سرویس حاشیه نگاری: «بانویی از اسلو» نام نمایشی است ساخته گروه نمایش آکادمی هنر به کارگردانی مشترک مجید رحیمی جعفری و علی اتحاد که از دوشنبه 9 مرداد در سالن حافظ به روی صحنه رفته و در آن یکی از خوانندگان سبک راک و متال کشور نیز هنرنمایی میکند!
شهریار صیقلانی، خواننده سبک راک و متال است که نزدیک به هشت سالی میشود فعالیت حرفهای خود را آغاز کرده و از اجراهای او میتوان به اجرا و همکاری در گروه نایما (حمزه یگانه) اشاره کرد. صیقلانی که مدرس صداسازی در سبک راک، متال، جاز و بلوز است و همراه با همایون مجدزاده در گروه «سرب» نیز حضور دارد پیش از این در کلاسهای بازیگری مسعود کیمیایی شرکت کرده و قرار است در نمایش «بانویی از اسلو» چند ترانه مشهور را بازخوانی کند.
آنچه از تیزرهای این نمایش بر میآید این است که قطعه اجرایی صیقلانی کاریست از گروه «Poets of the fall»، یک گروه آلترنتیو راک فنلاندی که از سال ۲۰۰۳ با ترانه «Late Goodbye» به عنوان موسیقی تیتراژ پایانی بازی ویدئوی «مکس پین ۲(سقوط مکس پین)» خود را به دنیای موسیقی معرفی کرد و در سال ۲۰۰۴ با ترانه «Lift» که در یک برنامه کامپیوتری استفاده شده بود یکی از بهترین گروههای راک در فنلاند شد. به طوری که برای ترانه «Late Goodbye» جایزه گنگ (G.A.N.G) که هم سطح جایزه گرمی است را در ۲۰۰۴ از آن خود کرد و «Lift» نامزد بهترین آهنگ فنلاندی در بهترینهای رادیو YLEX شد و در سالهای بعد نیز موفقیتهای بیشتری را کسب کرد.
قطعه اجرایی صیقلانی در بانویی از اسلو (carnival of rust) یا کارناوال زنگزده نام دارد که در سال 2006 از گروه poets of the fall اجرا شده و جایزههای بسیاری را از آن خود ساخته است و ترجمه قسمتی از متن ترانه آن در ادامه آمده است:
بیا و باران را سیراب کن
چرا که تشنه عشقتم و زیر آسمان شهوت میرقصم
بیا و باران را سیراب کن
چون بدون عشقت، زندگیام چیزی جز این کارناوال زنگزده نیست
همه چیز یک بازی است، اجتناب از باختن، هنگامی که رنگهای واقعی میطراود
بسیار جای تاسف است که در فقدان هنر اصیل در کشورمان، هنرمندان به اجرای آن دسته از موسیقیهای غربی میپردازند که زندگی رو به زوال را برای مخاطبان خود بازگو میکنند و رقص در آسمان شهوت را برای آنها متصور میشوند! موسیقیهایی سرشار از تلخی آن هم تلخیای که سوغاتی از غرب و فرهنگ غربی و شهوتپرستیهای آنها است.
هنرمندان ما به جای خلق هنرهایی با سبک و سیاق ایرانی نه تنها سبکهای موسیقی غرب را اتخاذ میکنند بلکه کارهای هنری آنها را دقیقا اجرا میکنند و فرصت خلق هنری مناسب با معیارها و ارزشهای ملی و مناسب مخاطب ایرانی را از خود و مخاطبانشان سلب میکنند.
هنر مقولهای است که نمیتوان ابعادی را برای آن متصور شد ولی در بسیاری از مواقع سبکها تاحدودی قالبهای اثر هنری را مشخص میکنند. هنرمندان زیادی از سالها قبل در کشورمان با استفاده از سبکهای راک و متال کار خود را آغاز کردهاند. قبل از آن در سبکی مثل رپ دیدیم که هنرمندان با بومی کردن این سبک، سبک جدیدی از رپ که بعدها رپ پارسی (فارسی) نام گرفت را پیریزی کردند و امروزه رپکنهای کشورمان موسیقیهایی با زبان فارسی و متنهایی متناسب با سبک زندگی ایرانی ارائه میکنند. البته ارائه مجوز برای خوانندگان این سبک در کش و قوس وزارت ارشاد است و هنوز سند مشخصی از سوی مسولان برای آن ارائه نشده است. هنرمندان این سبک بدون کسب مجوز و به اصطلاح به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند و در برخی موارد هم مشکل اخلاقی دارند ولی با این حال سیر تکامل و بومی شدن این سبک پیشرفت خوبی داشته که در مورد سبکهایی مثل راک و متال شاهد آن نبودهایم.
متاسفانه امروز هنرمندان ما به جای به کار گرفتن خلاقیتشان، دقیقا اجراهای غربی را تکرار میکنند. آن هم اجراهایی که با درونمایه تلخ و سیاهشان زندگی پوچ و بیمفهومی را برای مخاطبانشان جلوه میدهند. در حالیکه هنر یک کشور نشان از فرهنگ آن کشور است و باید برای رسیدن به فرهنگ اصیل و غنی کشورمان تلاشهای بیشتری صورت بگیرد.
این کمکاریها از طرفی گریبانگیر دستگاههای دولتی است که در تمامی این سالها هنوز سند مشخصی برای موسیقی ارائه نکردهاند و هر ارگانی به سلیقه خودش با این موضوع برخورد میکند که خود به نوعی مانع بزرگی برای رشد هنر محسوب میشود و هنرمندان هم در این شرایط به فکر اجرای کارهای هنرمندان غربی هستند و در این بین مردم در حسرت چشیدن طعم فرهنگ و هنر ناب و اصیل ملی...