
سرویس حاشیه نگاری: مجمع ملي نوشت افزار مدتي است که فعاليتش را آغاز کرده و مجموعه هاي مختلف توليدکننده و توزيع کننده در آن عضو شده اند. نظرات مثبت و منفي فراواني درباره اين مجمع وجود دارد. محمد سرشار از کساني است که با تشکيل مجمع مخالف است. در ادامه نظرات وی را در این خصوص خواهیم خواند.
از نظر قانوني چيزي به نام مجمع توليدکننده نوشتافزار ايراني اسلامي نداريم. اقدامي که جبهه حزبالله انجام ميدهد در هر عرصهاي بايد منطبق با قوانين و محکم باشد، يعني اقدامات هيجاني يا ناقض قوانين کشوري از جريان حزباللهي پسنديده نيست. نياز به تأسيس يک مجمع يا انجمن صنفي در زمينه نوشتافزار داريم ولي بايد فرآيند را به شکل قانوني طي کند. ابتدا هر کدام از توليدکنندگان بايد شخصيت حقوقي خودشان را کامل کنند و مجوزهاي لازم را دريافت کنند تا از نظر نهادهاي ذيربط به رسميت شناخته شوند. در مرحله بعد اين شخصيتهاي حقوقي رسمي ميتوانند در قالب انجمنهاي صنفي کار حرفهاي خودشان را آغاز کنند. تشکيل اين مجمع به نظر من کار اشتباه و خطايي است چون اين مجمع، هويت قانوني ندارد.
نکته ديگر آنکه در جايي که ميشود انجمن صنفي تشکيل داد، تشکيل مجمع، کار غلطي است؛ چون اصناف، جزو پايدارترين و قديميترين انجمنها در کشور ما هستند و اختيارات قانوني زيادي دارند. يک مجمع چنين اختياراتي ندارد و در قالب گروههاي فرهنگي محسوب ميشود و ديگر کار صنفي نميتواند انجام دهد. در جايي که ميتوانيم يک کار اصولي و ريشهاي انجام بدهيم و طبق قانون، اختياراتي را براي خودمان ايجاد کنيم تا نگاه ما در عرصه نوشتافزار پايدار شود و در نسلهاي بعدي هم ادامه پيدا کند، آمديم با يک کار غيرقانوني و نادرست، آن تلاش اساسي را منحرف کرديم.
جنگ با فانتزيسازي
نکته ديگر اينکه حجم عمدهاي از اين دفترها که به بازار عرضه ميشود، دفاتر غيرفانتزي هستند يعني از شخصيتهاي انيميشني و سينمايي و... روي جلد اين دفترها استفاده نشده است. محل نزاع ما با دشمن هم اين دفترها نيست. محل نزاع، دفترهاي فانتزي است. حالا حجم دفترهاي فانتزي غيرخودي چقدر است؟ حدود بيست ميليون جلد دفتر است. اگر اين عدد درست باشد يعني ما محل نزاعمان با دشمن روي بيست ميليون جلد دفتر است. اگر اين آمار را در نظر بگيريد، فروش يک ميليون و سيصد هزار دفتر انگار که شما فقط حدود ده درصد بازار را پوشش دادي.
ارتباط توليد با نان زن و بچه
نکته مهم ديگر در اين زمينه تخصص است. کساني که با سرمايه شخصي و با مطالعه يا دانش لازم وارد اين عرصه بشوند، احتمال موفقيتش خيلي بيشتر از کساني است که روي سرمايههاي دولتي و شبهدولتي وارد اين عرصه ميشوند. شما مديري را در نظر بگيريد که اگر دفترهاي مشقش فروش نرود، حقوق کارمندانش را نتواند بدهد حتي ممکن است نتواند نان سر سفره زن و بچهاش را ببرد. اين را مقايسه کنيد با کسي که نقدينگي در اختيارش قرار دادند و اگر شکست بخورد يک نامه عذرخواهي بنويسد و اعلام کند که من به اين دلايل ناموفق بودم. نفر اول براي فروش دفترها و توسعه شبکه توزيع و... از هيچ کاري دريغ نميکند ولي نفر دوم از سر سيري ميآيد سراغ اين کار.
دغدغه داشتن و خود را وقف کار کردن خيلي مهم است. يکي از تجربههاي شيريني که در اين زمينه دارم، دفترهاي قاصدک است. مجموعه کارهاي قاصدک يک مجموعه دغدغهمند است که ميخواهد در اين بازار بماند. اين مجموعه به زودي به يکي از بزرگترين توليدکنندگان دفتر فانتزي ايراني اسلامي تبديل ميشود. ولي اگر مجموعهاي دغدغه نداشته باشد، يک دفعه ميبينيد سه سال ديگر رفت سراغ توليد بازيهاي کامپيوتري، پنج سال ديگر سراغ توليد انيميشن رفت و هفت سال ديگر دغدغهاش طراحي کميکاستريپ شد. هي از اين شاخه به آن شاخه ميپرند. اينها را هر چقدر هم که حمايت کني در اين بازار نخواهند ماند و متأسفانه تجربه تلخشان باعث ميشود که ديگراني که ميخواهند در اين زمينه فعاليت کنند با سختي بيشتري بتوانند ورود کنند.
اصلاح غفلت تاريخي
الان توليدکنندگان نوشتافزار ايراني و اسلامي بايد به سرعت بروند و اين غفلت تاريخي که ما در اين زمينه داشتيم را از بين ببرند و سريعتر انجمن صنفي تشکيل بدهند. اگر انجمن صنفي تشکيل ندهيم، کساني تشکيل ميدهند که بعدا نميتوانيم درستش کنيم. مثلا انجمن صنفي کتابفروشان را بببينيد، مجمع ناشران انقلاب اسلامي هر کاري کرد نتوانست آنجا ورود پيدا کند. امثال نشر چشمه مديريت آن مجموعه را به عهده داشتند و براي جمهوري اسلامي بحران ايجاد کردند. ما در عرصه توليد نوشتافزار وضعمان فرق ميکند. خط مقدمي تازه تأسيس کرديم. اينجا ما بايد آييننامهها را بنويسيم، ما بايد پيوست فرهنگي فعاليت اقتصادي در اين زمينه را تدوين کنيم. اين اشتباه است که اين سنگر را رها کنيم و برويم سراغ سنگري که موقع عقبنشيني بايد به عهده ميگرفتيم و ميرفتيم آنجا مستقر ميشديم. ما مجموعه عظيم اختيارات صنفي را رها کرديم و رفتيم سراغ يک مجموعه فرهنگي که هيچ اختيار صنفي ندارد.
تشکيل مجموعههاي فرعي مثل مجمع توليدکنندگاني که الان راه افتاده، حس کاذبي از موفقيت در توليدکنندگان ايجاد کرده که يادشان ميرود آن سنگر اصلي را بگيرند و کساني ديگر آن را خواهند گرفت. موتور توليد نوشتافزار در کشور ما به حرکت افتاده و دغدغه شده و عده زيادي در اين زمينه کار ميکنند و به طور طبيعي اينها انجمن صنفي خواهند شد.