سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
«درد و دل ظریف با چاه» پس از برجام و جیسون و گاندو
«محمود صادقی»، از چهرههای تندروی اصلاحطلب در مجلس به تازگی طی اظهاراتی در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به این پرسش که «بازهم این روزها شاهد تخریب دولت و وزرا به صورت گوناگون هستیم. آن هم در شرایطی که بیش از هر زمانی باید اتحاد و انسجام درونی داشته باشیم، این رفتارها چه تاثیری روی عملکرد دولت خواهد داشت؟» گفته است: بارها گفتهام آمریکا به عنوان یکی از طرفهای برجام عهدشکنی کرده و چرا ما این دولت را باید مورد مذمت قرار دهیم.
وی با تاکید بر اینکه تفرق و چند صدایی در حال حاضر به ضرر منافع ملی است، اظهار میکند: امروز رقبای دولت به جای اینکه یکصدا در برابر دشمن خارجی بایستند، زمان را برای تسویه حسابهای سیاسی مناسب دیدند و دست به عمل میزنند.
صادقی همچنین میگوید:
«شاید مصلحت نباشد که این موضوع را باز کنم، اما زمانی با دکتر ظریف یک گفتوگو خصوصی داشتیم، ایشان به قدری به دلیل کارشکنیها و چوب لای چرخ برجام گذاشتنها، درد و دل داشتند که به ایشان گفتم باید یک چاهی را پیدا کنید و با آن درد و دل کنید.»
او میافزاید: اگر کارشکنیهایی که آقای ظریف درباره آنها گفتند، نبود شاید امروز برجام میتوانست به معاهدهای غیرقابل بازگشتی تبدیل شود![1]
*از ناصحیح بودن تحلیل محمود صادقی همین بس که خیال میکند علیه برجام کارشکنی شده است و همین کارشکنیها بوده که بر ترامپ اثر گذاشته و او تصمیم به خروج از برجام گرفته است!
این در حالیست که بودند کسانی که از روز اول دولت آقای روحانی تصریح داشتند که این دولت آمده تا با آمریکا وارد یک توافق نهایی شود اما این توافق نهایی اولا بیدستاورد است، ثانیا شکست میخورد و ثالثا از دورن آن جاسوس کشف خواهد شد.
در باب درد و دلهای آقای ظریف نیز گفتنیست که اگر هم درد و دلی بود با گذشتن ظریف و تیم مذاکرهکننده دولت از خطوط قرمز نظام در مذاکرات هستهای، دیگر جای هیچ گلهگذاری نیست!
در ماجرای درد و دلها البته بایستی نگاهی هم به پرونده امثال جیسون رضائیان و درّی اصفهانی داشت. اشخاصی که برخی از آنها طعم آدامس مقامات دولتی را هم میدانستند و حتی پس از دستگیری و مبادله شدن، در آمریکا توییت نویسی میکنند و روزهای آشنایی خود با آقایان را یادآوری میکنند.[2]
*عکس از ایلنا
***
مفاهیم برساختهای که با رفتن رؤسای جمهور در خاطر کسی نمیماند
از «انسان کامل» منحرفین تا «دولت پنهان» اعتدالیون
«علی ربیعی»، فعال امنیتی اصلاحطلب، وزیر سابق کار و سخنگوی دولت رئیسجمهور روحانی به تازگی در یادداشتی با عنوان «بیدولتی ایرانیان»! که سایت جماران آنرا منتشر کرد، بدون نام بردن از سریال گاندو، کنایههایی را نسبت به این سریال مطرح کرد و سریال مذکور را به ادعای این روزهای دولت و اصلاحطلبان پیرامون «دولت پنهان» ربط داد.
ربیعی در این یادداشت با اشاره به تجربه تماشای سریالهای ترکیهای، مدعی میشود که برخی سریالها قصد القای نظام دو دولتی و شکل دادن به دولتی در عمق در مقابل دولت ظاهری دارند.
او در این باره مینویسد:
«در نقطه تأسیس جمهوری اسلامی هیچ رد و آثاری از اینکه این نظام از دل یک فضای سراسر رازآلود مخفی و امنیتی و پلیسی و نظامی برآمده باشد بهچشم نمیخورد. در نشانه شناسی تصویری فیلمها و سریالهای ترکیه شاهد برجستهسازی پلیسی امنیتی جماعت «از ما بهتران» هستیم که بنا برتعریف، تنها گروه و سازمان فساد ناپذیر و سازشناپذیری است که مخوفترین آزمونها را تاب میآورد. آن فیلمها در آن جامعه و در آن شرایط بخصوص کارکرد خود را دارند و به حس ناتوانی و عدم اعتماد به نفس جامعه به نوعی پاسخ میدهند.»
انطباق آن تاریخ وآن شرایط خاص بر جامعه ما حتی به طور ناخواسته خطایی نابخشودنی است. باید بهجای فیلمها و برنامههایی نمایشی که القای «دو دولتی» و «حاکمیت دوگانه» میکند، اندکی خلاقیت بیشتر به خرج داد و به متن جامعه بازگشت و انتخاب آن را محترم شمرد.
او میافزاید: بخصوص در شرایطی که رسانههای تقدیسگر جنگ و تحریم در خارج از کشور همه توان تصویری خود را برای القای ناامیدی و بیحاصلی انتخابات در ایران بهکار گرفتهاند باید مرزهای خود را با آن تصویرپردازیهای تحریف شده را روشن کرد و نباید امکانات وثروتهای ملت را درچاه ویل شبیه سازیهای ارزان ریخت و مرزهای یک نظام مردم-بنیاد را با تصویر پردازیها و بازنماییهای دونالد ترامپی از ماهیت انقلاب و دولت و سیستم برخاسته از انتخاب ملت درهم آمیخت.[3]
*این اظهارات در حالی است که سریال گاندو بر اساس پرونده واقعی «جاسوس رضائیان» ساخته شد فلذا بصورت فلسفی امکان القای مقولاتی مثل فضای دو دولتی و سه دولتی و غیره وجود نداشته است.
همچنین است که مبنای اشارههای تلویحی ربیعی نیز سکانسها و دیالوگهای مربوط به رقابت سازمانی در این سریال است که مجدداً این مسئله هم نمیتواند ربط وثیقی به جریان القای دولت پنهان داشته باشد.
به سخن دیگر اینکه آقای ربیعی در حال بازتکرار پروژه ماههای اخیر ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان است مبنی بر اینکه باید تمام رخدادهای کشور و کارنامه دولت اعتدالیون، به مفهومی برساخته تحت عنوان «دولت پنهان» گره بخورد.
منظور از مفهوم برساخته دولت پنهان نیز اینست که نهادی در بیرون از دولت وجود دارد که از دولت قویتر و ثروتمندتر است، میتواند مانع تصمیمات دولت شود و هر آینه توانایی این را دارد که موجب ناکامی دولت شود!
بهانهای آشکار که در شب انتخابات و هنگامی که قسم میخوردند برای مشکلات کشور راه حل دارند در خاطر آقایان نبود! اما اکنون که ناکارآمدی دولت در مباحثی مثل برجام و گرانی و غیره آشکار شده؛ گویا قرار است مثل یک اختراع بعنوان امالمصائب و دلیل مشکلات مطرح شود.
کار به آنجا رسیده است که اعضای ستاد مشترک دولت و اصلاحات حتی از این میگویند که مسئول گرانی پوشک، «آیتا... جنتی» است![4]
جالب است که در این گفتمان برساخته، هیچ اثری از پذیرش مسئولیت و عذرخواهی که در تمام دموکراسیهای جهان رایج است، نیست.
استدلال دیگر در رد مفهوم برساخته دولت پنهان این است که نهاد دولت در ایران به لحاظ بودجه، اختیارات و سطح اجرائیات قویترین نهاد است و گفته میشود تا 95 درصد اعتبارات و درآمدهای کشور نیز در اختیار دولت است.
بدیهیست که در این میزان از تمکّن، حرف زدن از دولت پنهان و ارجاع دادن عاملیت مشکلات به خارج از دولت مضحک است.
ضمن اینکه باید دانست رهبری نظام نیز نشان دادهاند و اثبات کردهاند که با برنامههای دولتها مخالفت نمیکنند و در این راه حتی گاهی عبور از خطوط قرمز کشور را هم تحمل میکنند.
در تکمیل تحلیل پیشگفته بیان این نکته و در واقع یادآوری این نکته به آقایان ضروریست که همانطور گفتمان غلط و بیمبنای حلقه انحرافی با عنوان «انسان کامل» در صبح خروج آقایان از پاستور محو شد و اثری از آثار آن در ذهن جامعه باقی نماند؛ گفتمان «دولت پنهان» هم سرنوشت مشابهی خواهد داشت.
دولتمردان بایستی از فضای دورهمی فاصله بگیرند و بدانند که در ذهن جامعه، مقصر گرانیها و ناکارآمدیها مشخص است و مردم هرگز به نمایشهایی مثل انسان کامل و یا دولت پنهان بها ندادهاند.
***
یک فعال اصلاحطلب در روزنامه دولت مدعی شد علت گرانی، حمایت ایران از محور مقاومت است
گرانی تقصیر قاسم سلیمانی و مدافعان حرم است نه روحانی!
«محمد نعیمیپور»، فعال اصلاحطلب، از نمایندگان مستعفی مجلس ششم و کسی که میگفت روحانی بخواهد یا نخواهد ما از او حمایت میکنیم![5] در مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه دولتی ایران و در اشاره به صحبتهای محمدرضا باهنر که بر مسئولیت دولت و اصلاحطلبان در قبال مشکلات فعلی کشور تأکید کرده بود، گفته است:
«آقای مهندس باهنر جزو معدود افرادی در اردوگاه اصولگرایان هستند که براساس سابقهای که دارند میشود ایشان را سیاستمدار تلقی کرد. منتهی بعضی اوقات سیاستمدارها در شرایط انتخاباتی یا درباره بحثهایی که میتواند برای افکار عمومی جذاب باشد صحبتهایی میکنند که آنها را از موقعیت سیاستمداری دور میکند. واقعیت این است که اکنون نمیتوانیم مشکلات را بر سر اصولگرایان یا اصلاحطلبان سرشکن کنیم. آبشخور آنچه دچارش هستیم یک تصمیم استراتژیک است که به هر حال مسئولان کشور گرفتهاند.»
او میافزاید:
«آن راهبرد این بوده که ما عمق استراتژیک خودمان را در منطقه تعریف کنیم و برای دفاع از کشور سنگرهایمان را به پیرامون منتقل کنیم. خب طبیعتاً این خط مشی به سمتی میرود که بسیاری از کشورهایی که یا با ما دشمنی دارند یا هیچ دوستی ندارند به مقابله با آن برخیزند. در نتیجه طبیعتاً کشور دچار تنگنا و مشکلاتی شده است که خود را در بازار ارز و کالاهای اساسی نشان میدهد. بنابراین قرار دادن این مشکلات اخیر به عنوان مبنای بحث رفتن به دنبال معلولها و رها کردن علتها است.»
نعیمیپور همچنین میگوید: میخواهم به امثال آقای باهنر یادآور شوم که این هنر نیست که مسائل اساسی و عمقی را با مردم مطرح نکنیم؛ ولی به خاطر فضاهای انتخاباتی که در پیش است و برایمان اهمیت دارد، با مردم برخورد شفافی نداشته باشیم.
این فعال اصلاحطلب در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز پیرامون فرمول اصلاحطلبان برای حل مشکلات کشور، بدون اشاره به کارنامه 3 دولت کارگزاران، اصلاحات و اعتدال میگوید:
«اصلاحطلبان در دورهای که توانستند در قدرت باشند استراتژیشان کاملاً روشن بود. راهبردشان اتکا بر توان و توسعه داخلی، رونق اقتصادی و بها دادن به ملت بود. چیزی شبیه استراتژی که چین در گذشته اتخاذ کرد؛ خودش را از پیشامدهای سیاسی بینالمللی کنار گذاشت و توجهش را به توسعه داخلی معطوف کرد. الان هم چین کشور فوقالعاده قوی است که میتواند به جای جنگ سرد و جنگ موشکی و جنگهای مختلف با اقتصادش در برابر جنگ اقتصادی که میخواهند به آن تحمیل کنند، بایستد.»[6]
*اظهارات نعیمیپور در حالیست که عدهای همچنان مشغول رصد تحرکات لشکر سایبری منافقین در قبال ایران هستند!
تعیین عمق استراتژیک در فرا مرزها یک سیاست عقلانی و مبنای توسعه اقتصادی با زیرساختهای امن و پایدار است که نه فقط از سوی نظام اسلامی ایران که از سوی تمام حکومتهای مقتدر دنیا اجرا میشود.
و فیالمثل قبله آمال آقایان یا همان آمریکا حکما از عقلانیتی برخوردار بوده است که ناوهای خود را به آبهای بینالمللی میفرستد و مدام برای خلیج فارس نیز خط و نشان میکشد!
و ایضا حضور نظامی روسیه در سوریه، حضور نظامی چین در سوریه و قس علی هذا...
به سخن دیگر اینکه ربط دادن مشکلات کشور و گرانیهای دستکند دولت و اصلاحطلبان به فعالیتهای ایران در محور مقاومت و فعالیتهای مدافعان حرم منافع ایران در خارج از مرزها؛ رذیلانهترین دروغی است که در توجیه گرانیها میشود، شنید.
در باب ماجرای دشمنی کشورها هم بایستی اشاره کرد که آیا یمنِ درگیر عزل رئیسجمهور نیز فعالیتهایی در فرا مرزهای خود داشت که اینچنین به دشمنی شیخ نشینهای خلیج فارس گرفتار آمده است؟
و یا افغانستان بیدفاع در ابتدای دهه هشتاد شمسی کدام عمق استراتژیک را داشت که در هجوم لشکری چند ملیتی به سرکردگی آمریکا اشغال شد؟
درباره ادعای چینی بودن اصلاحطلبان نیز بایستی به تلخی این نکته را بیان کرد که ایکاش اصلاحطلبان مثل چینیها بودند...
نه اینکه سخنگوی وزارت خارجه چین بگوید تحریمهای آمریکا بر چین تأثیرگذار نیست اما در ایران شاهد باشیم که از صدر تا ذیل دولت مشترک اصلاحطلبان و اعتدالیون مشغول تأکید بر تأثیر تحریمهای آمریکا بر قاتق نان مردم هستند!
ای کاش چینی بودند و به آمریکاییها نامه تسلیم موسوم به نامه 2003 را نمینوشتند.
ای کاش چینی بودند و کاندیدایشان با افتخار لباسهای تولید ملی را میپوشید نه لباسهای ورزشی مارک خارجی را.
و ای کاش چینی بودند و در میانشان امثال جسیون رضائیان و درّی اصفهانی و حسین موسویان یافت نمیشد!
ما همچنین به آقای نعیمیپور توصیه میکنیم که تاریخ چین جدید را مطالعه کند تا بداند که اقتصاد امروز چین اتفاقا بر پایه مقاومت نظامی این کشور در برابر مهاجمان، حضور در پیشامدهای بینالمللی و حمایت از تولید ملی است نه بر اساس اطلاعات غلطی که در ذهن نعیمیپور مبنای تحلیل قرار گرفته است.
نعیمیپور باید بداند که چین جدید با مقاومت، از تجاوزات ارضی ژاپنیها جان سالم به در برد. در جنگ جهانی علیه آلمان نازی جنگید و در بحران سوریه به طرفداری از نظام سوریه پرداخت. ضمن اینکه نقش مؤثری نیز در سازمان ملل دارد و عضو دائم شورای امنیت نیز هست.
و اکنون مشخص نیست این فعال اصلاحطلب چطور مدعی کنار رفتن چین از پیشامدهای بینالمللی است...؟!
قبل از نعیمیپور، محسن صفایی فراهانی در اظهاراتی از این گفته بود که برای جبران فشارهای اقتصادی مردم بایستی «فک حصر» صورت گیرد.[7]
***
1_ https://khabarfarsi.com/u/72831970
2_ http://www.jamnews.com/detail/News/659730
3_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1210392
4_ mshrgh.ir/892241
5_ mshrgh.ir/706209
6_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7105/3/516309/0
7_ mshrgh.ir/972997