
در رابطه با سفرهاي راهيان نور، چه نظري داريد؟ به نظر شما امسال راهيان نور نسبت به سالهاي گذشته چه نقاط پيشرفتي ميتوانست براي خودش متصور بشود؟ چه كارهايي ميشود انجام داد تا راهيان نور بهتری داشته باشیم؟
راهيان نور نقاط ضعف زيادي دارد، و اولويت اول نقاط ضعف راهيان نور، راويان هستند. هيچ سياست درستي براي گزينش و عملكرد راويان نور در اين چند سال انجام نشده است. تربيت راويان و گسيل كردن آنان به اردوهای راهیان نور، متأسفانه ضربه هم زده است؛ در حالي كه خيلي ساده و با سياستگزاري كمهزينهتر از آنچه كه تا حال انجام شده، میشد تعدادي از نيروهاي بازنشسته داراي سابقه جنگ را با تعيين حق مأموريتهاي خيلي اندک، نوبتبندي كرده و در مناطق مستقر كرد؛ كه متاسفانه اين كار را نكردند. مسئولان عدهای از جوانانی كه جنگ نديدهاند را آن هم با چه وضع بدي، تربيت كرده و به این اردوها فرستادند. وقتی پاي روايتهايشان مينشينيم، خزعبلاتي تحويل مردم ميدهند كه آدم از بيان مجددش خجالت ميكشد. اين وضع مال امروز و امسال هم نيست؛ از ده سال پيش به اين طرف اين وضعيت حاكم بوده و این هم نمونهای از مديريت فرهنگي بیسواد و بدون تسلط كافي بر موضوع است. راهيان نور هم تكهای است از همه تكههاي فرهنگي كه در اين كشور وجود دارد.
شما تا به حال كار روايتگری انجام دادهايد؟ يك راوي بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟
مدتي کار روایتگری انجام دادم ولی بعدها ديگر انگيزهام را از دست دادم. اولويت مهم راوي اين است كه در دفاع مقدس به طور مستقیم حاضر بوده و تجربه داشته باشد که اینها شامل من نميشود! همين قسمت اول و مهم را من ندارم. من آن دوران را تجربه نكرده بودم و سعي كردم با مطالعه سنگين اين نقيصه را كمرنگتر كنم ولی اعتقاد دارم همان چند وقتي هم كه يكي مثل من روايتگری كرده، كار اشتباهي بوده است. آن زمان بايد يكی از بچههای جنگ ميآمد و روايت ميكرد؛ چون نبود، سراغ من آمدند. از بچههاي جنگ، بازنشستههایی هستند که گوشه خانهها افتادهاند و بيكارند و اتفاقاً دنبال همچين جمعهايي ميگردند كه گوش شنوايي وجود داشته باشد تا حرف دلشان را بزنند. اگر يك حق مأموريت معقول و محل مأموريت برايشان تعيين شود، انرژي و روحیه میگیرند و این کار در نشر صحيح فرهنگ دفاع مقدس بسیار مؤثر است، ولی متأسفانه اين حرفها اولويت كسي نيست.
اين افرادي كه در دفاع مقدس حضور داشتهاند، حدود ده - پانزده سال ديگر عملاً ديگر نميتوانند در اين زمينه فعال باشند، آن چهکار باید کرد؟
از پایان جنگ بيست سال گذشته و ما در سال 67، سي تا چهل هزار رزمنده بين 17 تا 25 سال داشتيم. چطور شما بيست سال روي آن گذاشتيد و حساب کردید که 10 سال ديگر 55 تا 60 ساله شده و از دور خارج ميشوند؟! فرماندهان ارشد سپاه همگی بالاي شصت سال سن دارند ولی چطور اين بچههايي كه آن موقع هجده ساله بودند، ده سال ديگر از دور خارج ميشوند؟!
ممكن است انگيزه یا توانشان كم بشود و جنب و جوش خاصی برای انتقال مطالب به جوانان نداشته باشند...
همين الان چرا استفاده نميكنند؟ الان چرا توجه نمیکنند كه اين بچهها همه 45-50 سال سن دارند و گوشه خانه افتادهاند؟ هر موقع هم سراغ این بچهها می روند، ميگويند: برو راهيان نور و صلوات بفرست. باید زن و بچهاش را رها كند و با دو تا كاروان برود و همين طوري هم دست خالي برگردد. همين حق مأموريتي كه به راويان جوان میدهند هم به آنها نمیدهند!
يعني شما معتقديد كه راويان جوان، اگر آموزشهاي خوبی هم ببينند و به موضوع مسلط باشند باز هم نميتوانند روايتگری كنند؟
متأسفانه آنچه كه من از راويان جوان ديدهام، آنقدر فاجعهبار است كه به نظر من اصلاً بايد حذف بشوند و نبودش از بودش بهتر است.
جناب صمدي! به نظر شما دولتي بودن راهيان نور عاقبت اين حركت را به چه سمتي ميبرد؟
من به اين تئوري عجيب و غريب كه راهيان نور بايد خصوصي بشود، اعتقاد ندارم؛ اتفاقاً راهيان نور پروسهای دولتي است و دولت هم بايد برايش سرمايهگذاري كند. من اعتقاد ندارم كه راهيان نور ميتواند مثل زيارت مشهدمقدس و قم بشود و كاروانهای زیارتی خصوصی به آنجا بروند. چند سال قبل، پيش يكي از اين مسئولين فرهنگي بوديم که براي اجراي سرودهاي دستهجمعي دنبال اسپانسر خصوصي ميگشت و براي 22 بهمن با شرکتهای الجي و سامسونگ صحبت كرده بود تا حمایت کنند! اين کار همانقدر احمقانه است كه مطرح شدن خصوصیسازی راهیان نور.
منظور از خصوصي شدن، پشتیبانی شدن از سوی الجي و سامسونگ نیست، ولي میشود مردم تشكلهايی راه بياندازند، و به راهینا نور بروند و خودشان هم پول بدهند.
مشهدمقدس 1400 سال عقبه دارد و چندين ميليون شيعه در طول تاريخ به پای آن خون دادهاند. آنجا حرم امام معصوم است و هیچ شباهتي دفاع مقدس ندارد. يك نفر با يك تئوري از يك جايي ميآيد پارازيتی رها ميكند و همه پشت سرش میایستند. همه چيز را هم راحت میشود از بین برد. به نظر من استارت زدن براي ماجرای خصوصي كردن راهیان نور، از بين بردن همان چيزي است كه امروزه هم وجود دارد؛ هيچ وقت بخش خصوصی نميتواند هزينههاي كلان راهيان نور را بدهد. مني كه 10 سال است كاروان بردهام و با تك تك هزينهها و مشكلاتش آشنا هستم، با اطمينان ميگويم كسي اين تئوري را ميدهد كه تا حالا خودش يك كاروان هم نبرده!
يعني شما معتقديد حتي اگر مردم مشتاق باشند و براي اينكه به اردوی راهیان نور بروند، حاضر باشند پول هم خرج كنند، باز هم نميشود به كيفيت زمان دولتي بودن برسد؟
نميشود اين هزينهها را پرداخت كرد؛ غيرممكن است. شما میتوانید هزينه واقعي راهيان نور را به مردم و به مسئولان كاروانها ابلاغ کنید و ببينيد چند نفر ميروند. غير ممكن است. هزينهای که هماکنون میشود، 10 برابر چیزی است که در بسيج یا دانشگاهها، از مردم میگیرند.
در مورد مشكلات راويان جوان چند مصداق بیان کنید؟
یادم هست در منطقه عملياتي والفجر هشت، راوي جوانی آمد و گفت: رزمندگان ما از اروند عبور كردند، يك هفته آن طرف اروند جنگيدند و برگشتند. اين روايت مال عملیات بدر است كه بچههای ما شكست خوردند. آن راوی عمليات بدر را در منطقه پيروزمندانهترين نقطه عملياتي یعنی والفجر8 نقل كرد. از اين چيزها خيلي زياد است. البته يك مدت هم آقايان رها كرده بودند و اصلا روايت نميكردند؛ فقط مداح و واعظ میآوردند به مناطق، روضه ميخواندند و مردم گريه ميكردند و ديگر كاري نداشتند. يادم هست 2-3 سال آخري كه كاروان ميبردم، فقط روضه و گريه بود و ديگر روايت نداشتيم.
آيا شما با اين مدل موافق هستيد يا اينكه روضه و گريه بايد چاشني و نمك آن روايت اصلي باشد؟
قطعاً همين طور است. روضه و گريه در ماه محرم هم بايد چاشني باشد که متأسفانه الان در مملكت ما اصل شده.
به عنوان سؤال آخر، چه نقطه مثبتي در راهيان نور اين چند سال اخير ديديد؟
در آن چند روزي كه فرد در مناطق عملیاتی حضور دارد، فضاي معنوی، آدم را ميگيرد و اين هم به لطف خون شهداست و كار دولت نيست! وقتي شما وارد این مناطق ميشويد، میبینید كسي كه كمترين نسبتي با مسائل دفاع مقدس داشته باشد، در آن 4- 5 روزي كه آنجا است داخل جوّي میشود که بسیار تأثیرگذار است؛ مخصوصاً در مناطقی مثل فكه، يادمان شلمچه و يادمان طلاييه فضا و جوّي وجود دارد كه بلاتشبيه مثل جوّ خانه خدا است و اينها دولتساخته نيست؛ از مداحي هم به وجود نيامده و يك عقبه فرهنگي در ذهن همه دارد. همين كه شما هزينه ميكنيد و عدهای را ميبريد و در آن فضا قرار میدهید، تا همين جا، اگر هيچ كار ديگري نكنيد هم کار مثبتي است. گله ما اين است كه از اين فضا ميشود استفادههاي خيلي زيادي كرد، ولی شما از يك دريا به اندازه يك ليوان آب استفاده ميكنيد و برميگرديد؛ من ميگويم از بقيهاش هم ميشود استفاده كرد.