
سرویس دریچه: حجت الاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه در ادامه سلسله نشستهای تاریخ تحلیلی اسلام در حسینیه قهرودیها به مناسبت ولادت حضرت علیاکبر علیهالسلام گفت: جوان در جامعه ما انسانی معرفی شده که در آغاز زندگی است و طبیعتاً ناپخته، خام، ناتوان از درک و درایت لازم برای اداره زندگی خودش و مشغول بازی تلقی میشود که برای مبادرت ورزیدن به معاصی مجاز است؛ چنین موجودی مسئول نخواهد بود تا قدرت خود را بشناسد. این نگاه جامعه ما به دوران جوانی نگاه سخیفی است.
وی با اشاره به بیانات امیرالمومنین علی علیه السلام گفت: امیرالمومنین نگاه دیگری نسبت به جوان دارد و میفرمایند: «تا زمانی که جوان هستی حرف من را میفهمی، بعداً قبل از اینکه ذهن و فکرت مشغول به امور دنیا شود دیگر این سخنان را نمیفهمی و من اکنون باید با تو سخن بگویم.»
پناهیان ادامه داد: حضرت 2 ویژگی را برای جوان برمیشمارند. اول اندیشه آزاد و دیگری قلب صاف و غیر غسی است. می فرمایند: «قبل از اینکه قلبت قساوت پیدا کند و اندیشهات درگیر شود من میتوانم با تو حرفهای مهمی را بزنم.»
استاد حوزه بیان کرد: امام صادق علیهالسلام خطاب به کسانی که از بصره آمده بودند و از مسائل فرهنگی نگران بودند، فرمودند: «به سراغ جوانها برودید، آنها بهتر میفهمند.» یعنی جوانها با سرعت بیشتری در مقام فهم، گرایش، عمل به سوی خیرات حرکت میکنند. جوان بهتر میتواند خیرات را درک کند و در مقام عمل به آن مبادرت ورزد و در مقام دل و گرایشات به آن علاقمند شود.
وی اظهار کرد: نگاه دین به جوان نسبت به نگاهی که امروز رواج دارد نگاه فوقالعاده متفاوتی است. پسرها در 14 سالگی و 5 سال زودتر دخترخانمها مکلف و در برابر خدا مسئول میشوند و نمیتوانند گناهشان را به گردن دیگری بیندازند و باید محاسبه نفس کنند. مکلف و مستقل شدن در جامعه ما خنده دار است. نتایج این نگاه و برخوردهای آن بسیار سهمگین و خُورد کننده است.
پناهیان اظهار داشت: جامعه ما یک جوان 14 ساله را مسئول نمیداند. تلقی و برداشت این طور است، کسی به عنوان یک انسان مسئول او را نمیشناسد. تا قبل از 14 سالگی به دانشآموزان در مدرسه دانشآموز خطاب میشود و پس از رد شدن این دوره سنی و مکلف شدن او در مقاطع بالاتر همچنان به او دانشآموز گفته میشود. نظام آموزش و پرورش رسیدن به سن تکلیف را به رسمیت نمیشناسد. در صورتی که این انسان پس از سن تکلیف عوض شده است و اتفاقاتی در او رخ داده است.
استاد حوزه بیان کرد: به رسمیت نشناختن او یکی از نتایج نگاه غلط به جوان است. اخیراً در جامعه جشن تکلیف مد شده است اما پس از این مراسم شغل و جایگاه جوان عوض نمیشود؛ مدرسه و نام او عوض نمیشود که با او به عنوان یک فرد مسئول برخورد شود. بعضی از دانشآموزان روحیه دانشآموزی را تا دانشگاه ادامه میدهند.
وی خاطر نشان کرد: من در زمانهیی زندگی کردهام که بچهها در 14 سالگی میتوانستند وارد جنگ شوند و اسلحه به دست گیرند و از وطنشان دفاع کنند. میتوانستند بدون اجازه پدر و مادر به جبهه بروند. خودش برای زندگی خودش تصمیم میگرفت. این دوران یک دوران طلایی بود؛ جوجهها از زیر سبد بیرون آمدند و خودی نشان دادند و بزرگترین جنگ جهانیای که میتوانست به یک کشور تحمیل شود را همین دانشآموزان برطرف کردند. دانشآموزان اصل نیروهایی بودند که در جبهه حاضر شدند. سنین شهدا یا از سن دانشآموزی است یا از این سنین وارد جبهه شدند.
پناهیان افزود: وصیتنامههای شهدا نشان میدهد که چقدر با معرفت و آگاهی این کار را کردهاند. حضرت امام(ره)، کسی که هیچ گاه سخنی به گزافه نمیگفت وقتی این جوانان را میدیدند میفرمودند: من از خودم خجالت میکشم وقتی شما را میبینم. میفرمودند: اینها یک شبه راه صد ساله را طی کردند.
استاد حوزه تاکید کرد: امام صادق علیه السلام نیز این بیانات را دارند ولی ما باور نمیکردیم که کسی بخواهد به کمال برسد به چند سال عمر نیاز دارد. از سن تکلیف تا هیجده سالگی به مدت چهار سال زمان کافی برای طی کردن مراحل کمال است.
وی اظهار داشت: دوران دفاع مقدس دوران خاصی بود، جوان حق انتخاب داشت، بسیاری از پدران و مادران رزمندگان تحلیلهای عمیق فرزندانشان را دریافت نمیکردند. شوق خالص و صفای باطن جوانشان را درک نمیکردند. خیلی از خانوادههای شهدا میگفتند از زمانی میدیدیم که این دیگر فرزند ما نیست حرفهای میزند که در خانه ما یاد نگرفته است و به فضای بزرگتری نگاه میکرد. بعضی از شهدا حرفهای در خاطرات، زندگی و وصیتنامههایشان دارند که انسان سخت متوجه نگاه عالمانه آنها میشود. بعد از دفاع مقدس جامعه ما نتوانست فضایی را ایجاد کند تا جوان به خودش بیاید.
پناهان گفت: در جامعه ما تلقی عمومی نسبت به دوران جوانی تلقی صحیحی نیست. در آغاز جوانی(آغاز سن تکلیف) یک جوان را مسئول نمیدانند بلکه معاف میدانند. پخته نمیدانند بلکه ناپخته و بی خرد میدانند اگر انسان عاقلانهترین سخنان را در این زمان مطرح میکند.