
به گزارش حلقه وصل: از همان نخستین ساعات و روزهای پس از سقوط نظام سیاسی سابق سوریه به ریاست جمهوری بشار اسد، رژیم اشغالگر قدس تجاوزات گسترده ای را به این کشور در دستورکار قرار داد. در این راستا، اسرائیل جدای از بمباران زیرساخت های راهبردی سوریه، پیشروی های قابل ملاحظه ای را نیز در جنوب این کشور انجام داده است. بر اساس گزارش های مختلف، نظامیان صهیونیست حتی تا 15 کیلومتری دمشق نیز پیشروی داشته اند و برخی ارتفاعات راهبردی مشرف به دمشق پایتخت سوریه را به اشغال خود درآورده اند.
در عین حال، گزارش های جدید حاکی از پیشروی نیروهای اسرائیلی به سمت منطقه درعا نیز است. در این میان، صهیونیست ها با فشارهای گسترده منطقه ای و بین المللی جهت ترک جنوب سوریه هم رو به رو بوده اند. با این همه، به تازگی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس تاکید کرده که اسرائیل در جنوب سوریه باقی خواهد ماند و حضوش در این منطقه موقتی نخواهد بود. گزارش های رسمی حاکی از این هستند که صهیونیست ها در بخش های مختلف جنوب سوریه در حال ایجاد پایگاه های نظامی هستند.
اسرائیل کاتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هم در موضع گیری تاکید کرده که جنوب سوریه باید منطقه عاری از سلاح باشد. عجیب اینکه رژیم اسرائیل در موضع گیری تاکید کرده که سعی دارد از میان جمعیت دروزی های جنوب سوریه، نیروی کار استخدام کند. موضوعی که به زعم برخی از تحلیلگران، مقدمه چینی صهیونیست ها برای اشغال دائمی جنوب سوریه است. در این میان، یک سوال مهم مطرح است: پشت پرده اصرارهای رژیم صهیونیستی بر اشغال جنوب سوریه چیست؟ به نظر می رسد در این رابطه توجه به 4 مولفه مهم است.
یک: بیاعتمادی به باند جولانی
ابومحمد الجولانی رهبر سابق گروه تروریستی النصره و از مهره های سابق القاعده در منطقه که اکنون رئیس جمهور خودخوانده سوریه است، بارها و بارها به رژیم صهیونیستی اطمینان داده که قرار نیست سوریه تحت تسلطِ وی، اقدامی را علیه اشغالگران اسرائیلی انجام دهد. او حتی در برخی موضع گیریهایش به صورت ضمنی از اراده خود و دولتش جهت بهبود روابط با صهیونیست ها نیز صحبت کرده و بر آن بوده تا آن ها را با ارائه انواع و اقسام تضمین ها، از خود مطمئن سازد.
با این همه، واقعیت این است که افرادی نظیر جولانی و باندش در قدرت هرچقدر هم که در برابر صهیونیست ها منفعل و وابسته باشند، با این حال، این رژیم به هیج عنوان به آن ها اطمینان ندارد و از آینده خود در هراس است. از این رو، رژیم اشغالگر قدس با توجه به همین بیاعتمادی به باند جولانی سعی دارد تا جای ممکن به زعم خود برای آیندهاش امنیت بخرد. در این رابطه صهیونیست ها از یک فرمول تکراری بهره برده اند و با تکیه بر زور و اشغال به دنبال امنیت سازی برای خودشان بوده اند. مولفه ای که سالهاست برای این رژیم نتایج معکوسی را به بار آورده است.
دو: توهم تشکیل اسرائیلِ بزرگ
هرچقدر هم که افرادی نظیر جولانی و باندش سرسپرده و ضعیف باشند با این حال باید توجه داشت که حضور این قبیل افراد در صحنه قدرت سیاسی سوریه، شرایط مساعدی را برای ادعاهای دور و دراز رژیم اشغالگر قدس جهت تشکیل آنچه تندروهای اسرائیلی از آن با نام ایده ایجاد اسرائیل بزرگتر یاد می کنند، فراهم می سازند.
ایده ای که جز از طریق اشغال سرزمین های بیشتر در منطقه توسط رژیم صهیونیستی امکان تحقق پیدا نمی کند. در این میان، جولانی و امثال او نیز به مثابه افراد و کنشگرانی در نظر گرفته می شوند که صرفا روند تحقق این ایده را تسهیل و تسریع می کنند.
سه: رژیم صهیونیستی و تشدید فشارها به جبهه لبنان
یکی از محرک های مهم رژیم صهیونیستی از پیشبرد پروژه اشغالگریاش در جنوب سوریه، دور زدن جبهه مقاومت اسلامی در لبنان است. سوریه در طی سال های اخیر یکی از پل های اصلی تقویت مقاومت لبنان بوده با این حال، در پی تحولات ماه های اخیر، رژیم اشغالگر قدس این تصور را دارد که با پیشروی در جنوب سوریه می تواند هم سوریه را کنترل کند و هم بسترهای مساعدی را برای تحت فشارهای قرار دادن حزب الله لبنان فراهم سازد. از این رو می بینیم که این پروژه به ویژه در میان تندروهای اسرائیلی از حامیان سرسختی برخوردار است و صهیونیست ها به آن نگاهی راهبردی دارند.
نکته قابل تامل اینکه اسرائیل در جنوب لبنان نیز در 5 نقطه همچنان مستقر است و انگار قصد خروج از آن ها را ندارد. البته که این مساله به صورت جدی از سوی مقاومت لبنان رد شده و هشدارهای لازم در این رابطه به طرف اسرائیلی داده شده است. با این همه، صهیونیست ها به زعم خود با ماندن در برخی مناطق جنوبب لبنان سعی دارند دو جبهه سوریه و لبنان را به هم متصل سازند و از این رهگذر برای خودشان امنیت بخرند.
چهار: تلاش برای معکوس کردن یک شکست بزرگ
حتی خودِ صهیونیست ها نیز تردیدی ندارند که رژیم متبوعشان در طی تحولات بیش از یک ساله اخیر در سطح منطقه، ضربات مهلکی را دریافت کرده است. پس از برقراری آتش بس اخیر در جریان جنگ غزه شاهد بوده ایم که تقریبا اغلب نشریات اسرائیلی به صراحت از شکست مهلک این رژیم در برابر مقاومت فلسطین صحبت کردند.
در عین حال، این رژیم از ناحیه مقاومت لبنان، عراق و البته یمن نیز ضربات جدی را دریافت کرد و ایران نیز با دو حمله کوبنده در قالب عملیات های وعده صادق 1 و 2، تا حد زیادی هیمنه ادعایی رژیم صهیونیستی در سطح منطقه را هدف قرار داد و تضعیف کرد. حال در این وضعیت، نتانیاهو و طیف متحدانش در صحنه قدرت سیاسی رژیم صهیونیستی دست به هر اقدامی می زنند تا شاید بتوانند روند شکست های خود را معکوس سازند.
در این میان، آن ها اشغال جنوب سوریه و ماندن در این منطقه و حتی ضمیمه کردن جنوب سوریه به اراضی اشغالیِ تحت تسلط اسرائیل را یک پیروزی راهبردی و بزرگ برای خود و رژیم متبوعشان در نظر می گیرند. پیروزی که به زعم آن ها می تواند فضای تنفس تازه ای را هم برای این طیف ها و هم از چشم اندازی کلی برای رژیم صهیونیستی فراهم سازد.