
سرویس پرونده: سریال ها و مجموعه های تلویزیونی مناسبتی طرفداران و تماشاگران بسیاری را در کشور به خود اختصاص می دهند. مجموعه هایی که در نوروز، ایام پیروزی انقلاب اسلامی، شب های محرم و رمضان مهمان خانه ها و شب نشینی های خانوادگی مردمان سرزمین مان هستند. در این میان مخاطبین و طرفداران مجموعه های تلویزیونی ماه مبارک رمضان بیشتر از سایر ایام سال بوده و بالطبع این سریال ها بنا به فضای موجود در این ایام از ویژگی ها، برنامه ریزی ها، سیاست ها و همچنین ماندگاری های خاصی برخوردار هستند. در این پرونده قصد این را داریم تا مروری بر چندین سال نام و خاطره از این ایام و مجموعه های تلویزیونی آن داشته باشیم، اسامی ای که ماندگار شدند، نام هایی که سنت شکنی کردند، ژانر و فضا و درخواست مردم و سیاست گذاری های به عمل آمده در این سال ها که آیا مفید بوده اند و یا خیر.
سال1380 نزدیک به دو دهه قبل شبکه سوم سیما با اثری از رامبد جوان بنام «گمگشته» مهمان سفره های افطار شب های ماه مبارک رمضان بود ، اثری اجتماعی که کم و بیش پلیسی به نظر می آید و با ته مایه های طنز رامبد جوانی خود و بازی های خوب آتیلای پسیانی و البته موسیقی تیتراژ ماندگارش با صدای مجید اخشابی مرد اول موسیقی سیما در بخش تیتراژ آن سال ها. اما همزمان با گمگشته از شبکه سوم سیما اثری به مراتب جذاب تر و قدرتمندتر و ماندگارتر در حال پخش از شبکه تهران بود به نام «یادداشتهای کودکی» ، همان خان بابای دوست داشتنی سال هشتاد. اثری با حضور ستارگان محبوب سیما سیروس گرجستانی، حمیده خیر آبادی و رامین ناصر نصیر. اما مهمترین شاخصه این اثر، ژانر و همچنین توازن قصه و حضور در ماه مبارک رمضان است.
یادداشت های کودکی در فضایی کمدی تر نسبت به گمگشته به تصویر کشیده می شود و به اتکای بازی خوب سیروس گرجستانی و کارگردانی حساب شده پریسا بخت آور اثری ماندگار از نوشته های اصغر فرهادی ناشناس آن سال ها را خلق می کنند که حتی پخش مجددش در این سال ها طرفداران بسیاری داشته است.
سال 1381 همکاری مجدد شبکه تهران با زوج بخت آور و فرهادی منجر به ساخت یک تصویر ماندگار دیگر در تاریخ رسانه ملی می شود که باز هم فضای اثر کمدی است اما به سبک سازندگانش و مسئله این بار جوان تر ها هستند. سریال مهمان خانه های مردم روزه دار در سال هشتاد و یک مجموعه «پشت کنکوری ها» است ، اتفاقی ماندگار با بازی های به یاد ماندنی علی صادقی، برزو ارجمند و رضا داود نژاد و ...
در این سال ها شبکه های مختلف سیما ژانرهای مختلفی را می آزمودند تا به یک شرایط آرمانی و باب طبع مخاطب برسند اما در این میان شبکه تهران گویی همچون گذشته فضای مخاطبین خود و حتی هنرپیشگان و فیلمسازان محبوب مردم را شناخته بود و مدام دست به ساخت آثاری ماندگار برای این ایام می زند. این شبکه در سال 1382 مجموعه «رانت خوار کوچک» را با بازی سیروس گرجستانی به نمایش می گذارد. اثری تقریبا مشابه آثار سال های گذشته در فضا و ژانر و اما در قصه نزدیک به یادداشت های کودکی که مروری بر مسائل اجتماعی و گهگاه اقتصادی جامعه دارد و با طعنه ها و کنایه های طنزش آرامش و شادی سفره های افطار را فراهم می کند. اتفاقی که مخاطب رسانه ملی به شدت طالب آن است. این اثر را حسین سهیلی زاده برای شبکه تهران آماده نمایش کرده بود.
سال 1383 سال متفاوت و ماندگاری برای رسانه ملی است. قاسم جعفری پس از ساخت سریال های موفق سیما در آن سال ها همچون خط قرمز در سال هفتاد و نه و مسافری از هند در سال هشتاد و دو ، اثری متفاوت و با موضوعی خاص را مهمان سفره های افطار مردم روزه دار می کند. «کمکم کن» شاید به نوعی آغازی بر ژانر ماورایی مجموعه های تلویزیونی ماه رمضان بود. اثری که ماندگار شد اما تقریبا دیگر بازپخشی نداشت. اما شبکه سوم سیما این بار قدرتمندتر از گذشته در این فضا حضور پیدا کرد. مدیران این شبکه این بار به سراغ یک طنزپرداز تمام عیار رفتند تا رقم بیشتری از مخاطبین تلویزیونی را تا مدت های مدید به نام خود ثبت کرده باشند. سال فوق العاده سفره های افطاری با قصه ای بی نظیر از رضا عطاران همراه است. «خانه به دوش» او به شدت خوب و مخاطب پسند است و دغدغه محور. همچنان که طنازانه روایت می شود تلخ است و به دل نیز می نشیند. خانه به دوش با بازی های عالی حمید لولایی، مریم امیرجلالی و علی صادقی چنان به دل می نشیند که بازپخش های متعددش پس از سال ها گویی سریالی نو را روایت می کند و مخاطب را تا آخرین لحظه گرفتار خویش نگاه می دارد.
ادامه دارد...