این تجربه جدید جدا از همه نکات مثبتی که میتواند داشته باشد و این نکته که توانسته چهرههای سرشناس را به طور مستقیم با مخاطبان و طرفدارانشان مرتبط کند ولی خود سرآغاز مشکلات بسیاری بوده است. مشکلاتی که از نوع نگاه افراد به شیوه زندگی و مسائل روزمرهشان نشات میگیرد.
مدیر کل دفتر سینمای حرفهای با اشاره به اقدام عبث و بیهوده برخی از صاحبان فیلمها گفت: سینمادارها باید به این مهم توجه داشته باشند که براساس ثبت قرارداد نمایش فیلم در شورای صنفی نمایش با فیلمها قرارداد ببندند.
اگر به سایت این مسابقه تلفنی مراجعه کنید، در آن توضيح داده شده كه اين مسابقه به صورت «رايگان» برگزار ميشود اما وقتی با شمارهای که جهت شرکت در مسابقه اعلام شده تماس میگیرید، اپراتور به شما اعلام میکند که برای حضور تا پایان مسابقه باید مبلغ ناچیز 10 هزار تومان را بپردازید!
مستند «بازی روباه» با نگاهی به مراحل ساخت و پشتصحنه فیلم سینمایی «روباه» آخرین اثر سینمایی بهروز افخمی از شبکه مستند سیما پخش میشود.
یک سری نو آوریهایی در ارائه سیرهای مطالعاتی و بستههای پیشنهادی و فضاهای کارشناسی، در برنامه مجمع قرار داشت تا یک فضای اجرایی محتوایی به مراتب قویتر از سالهای گذشته را شاهد باشیم، اما بنا بر بیتدبیری و عدم پاسخگویی به نامه مجمع ناشران انقلاب این امر منتفی است.
اگر بخواهیم از منظر محتوا به برنامههای مناسبتی رسانه ملی نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد که در برخی موارد (که البته تعداد کمی هم نیستند) اصلا آن مناسبت موضوعیت ندارد و فقط بازه زمانی اتفاقات فیلم را در بر میگیرد.
سرلشکر قاسم سلیمانی در نامهای از اخبار مربوط به تولید فیلمی به نام «سردار» با محوریت مقاومت و پرداختن به شخصیت خود، گلایه و اعتراض کرد.
بازیگرانی چون بهرام رادان و میترا حجار به طور رسمی به عنوان مدل لباس با این برند همکاری میکنند و در کنار آنها چهرههایی شناخته شده همچون مهناز افشار و سحر دولتشاهی نیز با استفاده از انگشترهای نیمانی و حضور در مراسمات و مجامع عمومی به نوعی به تبلیغ غیر مستقیم این برند میپردازند.
بزرگترین مشکل فیلم آن بود که نمیدانست چه میخواهد باشد؟! یک تریلر جنایی جذاب یا یک کمدی زیر شانه تخممرغی! یک فیلم تبلیغاتی یا یک بیانیه سیاسی! همین ندانستنهای اختیاری افخمی کار دستش میدهد.
استراحت مطلق خط داستانی مشخصی ندارد و روابط شخصیتها در آن بسیار گنگ است که نتیجه آن تولید یک ضد داستان بینهایت خسته کننده است.
مخاطب در نظر اول شاهد فیلمی مشابه طبقه حساس ساخته پیشین کمال تبریزی است. با شباهتهای ریز و درشتی که در ساختار فیلم مشهود است. اما اندکی که با فیلم همراه میشویم تغییر نگاه و نوآوری را در آن حس میکنیم.
عدم سیاستی شفاف که بیان کننده چرایی و دلیل برپایی این نمایشگاه در این زمان و مکان نامناسب باشد، به خوبی نشاندهنده ماهیت اصلی «نمایشگاه ملی کتاب سبک زندگی ایرانی-اسلامی» _ که همان خروجی ظاهری و بیلان کاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالی که به نام اقتصاد و فرهنگ نامیده شده است_ میباشد.
نمایشگاه مشترک رضا یزدانی خواننده راک و بزرگمهر حسینپور کارتونیست از جمله برنامههای جریان روشنفکری است که در ماه جاری برگزار شد و به بهانه انجام یک کار مشترک سوررئال در مورد شهر تهران، توانست محفلی برای گعدههای روشنفکرانه و ارائه نظرات شاذ این افراد در رابطه با اوضاع و احوال این روزهای تهران و خاطرات برباد رفته این گروه، از تهران قدیم باشد!
اقدامی که بیشتر از آن که یک حرکت جمعی در جهت ترویج فرهنگ درختکاری باشد، یک نوع تبلیغات کم دردسر و بیحاشیه برای هر دو طرف بود. چرا که از یک سو ایوبی به خاطر صحبتهای عجیبش در مورد تولیدات سینمای دفاع مقدس در سال 93 از سوی بسیاری از اهالی فرهنگ و سینما تحت فشار است و هم ابتکار به خاطر عملکرد بسیار ضعیفش در ماجرای ریزگردهای اهواز چهرهی چندان موجهی در میان مردم و رسانهها ندارد.
سریال «شمعدونی» جدیدترین اثر تولید شده توسط تیم سروش صحت و چگینی است که قرار است در اوایل سال آینده پخش شود.
برگزاری مسابقه کاریکاتور هولوکاست در ایران با واکنش شدید مقامات رژیم صهیونیستی همراه بوده تا آنجا که رسما از سازمان ملل خواستار دخالت در این موضوع شدهاند؛ از سویی دیگر این وقایع بازتاب گستردهای در رسانههای غربی داشته است.
پرسشهایی که با دیدن فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» برای هر بینندهای ایجاد میشود این است که: هدف از ساخت این فیلم چه بوده است؟! اصلا این فیلم مضمونی هم دارد؟! نمود بیرونی کاراکترهای فیلم را در کجای این دنیا میشود پیدا کرد و با آن همذات پنداری کرد؟!
سینما در غرب در دل مردم به دنیا آمد، ولی در ایران از همان ابتدا، جدا از مردم متولد شد.
در «در دنیای تو ساعت چند است؟»، شاهد فیلمی به سبک فرانسوی هستیم که چند سالی است پس از «جدایی نادر از سیمین» در سینمای روشنفکرانه باب شده است. فیلمی که هیچ دغدغهای ندارد و صرفا تمامی بازیگران فیلم با یادآوری گذشتهی خود زندگی میکنند و تمامی لحظات شیرین آن را با تمامی جزئیات به یاد دارند، حتی دیالوگهای ایام کودکی.
شکاف، با خود این سوال را برای مخاطب پدید میآورد که آیا با دیدن این همه موانع و سختی که ممکن است در مسیر تولد تا بزرگ شدن یک کودک برای او و خانوادهاش ایجاد شود، هنوز هم مایل هستید که بچهدار شوید؟!