
به گزارش حلقه وصل، هشتمین نشست از سلسله نشست های مدرسه ملی سینما با عنوان "دین و سبک زندگی در سینمای ایران" با حضور "محمد مهدی عسگرپور"، "مهرزاد دانش" و "احمدرضا معتمدی" در محل این مدرسه و با حضور خبرنگاران و علاقمندان به سینما برگزار شد.
محمد مهدی عسگرپور کارگردان سینما در ابتدای این نشست در سخنانی پیرامون جایگاه دین و سبک زندگی در سینمای ایران گفت: در گذشته این جنگ ها بودند که سبک زندگی را در دنیا تعیین می کردند. اما امروز و از زمانی که سینما و تلویزیون پدید آمدند این رسانه ها هستند که نقش اول را در طراحی زیست و شیوه زندگی ایفا می کنند.
وی افزود: به نظر می رسد رسانه ها امروزه کارکردی بسیار مهم و قابل توجه برای انتقال تجربه به مردم دارند و می توان گفت استعمار شکل جدید خود را در دنیای امروز در قالب رسانه ها نشان داده است.
این کارگردان ادامه داد: در کشور ما نیز رسانه ها در دوره پهلوی پا بر عرصه گذاشتند و در حقیقت کاربردی شدن آنها نیز از همان دوره پهلوی کلید خورده است.
عسگرپور خاطرنشان کرد: با پدید آمدن رسانه ها می بینیم که شکل زندگی نیز به سرعت همانند سایر نقاط دنیا شده است و این موضوع ناشی از کارکرد رسانه ها است. ما در حقیقت در این زمان شاهد پدید آمدن حرکتی به سمت مدرنینه هستیم.
وی اضافه کرد: به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و پس از آن روی دادن جنگ تحمیلی علیه کشور شاهد شکل گیری فضایی جدید و آرمانی در ایران بودیم. پیام این دوره آرمانی هم این بود که این دوره با سایر مقاطع قبلی متفاوت است.
این کارگردان یادآور شد: جامعه ما را می توان یک جامعه با فرهنگ مبهم دانست. در حقیقت جوامع مبهم به جوامعی می گویند که وقتی عناصر زیستی آن را در کنار هم قرار می دهیم در یک سبد جای نمی گیرند و از این روی است که می بینیم در کشور ما سینما آن نقشی را که باید نتوانسته بازی کند.
عسگرپور متذکر شد: در حقیقت با توجه به این موارد گفته شده نمی توانیم سینمای ایران را در این ماجرای پرداختن به دین و سک زندگی پیش تاز بدانیم و این سینما نمی تواند در خلق یک تجربه زیستی موقق عمل کند.
وی تصریح کرد: در حقیقت به علت اینکه سینمای ما آن قوامی را که باید پیدا نکرده است آنچنان که باید نمی تواند بر تمام ابعاد زندگی مردم تاثیرگذار باشد.
این کارگردان سینما ادامه داد: اگر بخواهیم بررسی کنیم که چرا سینما در پرداختن به دین و سبک زندگی دینی ناموفق بوده باید به چند عامل اشاره کنیم. نخستین عامل جشنواره های داخلی هستند. زیرا فیلم هایی که برای حضور در این قبیل جشنواره ها ساخته می شوند به دلیل نوع نگاه این دست از جشنواره ها به تدریج از موضوع سبک زندگی فاصله گرفته اند.
عسگرپور افزود: دومین دلیل ناشی از نگاه روشنفکران دهه 60 بوده است. البته شاهد هستیم که این نگاه امروز تعدیل شده است.
وی خاطرنشان کرد: البته در این میان نمی توان از نقش و تاثیر جشنواره های خارجی بر فاصله گرفتن سینما از پرداختن به مضامین دینی و سبک زندگی غافل شد. زیرا خیلی از فیلمسازان وقتی پا بر روی فرش های قرمز آنجا می گذارند لرزه بر اندام آنها می افتد.
این کارگردان سینما اضافه کرد: جشنواره های خارجی کارکردها و تاثیرات جدی بر سینمای ما داشته اند. البته نمی توانیم بیان کنیم که آنها برای ما برنامه ریزی دارند زیرا آنها هم به دنبال پیشبرد اهداف و برنامه های ملی خود هستند ولی این موضوع که درصد بالایی از بودجه جشنواره ای چون کن توسط وزارت امور خارجه فرانسه تامین می شود خود جای تامل و برسی بیشتر دارد.
عسگرپور یادآور شد: سومین عامل نیز عدم تسلط مدیران در فعالیت در حوزه فرهنگ است. در حقیقت این موضوع موجب شده تا بسیاری از مدیران فکر نکنند که چگونه می توان مروج سبک زندگی توسط سینما باشند.
مهرزاد دانش منتقد سینما نیز که سخنران دوم این نشست بود در سخنانی، گفت: بحث سبک زندگی بسیار پیچیده است. بر این اساس نمی توانیم این موضوع را قبول کنیم که سینما با استفاده و نمایش نشانه هایی چون نمایش نماز، روزه و فریضه های دینی در پرداختن به سبک زندگی دینی موفق بوده است.
وی افزود: در این میان حتی خود بحث سبک زندگی نیز پیچیدگی های خاص خود را دارد و به صورت مستقیم به هویت ما برمی گردد.
دانش ادامه داد: هویت ما نیز صرفا یک نگره خاص نیست بلکه ترکیبی از هویت ایرانی، دینی و مدرنیته است. در حقیقت نمی توانیم بگوییم که سبک زندگی دینی داریم ولی در فضای مدرنی هم زندگی می کنیم.
وی خاطرنشان کرد: امروزه فضاها مقداری پیچیده شده و ارزش گذاری ها نیز بسیار راحت و آسان شده است. همچنین برشماری یکسری از رفتارها و عادت ها نمی تواند بیانگر نوع و نحوه رویکرد ما نسبت به سبک زندکی باشد.
دانش اضافه کرد: امروزه حتی سبک زندگی متاثر از فضاهای قومیتی، طبقاتی و حتی درآمدی شده است. در حقیقت امروز حتی سبک زندگی بین شمال و جنوب شهری چون تهران نیز متفاوت شده است. بر این اساس نمی توان گفت چه قشری دین دارتر است و چه قشری از دین و سبک زندگی دینی فاصله دارد.
وی یادآور شد: اگر بخواهیم به چند فیلم بسیار خوبی که دارای رویکرد دینی بوده و به سبک زندگی دینی پرداخته بودند اشاره کنم باید از فیلم های "قدمگاه" ساخته "محمد مهدی عسگرپور" و "نیاز" ساخته "علیرضا داوود نژاد" و یکی دو فیلم شاخص دیگر نام ببرم. زیرا در این فیلم ها دین و سبک زندگی دینی بسیار خوب و مناسب آورده شده است.
دانش در پایان گفت: اگر قرار است پیرامون دین و سبک زندگی دینی در سینما صحبت کنیم بهتر است کیفیت آن را بررسی کنیم و نه اینکه به کمیت آن بپردازیم.
احمدرضا معتمدی کارگردان و فیلمنامهنویس نیز در بخش انتهایی این نشست در سخنانی، گفت: جریان متفکر در مغرب زمین امروز به سینما به عنوان ابزار تولید نگاه نمی کنند بلکه سینما را روشی برای اندیشیدن، روش زندگی و شیوه تفکر می داند.
وی افزود: امروزه سینما به جای چشم انسان نشسته و ما هم داریم از پنجره سینما به جهان پیرامون خود نگاه می کنیم.
معتمدی ادامه داد: پیرامون سبک زندگی در سینما باید به این نکته اشاره کنم که جهان اطراف ما همواره تغییر است و زمانی هم که این تغییر روی می دهد ایدئولوژی زندگی هم عوض می شود. بر این اساس سبک زندگی و تغییرات آن هم بر اساس دگرگونی ایدئولوژی است.
وی خاطرنشان کرد: در سینمای دینی و مذهبی پس از انقلاب دو انحراف عمده پدید آمد. نخست اینکه شاهد انحرافی مضمون گرایی بودیم و دوم اینکه شاهد انحراف در سبک گرایی شدیم.
معتمدی اضافه کرد: در خصوص انحراف مضمون گرایی باید عرض کنم که این انحراف به این صورت بود که سازنده فیلم مضمونی را انتخاب می کرد و در این راه بودجه های وحشتناکی را هم صرف می کرد ولی آن نتیجه ای که باید گرفته نشد و پیام های دینی هم به صورت مناسب و اثرگذار منتقل نشد.
وی تصریح کرد: فیلم سینمایی "نیاز" یک فیلمی دینی محسوب می شود زیرا در تمانی بخش های مختلف آن به خوبی شاهد تبلیغ دین و سبک زندگی دینی هستیم. دیگر فیلمی که می توان به آن اشاره کرد فیلم "خانه دوست کجاست" ساخته "عباس کیارستمی" است. این فیلم نیز تعریفی بسیار درست و اصولی از دین ارائه می دهد.