
سرویس حاشیه نگاری - احسان سالمی: چند سال پیش بود که حوزه هنری برای اولین بار با جلوگیری از نمایش فیلم سینمایی «گشت ارشاد» در سینماهای متعلق به این نهاد فرهنگی، مفهوم جدیدی را در سینمای ایران به وجود آورد: «فیلمهای تحریمشده توسط حوزه هنری».
مدیران حوزه در توجیه این کار اعلام کردند که این نهاد، فیلمهای غیرارزشی، مسئلهدار و فیلمهایی که از خطوط قرمز رد شدهاند را مطابق تشخیص کارشناسان خود نمایش نخواهد داد. حوزه هنری در آن سال همزمان با این اثر، فیلم سینمایی «زندگی خصوصی» را هم در لیست تحریمهای خود قرار داد تا برای اولین بار، نهادی موازی وزارت ارشاد متولی امر عطای مجوز نمایش و ممیزی بر آثار سینمایی شود. این نهاد در ادامه نیز برای فیلمهایی که قصد اکران در سینماهای حوزه داشتند، شرایط ویژهای مشخص میکرد و گاهی ممیزیهای جداگانهای، مازاد بر آنچه که ارشاد بر آثار اعمال میکرد؛ در نظر میگرفت.
هر چند که این اقدام حوزه هنری در آن سالها با واکنشهای بسیاری روبرو شد و تقریبا رابطه حوزه را با اغلب اهالی سینما و حتی مدیران ارشاد به شدت پُرتنش کرد ولی در نهایت این حوزه هنری بود که به واسطه برخورداری از امتیاز مالکیت بخش زیادی از سینماهای کشور به ویژه سینماهای شهرستانها، حرف اول و آخر را در اکران میزد.
بعد از آن فیلمهای «پل چوبی» به کارگردانی مهدی کرمپور، «برف روی کاجها» به کارگردانی پیمان معادی، «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی، «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، «بیخود و بیجهت» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی و «قصهها» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد از جمله فیلمهایی بودند که در آن سالها، از فرصت اکران در سینماهای حوزه هنری محروم شدند و در لیست معروف فیلمهای تحریمی حوزه هنری قرارگرفتند.
اما حوزه هنری در حالی در همه این سالها به واسطه تحریم برخی از آثار سینمایی (که آخرین نمونههای آن فیلمهای «لانتوری» و «ماحی» بودند) حاضر به تحمل اختلافات با اهالی سینما شده است که در این میان گهگاهی نیز بیشتر از آنکه به دنبال پایبندی به اصول اخلاقی مورد ادعایش باشد؛ به نوعی با چشمپوشی از قوانینی که خودش وضع کرده، تلاش کرده تا در بلبشوی اکران آثار سینمایی در کشور، از قافله کاسبان سینمای ایران عقب نماند!
این نهاد فرهنگی که در سال 91 با تحریم «گشت ارشاد1» مدعی شده بود که حاضر نیست آثاری که نسبت به مسائل اخلاقی و عفت عمومی جامعه بیتوجه هستند را در سینماهایش اکران کند؛ درست در فاصله 5 سال، با چرخشی 180 درجهای حاضر به اکران نسخه شماره دوم همان فیلمی شده که ماجرای تحریمهای حوزه هنری با آن کلید خورد!
«گشت ارشاد 2» که اثری به مراتب غیراخلاقیتر از نسخه اول آن محسوب میشود در حالی اکران عمومی خود را آغاز کرد که نه تنها از امتیاز اکران در سینماهای حوزه برخوردار بود که حتی سرگروهی آن نیز به سینما استقلال حوزه هنری سپرده شد! جالب آنکه هنوز اکران این آثار آغاز نشده بود که موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری با پرداخت رقمی چند صدمیلیونی حق رایت نمایش خانگی این اثر را هم خریداری کرد!
جالبتر آنکه حتی رسانههای اصولگرا و ارزشی نیز نسبت به این ماجرا واکنشی نشان ندادند و مشغلههای فکری ناشی از انتخابات مهم ریاست جمهوری دوازدهم باعث شد تا فعالان این عرصه، چشمان خود را بر کاسبکاری نهادی همچون حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان یکی از مهمترین متولیان امور فرهنگی در کشور ببندند و در مقام تضعیف این نهاد در مقابل سازمانهایی چون وزارت ارشاد برنیایند؛ غافل از اینکه حوزه هنری از همان روزی که راضی به اکران آثاری چون «فروشنده» و «سلام بمبئی» در سینماهایش شد، نشان داد که این حوزه دیگر آن حوزه سابق نیست...!