
سرویس معرفی: سيميندخت وحيدي از شاعران متعهد و پرتلاش است كه در سال ١٣١٢ شهرستان جهرم متولد شد. وي از نوجوانی به سرودن شعر پرداخت و در ٢٥ سالگي مجموعه داستانی تحت عنوان «لالههای داغدار» نوشت.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي هم همكاري خود را با صداي جمهوري اسلامي ايران و با حوزه هنري آغاز كرد و تدريس در كارشناسی شعر تربيت معلم را عهده دار شد. وي همچنين در كانون مركزي آموزش و پرورش به تدريس شفاهي و مكاتبهاي براي جوانان كشور پرداخت و ضمن عضويت در شوراي شعر حوزه هنري ،سردبيري ماهنامه «كوثر» را پذيرفت.
سيمين دخت وحيدي هم زمان با دفاع مقدس در فضاي معطر شهرهاي جنگ زده و خطوط مقدم جبهه به شعرخواني و همگامي با رزمندگان ميپرداخت. مجموعه اشعار وي عبارتند از «يك آسمان شقايق» ، «حس ميكنم زندگي را» ، «موج هاي بيقرار» و ... تعدادي از آثار گردآوري شده توسط ايشان هم «در قاب گلها»، «كوثر»، «چشم بيمار»، «غم دلدار»، «شعر جوان»، «از نگاه آينهها» و ... نام دارند.
«هشت فصل سرخ و سبز» و «این قوم ناگهان» دو مجموعه از اشعار سیمیندخت وحیدی است که در حوزه ادبیات دفاع مقدس منتشر شدهاند. «این قوم ناگهان» عنوان کتابی از این نویسنده است که در چهار دفتر سروده شده است. دفتر اول غزل و قصیده، دفتر دوم در قالب مثنوی، دفتر سوم در قالب شعر نو و شعر سپید و دفتر چهارم در قالب رباعی و دو بیتی میباشد. مضامین اشعار وحیدی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی است که با زبان کهن سروده شده است. وحیدی بر وزن و موسیقی کناری و درونی آشناست و کمتر میتوان سکته و کمی و کاستی وزن را در شعرهای او یافت.
لذا بازیهای زیباشناختی وزنی در شعرهای وی به چشم نمیآید. استفاده از ردیف و قافیههایی نظیر بی تو، امروز، نمیشود، سبز و هنوز که در شعرهای نو کلاسیک بسیار استفاده شده در شعرهای وحیدی زیاد به چشم میآید. در بیشتر جاها استفادههای زیبایی از این شیوه ها شده است که کم هم نیست. خانم وحیدی شاعر نو کلاسیک است که روان بودن در شعر و زبان شعری از نکات قوت اوست.
«به درک عشق رسیدن»، مجموعهای از 166 شعر در قالب غزل، که شامل شعرهای موفق و زیبای سیمیندخت وحیدی است که از کتابهای پیشین او برگرفته شده است. شاعر این مجموعه، با تجربهای که از غوطه خوردن در ادبیات کلاسیک فارسی اندوخته، در آثار خود به ویژه غزل، به زبان و بیانی ساده و صمیمی رسیده است و تصاویر اشعار او در تبیین هر اندیشهای تازه و رساست. همین ویژگی سبب شده که شعر او گسترۀ بسیار وسیعی از مخاطبان را جذب کند، خوانندۀ حرفهای شعر نیز از مطالعه آثارش حظ فراوان میبرد.
وحیدی شاعری است که به شعر اندیشه گرایش دارد. او صاحب جهان بینی توحیدی و اسلامی است و در پی اشعارش فلسفهای پنهان است که درک و دریافت آن برای مخاطبان عام چندان ساده نیست. یکی از ویژگیهای هنر ناب به ویژه شعر، این است که ایهام دارد و از وضوح و روشنی فاصله می گیرد. وحیدی این هنر را دارد که اندیشههایش را شفاف و عریان در شعر بیان نکند، بلکه در لفافۀ ابهام و ایهام و با تصویر کردن عرضه کند تا به خواننده فرصت تأویل و لذت کشف را داده باشد.
برخی از عناوین شعرها عبارتند از: «گریه میکنم»، «انگشتر راز آفرین»، «شتاب کن!»، «لبریز از بهار»، «شعر موزون پرهیزگاری»، «مثل آب»، «رؤیای هستی» و «مقام شهادت».
در ادامه شعری از این کتاب زیبا خواهیم خواند:
جوشش فصل بهارم شعر مولاناییام
سر به سر، شورم، شرارم، شعله شیداییام
نیمه شب تا آسمان هل اتی قد میکشم
تا بر افروزد چراغی بر شب تنهاییام
بال در بال ملایک می روم تا چشم او
گل کند در جلتجای مرز نابیناییام
آن چه در آیینه ذهنم تداعی میشود
نقش او باشد که برخیزد به همآواییام
در مسیر پر زدن با شور آهنگ نسیم
یک تپش از اشتیاقم، یک نفس گیراییام
راه و چاه و مقصد و مبدأ برای من یکی ست
مثل یک دریا پر از امواج بیپرواییام
قسمتم کن با تو باشم با تو، در آن سوی خاک
آتش افکن بر تمام هستی دنیاییام