ویروس کرونا از آمریکا شروع شد/ هدف تحریم‌های واشینگتن ملت ایران است +فیلم

سرویس جهان حلقه وصل - شیوع ویروس کرونای جدید ماه‌هاست که به خبر اول رسانه‌های جهان تبدیل شده است. اگرچه روایت‌های رسمی غربی، منشأ این ویروس را کشور چین معرفی می‌کنند، اما رفته‌رفته دارد شواهدی پدیدار می‌شود که نشان می‌دهند ممکن است شیوع بیماری کووید-۱۹ از آمریکا آغاز شده و سپس به چین رسیده باشد. فارغ از این‌که منشأ اولیه ویروس کرونای جدید کدام کشور است، در حالی که تمام جهان با این بحران دست‌وپنجه نرم می‌کنند، آمریکا نه تنها حاضر نیست به خواست افکار عمومی جهان و سازمان‌های بین‌المللی تن بدهد و تحریم‌ها علیه ایران را تعلیق کند، بلکه طی همین روزهای بحرانی، تحریم‌های جدیدی را علیه تهران وضع کرده است.

کوین برت

سرویس جهان حلقه وصل درباره همین موضوعات با «کوین بَرِت» تاریخدان، اسلام‌شناس، استاد دانشگاه، پژوهشگر ۱۱ سپتامبر و سردبیر پایگاه اینترنتی «وترنز تودی» آمریکا گفت‌وگو کرده است. آن‌چه در ادامه می‌خوانید متن کامل این مصاحبه است.

دیدگاه‌های متفاوتی درباره شیوع بیماری کووید-۱۹ در جهان وجود دارد. دیدگاه شما درباره ماهیت این بیماری همه‌گیر چیست؟

بیش‌ترین احتمالی که ما در حال حاضر می‌دهیم این است که این ویروس از آمریکا سرچشمه گرفته است [۱] . همین الآن که ما با هم صحبت می‌کنیم، دولت چین از دولت آمریکا در این‌باره توضیح خواسته است. ارتباط مستقیم میان وزارت‌خانه‌های خارجه آمریکا و چین برقرار شده و دستیار وزیر خارجه چین از مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، صحبت کرده است.

چینی‌ها خواهان ارائه توضیح توسط آمریکایی‌ها شده‌اند، چراکه تحلیل آن‌ها این است که کرونا قطعاً از سربازان آمریکایی‌ای نشأت گرفته که ماه اکتبر [سال ۲۰۱۹] برای بازی‌های [ورزشی] نظامی [۲] به چین رفته بودند. چینی‌ها ویروس را تا هتلی ردیابی کرده‌اند که سربازان آمریکایی در آن اقامت داشته‌اند. تعدادی از این سربازان که در بازی‌های نظامی رقابت می‌کردند، ظاهراً در یک بیمارستان چینی به دلیل ابتلا به دقیقاً همین نوع ویروس کرونایی تحت معالجه قرار گرفته‌اند که بعداً در ووهان شیوع پیدا کرد و بعدها در اواخر ماه دسامبر [۲۰۱۹] و ژانویه [۲۰۲۰] به شدت جدی شد.

جالب این‌جاست که تیم آمریکایی از منطقه‌ای در نزدیکی [پایگاه نظامی] «فورت دتریک [۳] » در ایالت مریلند، که مقر برنامه‌های جنگ میکروبی آمریکاست، عازم چین شدند. گفته می‌شود چینی‌ها از پمپئو خواسته‌اند که در همین‌باره شفاف‌سازی کند، و به هر آن‌چه که واقعاً رخ داده اعتراف نماید، و [چینی‌ها] دارند تلاش می‌کنند بفهمند که آیا [شیوع کرونا] اتفاقی بوده یا یک حمله تعمدی بوده است.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این ویروس ممکن است قبل از رسیدن به چین در آمریکا شیوع پیدا کرده باشد، به این معنی که ممکن است سربازان آمریکایی که به ووهان سفر کرده‌اند، پیشاپیش به طور تصادفی در آمریکا به این ویروس آلوده شده باشند. امسال تعداد زیادی مرگ‌ومیر در آمریکا به علت مشکلات ریوی، ذات‌الریه، آن هم ذات‌الریه‌های غیرعادی، گزارش شده است که احتمال دارد در اثر همین ویروس بوده باشند. برخی از این مرگ‌ومیرها به سیگارهای عجیب الکترونیکی‌ای نسبت داده شده‌اند که این روزها برخی افراد می‌کِشند، اما برخی دیگر تحت عنوان آنفلوانزا تشخیص داده شده‌اند [۴] [جزئیات بیش‌تر]. بنابراین ممکن است که ویروس کرونا، یا نوعی از آن، [پیش از رسیدن به چین] پیشاپیش در آمریکا شیوع پیدا کرده باشد.

همچنین این احتمال وجود دارد که انواع مختلفی از این ویروس وجود داشته باشند که برخی از آن‌ها به مراتب خطرناک‌تر از برخی دیگر باشند. نکته دیگری هم که بسیار مشکوک است، این است که خطرناک‌ترین نوع این ویروس به طور ناگهانی در قم در ایران ظاهر شد و روحانیون عالی‌رتبه در این کشور را مبتلا کرد؛ روحانیونی که در «فهرست دشمنان» نومحافظه‌کاران پیرامون دولت ترامپ قرار دارند.

من گمان می‌کنم که شیوع این ویروس، جنگ بیولوژیک و حمله آمریکا علیه چین بوده است، همان‌گونه که اپیدمی‌های قبلی، مانند سارس و غیره، نیز به نظر می‌آید حملات آمریکا علیه چین بوده‌اند. ظاهراً دیدگاه مقامات چینی به مسئله هم همین است. دولت آمریکا (یا در واقع مسئولان این اقدام که قطعاً شامل کل دولت آمریکا نمی‌شود) احتمالاً تصور می‌کرده‌اند که از این ویروس می‌توان برای تخریب ظرفیت‌های چین، کاهش سرعت رسیدن این کشور به جایگاه «قدرت یک شماره جهان»، و همچنین مجازات ایران استفاده کرد؛ هرچه باشد، این افراد دائماً به دنبال راه‌های جدیدی برای مجازات ایران هستند.

آن‌ها احتمالاً متوجه این مسئله نبوده‌اند که ممکن است ویروس کرونا از کنترل‌شان خارج گردد و گونه‌های جهش‌یافته آن به یک بیماری همه‌گیر در سطح جهان تبدیل شوند که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری حتی در همین‌جا، یعنی در خود آمریکا، به همراه داشته باشد. همچنین قابل‌تصور است که افراد پشت پرده این ویروس، آن‌قدر دیوانه باشند که اتفاقاً از همه‌گیر شدن یک بیماری در تمام جهان استقبال هم بکنند. نومحافظه‌کارها فیلسوف‌های بسیار عجیبی هستند که معتقدند روح بشر در شرایط جنگ، و محرومیت و رنج شدید به بالاترین درجه خود می‌رسد.

آن‌ها عقیده دارند که آسایش، سلامتی و رفاه، که اکثر ما ترجیح می‌دهیم داشته باشیم، اتفاقاً برای روح بشر مضر هستند. و این‌که مردم، تحت این شرایط تنبل و بی‌خاصیت می‌شوند. بنابراین این افراد زندگی خود را وقف تلاش برای ایجاد جنگ، بحران و محرومیت می‌کنند، که به گمان آن‌ها عوامل شکوفایی روح بشر هستند. این فلسفه بی‌نهایت تحریف‌شده، و در واقع شیطانی، مبتنی بر تفسیر اشتباه «لئو اشتراوس [۵] » [فیلسوف صهیونیست آلمانی-آمریکایی] از فلسفه افلاطونی و سنت‌های فلسفی غربی است.

بسیار حیاتی است که دنیا به این نکته توجه کند که نومحافظه‌کارانی که مسئول حوادث پرچم دروغین ۱۱ سپتامبر بودند، از آن زمان تا کنون درون یا پیرامون کانون قدرت در آمریکا بوده‌اند. بنابراین عده‌ای دیوانه سطوح عالی قدرت در آمریکا را به دست گرفته‌اند و ما باید برای حل این مسئله راهی پیدا کنیم. من فکر می‌کنم بهترین راه انجام تحقیقات بین‌المللی باشد. ۱۸ سال پیش باید این کار را درباره ۱۱ سپتامبر انجام می‌دادیم [اما انجام ندادیم]. با این حال، شاید این‌بار چین قدرت کافی را برای اجبار [نهادی بین‌المللی به] انجام تحقیقات واقعی بین‌المللی در این‌باره داشته باشد.

اگر واقعاً این‌گونه باشد که شما می‌گویید، و آمریکا با شیوع ویروس کرونا به کشورهای دیگر حمله کرده باشد، بدیهی است که واشینگتن تلاش کند با اِعمال تحریم، کشورهای هدف خود را مقابل این ویروس آسیب‌پذیرتر کند. اما باز هم باید درباره تأثیر تحریم‌های ضدایرانی بر توانایی این کشور در مبارزه با بیماری همه‌گیر فعلی صحبت کنیم.

این یک رسوایی بین‌المللی است که دولت ترامپ نه تنها تحریم‌هایی را حفظ کرده که مانع از ورود اقلام پزشکی به ایران می‌شوند، بلکه حتی در این شرایط اضطراری، تحریم‌ها را تشدید هم کرده است. این اقدام را می‌توان «جرم تعمدی» دانست و استدلال کرد که این افراد به خوبی می‌دانند چه کار دارند می‌کنند، تعمداً می‌خواسته‌اند با این کار به ایران آسیب برسانند، و مطمئناً نمی‌خواهند [با برداشتن تحریم‌ها در این دوره حساس] مشکلات ایران را کاهش دهند. یا این‌که می‌توانیم این [تشدید تحریم‌های ایران در شرایط کنونی] را یکی دیگر از علائم رویکرد روان‌پریشانه مقامات آمریکا نسبت به روابط بین‌الملل بدانیم.

در هر صورت، با این اقدام دولت آمریکا، «آمریکایی بودن» در حال حاضر واقعاً شرم‌آور است. امیدواریم افکار عمومی بین‌المللی [این رفتار] دولت آمریکا را وادار به تغییر کند.

آمریکا ادعا می‌کند «دولت» ایران را تحریم کرده، اما ویروس کرونا نشان داد که آسیب این تحریم‌ها به مردم عادی بسیار بیش‌تر از دولت‌مردان است. در مورد تأثیر تحریم‌ها بر زندگی مردم عادی در ایران هم توضیح بدهید.

همه این تحریم‌ها به عنوان «مجازات دسته‌جمعی» طراحی شده‌اند، که طبق قوانین بین‌المللی غیرقانونی است. اما دولت آمریکا [اهمیتی نمی‌دهد و] باز هم این تحریم‌ها را اِعمال می‌کند. صریح‌ترین نمونه از اعتراف یک مقام رسمی آمریکایی به حقیقت درباره تحریم‌ها وقتی بود که [سال ۱۹۹۶] از «مادلین آلبرایت» [که چند ماه بعد وزیر خارجه آمریکا شد] سؤال شد آیا کشته شدن نیم میلیون نوزاد و کودک عراقی [در نتیجه تحریم‌ها علیه عراق] ارزشش را داشت یا خیر، و او گفت: «بله، ما فکر می‌کنیم ارزشش را داشت.» کاری که آلبرایت کرد، اصولاً اعتراف به این حقیقت بود که این افراد روان‌پریش، با بازی‌های قدرت خود، مطلقاً هیچ اهمیتی برای رنج‌هایی که به مردم عادی تحمیل می‌کنند، قائل نیستند.

مطمئناً مقامات آمریکایی می‌دانند که دارند مردم عادی ایران را هدف قرار می‌دهند، نه افراد قدرتمند در این کشور را، اما تحریم‌ها را تعمداً به همین شکل اِعمال می‌کنند، چراکه این نظریه دیوانه‌وار را دارند که اگر بتوانند کاری کنند مردم عادی در ایران به اندازه کافی رنج بکشند، آن‌وقت مردم این کشور طرف آمریکایی‌ها را خواهند گرفت و علیه حکومت خودشان قیام می‌کنند. این در حالی است که معمولاً این اتفاق نمی‌افتد. اتفاقاً وقتی کشوری مورد حمله [نظامی یا اقتصادی] قرار می‌گیرد، معمولاً مردم از حکومت خود حمایت می‌کنند، مگر این‌که دلیل بسیار خوبی وجود داشته باشد که این کار را نکنند؛ و در ایران در حال حاضر چنین دلیلی وجود ندارد.

به نظر من دولت ترامپ با رفتارهای دیوانه‌وار و وحشیانه‌اش اتفاقاً به نوعی به محافظه‌کاران در ایران لطف کرده است، چراکه استراتژی اوباما خیلی هوشمندانه‌تر بود. استراتژی اوباما این بود که سرِ ایران را با پنبه ببُرد و تلاش کند جوانان ایران را به فساد بکشد. این استراتژی در درازمدت برای جمهوری اسلامی خطرناک‌تر از رویکرد ترامپ بود که می‌خواهد با یک پُتک بزرگ روی سر ایران بکوبد. تنها نتیجه سیاست‌های ترامپ این است که مردم ایران را علیه دیوانه‌هایی که قدرت را در واشینگتن به دست دارند، متحد می‌کند.