سرویس پرونده: آشنایی من با رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به زمانی برمیگردد که ما در قم زندگی میکردیم. پدرم از شاگردان حضرت امام و ارادتمندان به ایشان بودند. با اینکه من در سال 42 سن و سال زیادی نداشتم از پدر و برادرم میشنیدم که میگفتند: حضرت امام در خطر هستند و حوادثی برای ایشان پدید آمده است. این آشنایی مختصر تا هنگام اوجگیری انقلاب اسلامی وجود داشت. بعد از پیروزی انقلاب یک بار توفیق پیدا کردم که به همراه مرحوم پدرم به محضر ایشان برسم، ولی هنگامی که وارد اتاق میشدم حضرت امام داشتند از در دیگری خارج میشدند و توفیق دستبوسی حضرت امام نصیب من نشد. به اعتقاد من گذشته از بُعد سلبی قیام حضرت امام که نابودی رژیم طاغوت و مقابله با ظلم و استکبار بود، بُعد ایجابی این قیام از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. چون بُعد ایجابی این قیام، تاسیس یک نظام ولایی در دنیایی بود که بهرهای از معنویت نبرده بود و سبب میشد که حکومت دینی بعد از قرنها در جامعه بشری پدید آید. در تبیین این موضوع باید به این گونه بحث کنیم که از دیدگاه شیعی، حکومت، یکی از شئون مقام ولایت است و ولایت از آن خدا و پیغمبر خدا و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. لذا با بودن معصوم هیچ کس حق حکومت بر مردم را ندارد و اگر کسی حکومت کند -اگرچه عادلانه رفتار کند که در مقام عمل چنین امکان نخواهد داشت- حکومتش طاغوتی خوانده میشود. سوال این است که در عصر غیبت که دسترسی به امام معصوم وجود ندارد و امام معصوم بهرغم حضوری که در جهان دارد، ظهور ندارد، تکلیف و وظیفه چیست؟ از منظر فقه و کلام شیعه این جایگاه باید متعلق به نائب امام زمان(عج) باشد؛ یعنی کسی که در دوره غیبت متولی دین مردم است و اگر شرایط فراهم باشد تنها او صلاحیت دارد که بر مردم حکومت داشته باشد. پس دستاورد بزرگ قیام حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی تاسیس نظام ولایت است. این مسئله اهمیت بسیار زیادی دارد و متاسفانه هنوز برای خود ما اهمیت این امر مهم به خوبی تبیین و باز نشده است.
لازمه ولایت، اطاعت است
اگر ما دقت کنیم خواهیم دید که از بعد از رحلت پیامبر(ص) هرگز حکومتی ولایی ایجاد نشد. حتی دوران خلافت مولای متقیان امیرالمومنین علی(ع) و دوران کوتاه خلافت امام حسن مجتبی(ع) بر مبنای ولایت این بزرگواران نبود. چرا؟ چون لازمه ولایت، اطاعت است. ما اگر مولا را متولی دین و دنیای خود میدانیم و معتقدیم که مولا بیش از خود ما حق تصرف در امور مربوط به ما را دارد، لازمهاش اطاعت کردن کامل از مقام ولایت است. درحالیکه نسبت به امیرالمومنین علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) هرگز چنین اتفاقی نیفتاد. امیرالمومنین علی(ع) زمانی که خلیفه بودند چنان با نافرمانی مردم زمانه مواجه شدند که بارها تدابیر و محاسبات ارزشمند آن حضرت ناکام ماند. مردم بارها با نافرمانیهای خود دل حضرت را آزردند که حضرت از خداوند طلب میکرد که یا آنها را از او بگیرد یا او را از آنها. امام حسن مجتبی(ع) را نیز چنان مورد ظلم قرار دادند و چنان ستمی در حق ایشان روا داشتند که حکومت آن حضرت شش ماه بیشتر طول نکشید. این چگونه ولایتی است؟! پس معلوم است که از طریق حکومت، ولایت نکردند. چون اگر اطاعت میشدند که حضرت نباید به خاطر آن شرایط و وضعیت از حاکمیت جامعه اسلامی کنارهگیری میکردند تا رهبری جامعه به دست معاویه قرار بگیرد. در نتیجه باید گفت که نظام ولایت در طول تاریخ، از عصر پیامبر بزرگوار ما و رحلت آن وجود مقدس دیگر محقق نشد تا برپایی نظام جمهوری اسلامی و تشکیل حکومت براساس ولایت فقیه در ایران. این امر مهم موهبت بزرگ الهی بود که در عصر ما محقق شد.
چرا نظام ما از فتنهها در امان ماند؟
امام خمینی با تز ولایت فقیه پا به میدان مبارزه گذاشت و توانست این تز را در عمل اجرا کند. اینکه روحانیت و مرجعیت به نیابت از امام زمان(عج) دارای شئون آن وجود مقدس در عصر غیبت است و اینکه از نظر شرعی تنها راه مشروع برای حکومت ولایت فقیه است، تزی بود که امام آن را در مقام عمل پیاده کرد و مردم ولایتمدار و فهیم ما هم این وجود مبارک را با فریادهای «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» یاری و همراهی کردند و بعدا با تبیین «جمهوری اسلامی» توسط حضرت امام با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» نظر و دیدگاه حضرت امام را تایید کردند و نظام مطلق ولایت فقیه در این مملکت امام زمانی برپا شد. من در مقام قیاس، توجه شما را به انقلاب مصر جلب میکنم. مردم مصر با انگیزههای دینی و با شعارهای اسلامی بر ضد مبارک قیام کردند و قیام آنها رو به رشد رفت تا نظام مبارک سقوط کرد. منتهی چون اینها از نعمت ولایت محروم بودند، انقلابشان دوام نیاورد. با اینکه جریان به اصطلاح اسلامگرا هماهنگی و همکاری و تعهد لازم برای پایبندی به تعهدات رژیم مبارک در برابر آمریکا و حتی ایجاد رابطه مستحکم با رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل پیش گرفته بودند، اما بیش از یک سال نتوانستند دوام بیاورند و حکومت مصر سرنگون شد. اما به لطف الهی چون با انقلاب ایران نظام ولایت در ایران حاکم شد و مردم، مقام ولایت را اطاعت و همراهی کردند، نظام ما توانست در برابر توطئههای عظیم جریانهای خائنانه و تجزیهطلب اوایل انقلاب، فتنهها و توطئههای گروههای مارکسیستی، جنگ تحمیلی و فتنههای سال 78 و 88 بایستد.
چرا دشمنان ما در تعجبند؟!
حضرت آقا همیشه از عظمت حضور مردم، فداکاریهای خالصانه آنها و پای کار بودن آنها با وجود همه مشکلات، تجلیل کردند. مردم ما همیشه چنان حماسهها آفریدند، چنان امتحانشان را خوب پس دادند که ما میبینیم مقام ولایت اینگونه خودش را موظف میداند که از حماسهها و عظمتهای آنها تجلیل کند. این امر نشاندهنده این است که این مردم واقعا در طول تاریخ بینظیر بودند. اگر بینظیر نبودند نمیشد انقلابی با این عظمت پیروز و حکومت ولایت برقرار شود. به لطف الهی اکثریت قاطع مردم ما، مثل همیشه و چه بسا بتوان گفت که محکمتر از جوانان اول انقلاب با دیدگاهها و باورهای عمیق مذهبی و ولایی خود در همه لحظههای حساس حضور دارند و همین مسئله است که چشم دشمنان ما را کور کرده و خشم آنها را برانگیخته است. دشمنان ما امروز متعجبند که چگونه جوانی که نه امام را دیده است و نه انقلاب و دفاع مقدس را درک کرده، چنان به ولایت شوق و عشق دارد و باورهای مذهبی در او شعلهور شده است که با هیچ سلاحی نمیتوان این باور و این ایمان را از او گرفت؟ انشاءلله تا آخر هم این گونه خواهد بود و هیچ دشمنی حریف این مردم نخواهد بود.