحریم را عمیقا کم می کند و دومی آن را فرو می پاشاند. برای آمریکا خود “ تحریم” از اثر آن مهم تر است. نمونه بارز این تجربه در عقب نشینی آمریکا از NDAA2012 به قانون TRA در موضوع بخش بانکی تحریم نفت ایران است.
8. واکنش آمریکا به این تهدید چه بوده؟ عقب نشینی های حقوقی بر مبنای چارچوب جنرال لایسنس هشت برای آن که بصورت نمادین نشان دهد در شرایط کوید ۱۹ تخفیفاتی برای ایران در نظر گرفته است. معافیت گسترده به انتقالات هواپیمای قطر به ایران و تکمیل تراکنش ماهها در راه مانده اینستکس. آمریکا جدا امیدوار است با همین عقب نشینی مختصر بتواند قضیه را رفع و رجوع کند. هر چند که خودش هم نمی داند این عقب نشینی با توجه به اثر درون گرایی ناگهانی آمریکا بر محاسبات دیگران تا چه حد کافی است.
9. چرا کمپین ضد تحریم ها مهم است؟ چون هزینه تخطی را می کاهد. چون شانس آمریکا را برای اعمال فشار روی تخطی کنندگان کم می کند. چون مصالحی واقعی برای جلوگیری از طرح پرونده ایران به عنوان یک ابزار فشار در پرونده های دو جانبه را فراهم می آورد. هدف واقعی کمپین ضد تحریم به رحم آوردن دل ترامپ نیست، محدود کردن گزینه های اوست. به نحوی که آمریکا را وادارد برای حفظ تحریم بیش از حدود فوق عقب نشینی کند.
10. آیا بند قبل به این معناست که ایران در حال مظلوم نمایی یا رها کردن بیماری با هدف کم کردن تحریم هاست؟ قطعا خیر. همه آنچه در این کمپین مطرح می شود واقعی است. تحریم ها بطرز موثری هر نوع انتقال بشر دوستانه را شدیدا آزار می دهد. بر کمک کنندگان به ایران هزینه می سازد. توان ایران برای ارائه یک بسته مالی مکمل اقدامات بهداشتی ایران را می کاهد. اعمال تحریم ها بر علیه ایران در شرایط کوید ١٩ واقعا غیر انسانی است.
11. تلاشهای گسترده برای به شکست کشاندن این روند پلکانی کاهش حدود و مصادیق اعمال تحریم( بدون آنکه هدف واقعا تغییر قواعد حقوقی آمریکا باشد.) از داخل و خارج از ایران با جدیت شروع شده. آمریکا با اضافه کردن دائمی اسامی تحریمی می کوشد نشان دهد چیزی تغییر نکرده در حالی که در عمل خیلی چیزها فرق کرده. در داخل هم سخنان سخنگوی محترم وزارت بهداشت یک تلاش( عمدی یا سهوی) مهم در جهت کاهش سرعت روند حل شدن تحریم هاست. هر چند که اساسا تلاش برای توقف این روند در داخل محدود به همین ها نیست.
12. آیا سه کمپین همپوشان فوق موفق می شوند؟ نمی دانم. همه چیز به زمان بستگی دارد. توان عربستان برای مواجهه با تهدید گمرک ستانی از نفت وارداتی از عربستان به آمریکا ومسئله جانشینی خاندان سعودی، سرعت بازگشت اقتصاد آمریکا به روند معمول و از این همه مهمتر مدت زمان اثر گذاری ویروس کوچک بر اقتصادهای بزرگ نقش مهمی در سرعت و اندازه تحلیل رفتن ساختار تحریم ها دارد. درست به همین اندازه توان بدنه دولت در توقف این نحو کاهش تحریم که آنرا مطلوب نمی داند هم مهم است.بدون آنکه وزیر محترم خارجه یا رییس جمهور موافق چنین تخریبی باشند.
13. این که بتوان با موفقیت دایره تخطی را از کالاهای بشردوستانه و اساسی به مصادیق دیگر گستراند عملا تابع زمان است اما هرگز شانس تا این حد زیاد نبوده.