طبلهای فتنه به صدا درآمده و قدارهبندها میداندار شدهاند. خون مسلمان بر مسلمان مباح شده و جویهای نفرت جاری است. بوق رسانهها بصیرت را از چشمها گرفته و نعرههای دائمی بمبافکنها گوشها را میآزارد...
«تاریخ دارد تکرار میشود. پروژه تکفیر، کشورها، جوامع و ارتشهای منطقه را تهدید میکند. باور کنید این خطر در طول تاریخ بشر بینظیر است. تکفیریها همه جوامع بشری بهجز خود را تهدید میکنند... داعش و جبهه النصره حتی همدیگر را تکفیر میکنند و میکشند... داعش در عراق حتی قبیلههایی را که درکنار او با ارتش عراق جنگیده بودند، قتل عام کرد چون حاضر نشده بودند با آنها بیعت کنند.» اینها بخشی از سخنان چند روز قبل سیدحسن نصرالله، رهبر مقاومت اسلامی لبنان است.
مسئله را همه فهمیدهایم و تنها فرقمان در میزان احساس خطر از این جریان است. آنها که در خط مقدم میجنگند و روزانه بهترین جوانان خود را تقدیم میکنند، بیشتر و ما که در امنیت و آسایش زیست میکنیم، کمتر... اما همه بهخوبی میدانیم که خطری جدی وجود دارد.
خیلیها اما هنوز گوششان بدهکار نیست. حاضر نیستند ذرهای بهخاطر حفظ آخرین دین خدا صبوری کرده و نفسشان را کنترل کنند. هنوز تندروها بر طبل مذهبی میکوبند و احساسات، جای عقلانیت را گرفته است.
ما به حکم حدیث علوی «اذ التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن» باید در فتنهها به قرآن پناه ببریم.
قرآن خیلی شفاف بیان میکند که رابطه مسلمین باید بر مدار «اخوت و برادری» بچرخد: «انما المومنون اخوه» خیلی هم صریح تذکر میدهد که: «یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوه و البغضاء» شیطان در کمین است تا شما را به جان هم بیندازد.
تاکید هم میکند که وقتی به جان هم افتادید، سست و ضعیف میشوید و ابهتتان از بین میرود؛ آن گاه است که دشمن بر جان و مال و ناموس شما طمع کرده و سیطره خواهد یافت؛ «و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».
حال سوال اینجاست که واقعا در این بلبشو چه میتوان کرد؟
با کسانی که عقلی در سر ندارند و فقط به کشتن و تکفیر میاندیشند، چه میتوان کرد؟
با کسانی که از نظر مالی توسط غرب حمایت میشوند، چه باید کرد؟
و از این دست سوالات که ما را به بنبست نظری میرسانند...
اینکه رهبر انقلاب در سه سال اخیر بیشاز 50 بار بر موضوع «وحدت اسلامی» تاکید کردهاند، به چه دلیل است؟ آیا وحدت اسلامی راهکار برونرفت از وضع موجود است؟
وقتی بدانیم که موتور محرک رشد جریانات تکفیری و مسلح، «نزاع مذهبی» است که دشمنان درحال مدیریت آن هستند و «شیعههراسی و ایرانهراسی» مهمترین ابزار دست آنان برای همراهسازی مخاطبان با خودشان است، خواهیم دانست که چرا رهبری بر راهبرد وحدت تاکید میکنند؛ چراکه تنها راه جلوگیری از گسترش جریانات مسلح، قطعکردن ورودیهای حمایتی و همدلی بدنه جهان اسلام با آنان است.
اگر شیعه بتواند بدنه اهل سنت را به جوسازی تبلیغاتی توجیه کند، کار جریانات تکفیری خیلی سختتر خواهد شد؛ ازهمینروست که بر دیپلماسی وحدت اسلامی تاکید شده است.
چه نیکوست که این راهبرد را از منظر مفسران حقیقی قرآن نیز بررسی کنیم.
اهل بیت(ع) به شیعیان تاکید کردهاند که «کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا». اگر شیعه اینگونه رفتار کند، بدنه اهل سنت که معتدل و محب اهل بیت هستند، کمتر تحت تاثیر رسانهها قرار میگیرند و بازویی برای داعش نخواهند شد و آنگاه است که میتوان کار تکفیریها را در میدان نظامی نیز یکسره کرد.
در احادیث صحیح السند از ائمه بزرگوار بهویژه امام صادق(ع) چنین آمده که سعی کنید ارتباط برادرانه و محبتآمیز خودتان با برادران مسلمان حفظ کنید. به عیادت بیماران آنان بروید. در تشییع جنازه آنان حاضر شده و در مساجد با آنان نماز بگزارید که اگر چنین کنید، خواهند گفت اینها جعفریمذهب و دارای ادب هستند. این مهمترین راهبرد برای کاستن از کدورتها، در شرایطی است که رسانههای گوناگون درحال بغضآفرینی و نفرتپراکنی هستند.