سرویس فرهنگ و هنر حلقه وصل - حواشی فرامتنی جشنواره فیلم فجر با اظهار نظر غیر شرعی نویسنده فیلمنامه فیلم «نمور» دامنه انتقادات را به محافل غیرسینمایی کشاند و بسیاری از ائمه جماعات نسبت به این اظهار واکنش نشان دادند. واکنشی که کاملا صحیح بود و به صورت طبیعی با انتشار ویدئوی عذرخواهی نویسنده مذکور باید به پایان میرسید. اما تنشها در رسانههای رسمی و رسانههای غیررسمی همچنان ادامه دارد.
دامنه این انتقادات در فضای غیررسمی و انتشار مکرر مطالبی غیرکارشناسی عمدتا با رویکرد سیاسی در حال افزایش است و مصدایقی در مورد دبیر جشنواره و رئیس سازمان سینمایی مطرح میشود که کاملا غیرواقعی و بیشتر شبیه پرونده سازی است.
به «مسعود نقاشزاده» دبیر جشنواره فیلم فجر انتقادات فراوانی وارد است اما اتهاماتی که علیه او پس از اظهارات نوشین معراجی در فضای مجازی درج و نشر داده میشود، کاملا غیرواقعی است در خلال این پرونده سازی یکی از کانالهایی که متاسفانه عنوان «انقلابی» را برای خود انتخاب کرده است مینویسد:
مسعود نقاش زاده که سابقه موثری در حمایت از فتنه ۸۸ دارد، کارنامه اش مشخص و معلوم الحال است، اما سوال اینجاست که چرا محمد خزاعی (رئیس سازمان سینمایی) اصرار بر استفاده از دوست قدیمی خود به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر دارد و همچنان حتی تا به امروز هم از او حمایت می کند؟!
آنچه نقض کننده چنین اتهاماتی است نمایش فیلم «کودک و فرشته» از «نقاشزاده» در ایام فتنه ۸۸ است و مصاحبههای همدلانه او درباره رخدادهای دفاع مقدس و اظهاراتش در جلسات نقد و بررسی این فیلم (در فرهنگسرای ارسباران ) زمینه پذیرش چنین اتهاماتی را کمرنگ میکند.
نقاشزاده در میان اهالی سینما به عنوان یک چهره دانشگاهی شناخته میشود که در همان سال ۱۳۸۸ در دانشگاههای معتبر کشور مشغول تدریس بوده و هیچگاه بابت هیچ اتهام سیاسی بازداشت و یا دستگیر نشده و شواهد مستدلی نشان میدهد در دولت قبل که رویکرد بسیار مشخصی داشت، در بنیاد سینمایی فارابی حامی تولید آثاری با مضامین انقلابی بوده است.
دبیر چهلمین جشنواره فیلم فجر در هیچکدام از تجمعات غیرقانونی پس از انتخابات ۸۸ حضور خیابانی نداشته و بابت اظهارنظر و یا عملکردی سیاسی به مراجع قضائی احضار نشده است و مستنداتی که درباره پیوندهای سیاسی او در فضای مجازی منتشر میشود مربوط به شخصی با نام و نام خانوادگی مشابه است که با سازمان منافقین خلق همکاری داشته و در سال ۱۳۶۷ اعدام شده است.
موضوع مهمی که نباید از آن به سادگی عبور کرد بحث مدیریت کیفی است. در سازمان سینمایی فعلی «محمد حمیدیمقدم» و افراد دیگری حضور داشتند که میتوانستند کیفیت برگزاری جشنواره را چند برابر کنند. شاید این انتقاد به محمدخزاعی وارد باشد با توجه به گزینههای مختلف، محمد حمیدیمقدم میتوانست این جشنواره را با حاشیه کمتری برگزار کند. کما اینکه در دولت قبلی به عنوان دبیر جشنواره سینما حقیقت، فرصتهای فراوانی را برای فیلمسازان انقلابی فراهم کرد تا آثار مستندات با مضامین ارزشمند انقلابی فرصت درخشیدن داشته باشند.
افرادی نظیر حبیب ایلبیگی، محمد حمیدیمقدم و مسعود نقاشزاده که در دولتهای قبلی در سازمان سینمایی مشغول به کار بودند دوباره توسط محمد خزاعی به کار گرفته شدند. این افراد در پستهایی که فعال بودند، کارنامهقابل اعتنایی از خود به جای گذاشتند که آنچنان مطلوب رویکردهای دولت قبل نبوده و با سیاستهای دولت فعلیسازگارتر است.
در انتقادات گسترده منتشر شده درباره مدیران سازمان سینمایی این نکات به عنوان نقد ارائه میشود که محمد خزاعی (تهیه کننده قلادههای طلا با موضوع نفوذ انگلیس در فتنه ۸۸) در دام نفوذیها افتاده است و او سعی در حفظ مهرههای نفوذی اصلاحطلبان دارد.
این انتقادات در حالی مطرح میشود که مخالفان خزاعی تیم او را متهم به افراطی بودن در ممیزی و سانسور در سینمایی میکنند و حجم وسیعی از انتقادات مدیایی و مکتوب توسط رسانههای فارسی زبان خارج به صورت مرتب منتشر میشود.
دام فرهنگی روحانی خلع لباس شده!
اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی با ظرافت خاصی از ورود آثار ملتهب جلوگیری کردو از حیث محتوا اغلب آثار حاضر در بخش مسابقه محتواهای خارج از عرفی را ارائه نکردند و دستمایه مناسبی برای حاشیه سازی نبودند اما از آخرین فرصت ایجاد شده نتوانستند به سادگی عبور کنند و دست به دامان اظهارات نوشین معراجی شدند.
پیش از برگزاری جشنواره فیلم فجر، حلقه وصل با انتشار گزارشهایی وقوع یک رخداد پرحاشیه سینمایی که به کارزارهای سیاسی کشانده میشود را پیش بینیکرده بود. فضای حاکم در سینما و تمامیت خواهی برخی افراد و اصناف، یک چرخه تاریخی را دوباره تکرار کرد تا این جشنواره از حاشیه مصون نماند.
مشابه همین اتفاقات در دولت دوازدهم رخ داد، آنهم در حالی که یک وزیر و رئیس سازمان سینمایی با مشی انقلابی بر سر کار بودند. در گزارشهای پیشین حلقه وصل بارها به اتفاقات سینمایی که از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ که منجر به تنشهای سیاسی گستردهای شده، اشاره شد، آنهم اشارات و استدلالهایی که مبتنی بر یک قرائت تاریخی است.
این گزارشها که بر اساس تحقیقات میدانی به نگارش درآمده با استناد به قرائن و شواهدی قابل دسترسی اثبات میکند شمار فراوانی از افرادی که به عنوان منتقدان انقلابی دولت وقت در اعتراض به فیلمهای مختلف در مقابل وزارت ارشاد تجمع کردند، کارگر روزمزد بود. آنهم در دوره وزارت سیدمحمد حسینی که یکی از چهره معتمد جریان انقلابی است.
افرادی در پشت پرده برای تشدید التهابات فضای سینما، طراحی یک دو قطبی سیاسی منحصر به فرد بودند تا جایی که کارزار انتقاد از وزارت ارشاد را به تجمعات خیابانی هماهنگ در مقابل وزارت ارشاد تبدیل کردند. حالا اتفاقات آن دوران دوباره تکرار میشود با این اتفاقات که کارگران روزمزد تبدیل به کانالها تلگرامی و صفحات مجازی فعال شدهاند.
باید به این مسئله توجه داشت که محمد مهدی اسماعیلی وزیر ارشاد توسط بدنه قدرتمند سینما با الفاظی آشنا مورد تهدید قرار گرفته و در بیانیهای رسمی خطاب قرار گرفت و به او اخطار داده شده که آماده هزینه دادن باشد. نباید آن دوره خاص عطف به تهدیدات اخیر را به این سادگی فراموش کرد. این بدنه قدرتمند سینمایی برای به چالش کشیدن سازمان سینمایی دست به دامان رسانههای خارج از کشور نخواهد شد.
یکی از رئوس این جریانی که فضای این روزهای سینما را تشدید میکند فردی است که در شرایط کنونی یکی از رئوس جریان حاشیهساز سینماست. او در دولت دوازدهم به صورت ماهرانهای نهادهای انقلابی مثل حوزه هنری و سازمان سینمایی به ریاست جواد شمقدری را در مقابل هم قرار داد.
طبیعی است این شخص ذی نفوذ موفق شده یک اظهارنظر غیر شرعی نویسندهای گمنام را با اهرمهای رسانهای متصل چنان برجسته کند که جمعیتهای مختلف و متکثر مذهبی وادار به واکنش شوند و حالا به جای نقد شخصی نوشین معراجی، انتقادات به صورت شیطنت آمیزی به سمت وزارت ارشاد هدایت میشود و در این دوقطبی ایجاد شده قطعا جریانات ضد انقلاب از آن بهرهبرداری بیشتر خواهند کرد.
در فرصت فراهم شده افکار عمومی نسبت به سازمان سینمایی و وزارت ارشاد حساس خواهند شد و از سوی دیگر تصویری که از دولت مستقر توسط رسانههای فارسیزبان بازتاب داده میشود، دولتی است که مقابل هنرمندان ایستاده است.
ویدئو اظهارنظرات نوشین معراجی در مقیاس گسترده و سازماندهی شدهای نشر داده میشود و در روی دیگر این سکه نادر سلیمانی سیمرغ خود را به مادران هفده هزار شهید ترور توسط گروهک نفاق تقدیم میکند و این اتفاق نادیدهانگاری میشود.
بررسی درونمایه فیلم نمور که توسط نوشین معراجی در مقام نویسنده به نگارش درآمده،مبتنی بر ملاحظات شرعی است. در سکانسهای پایانی نمود کاراکتر همسر سابق دلارام با بازی بارید بابایی در سکانسی که کنار دریا فیلمبرداری شده عملا به این موضوع اشاره میکند که او از باردار شدن همسرش در دوران عقد شوکه شده و به همین دلیل او را ترک میکند.
در برخی تحلیلهایی که درباره این فیلم منتشر شده، دائما به محتوای ملتهب فیلم نمور اشاره میشود. فیلم نمور اثر بسیار ضعیفی است. تحلیلی که در عکس پایین درج شده کاملا با محتوای فیلم تعارض دارد و با رویکردهای کاملا مشخصی به نگارش درآمده است.
وزیر ارشاد : اظهارات غلط یک هنرمند را پای همه ننویسیم
پس از این حواشی طراحی شده برای هجمه علیه وزارت ارشاد و سازمان سینمایی وزیر ارشاد در برنامه گفتگوی ویژه خبری حضور پیدا کرد و گفت: جشنواره فیلم فجر برگزار شد و بیش از ۲۴۰ نفر آمدند و حرف زدند؛ هر فردی آمد هدیه اش را به خانواده اش تقدیم کرد.یکی از هنرمندان ما تندیسش را به هفده هزار خانواده شهید ترور تقدیم کرد؛ ما چنین فضای هنری و هنرمندانه ای را داریم.در کنار اینها یک اظهار نظر غلط هم مطرح شد؛ ما هم محکومش کردیم، حتی خود شخص گوینده (نوشین معراجی) هم از اظهاراتش عذرخواهی کرد.هر که در هر موقعیتی دچار خطا شود، باید نهی از منکر شود که این اتفاق این روزها از سوی آحاد جامعه رخ داد. خطای یک نفر را نباید به همه هنرمندان تسری داد.
با تمامی انتقاداتی که درباره این جشنواره و انتخاب دبیر و نحوه اجرا میتوان نوشت اما نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که شمار فراوانی از طیفها و افراد مختلف سعی کردند تا این جشنواره دچار چالشهایی از جمله لو رفتن اسامی برندگان سیمرغها شود. در واقع گروهی خاص که ماهیت آنان بر اهالی رسانه روشن است از هیچ کارشکنی برای حاشیهسازی در این فستیوال چشمپوشی نکردند که نمونه بارز آن انتشار اسامی برندگان توسط سایت معتبر سینماتیک وابسته به هولدینگ صبا ایده است که مجموعه آپارات و فیلیمو را مدیریت میکند و حاشیهسازان به همین سادگی از اظهارات نوشین معراجی عبور نخواهند کرد و این حاشیهها ادامه خواهد یافت.