
سرویس حاشیه نگاری: همانطور که می دانیم همهی انسانها برای امرار معاش و تأمین هزینهها و نیازهای زندگی نیازمند کار و کسب در آمد میباشند و نداشتن شغل باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی برای ادامه زندگیشان میشود، اما این تنها مشکل بیکاری نیست بلکه بیکاری معضلات زیادی در زمینههای فردی، خانوادگی، دینی و اجتماعی دارد.
گزارش مرکز آمار ایران در مورد بیکاری نشان دهنده پدیده نگرانکننده و تامل برانگیزی است، این گزارش نشان میدهد نرخ بیکاری از ۱۰.۷درصد در پاییز ۹۴ (قبل از اجرای برجام) به ۱۲.۷درصد در تابستان ۹۵ چندین ماه پس از اجرای برجام رسیده و شمار بیکاران در این مدت ۷۰۰هزار نفر افزایش یافته است. جدول این آمار را در ادامه خواهید دید.
این گزارش و خطرات ناشی از آن جامعه ما را به صورت جدی در معرض تهدیدات فرهنگی و اجتماعی زیادی قرار می دهد. برای روشنتر شدن این معضلات ابتدا باید بدانیم بیکاری چیست؟ و به چه کسی بیکار گفته میشود؟
بیکار در اقتصاد به فردی گفته میشود که در سن کار (۱۵ تا ۶۵ سال) و جویای کار باشد اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند. کودکان و افراد مسن از آن جهت که قادر به انجام کار نیستند، جزو جمعیت فعال به حساب نمیآیند. زنان خانهدار و دانشجویان اگر جویای کار نباشند، جزو جمعیت فعال شمرده نمیشوند، اما در عرف حتی به کسانی که مشغول به کارهایی مانند دستفروشی یا شغلهای موقت با درآمد پایین میباشند نیز بیکار گفته میشود و این افراد را بیکار محسوب میکنند.
اکنون که با تعریف بیکاری آشنا شدیم بهتر میتوانیم به آفات و آسیبهای آن بپردازیم، اولین تأثیر منفی بیکاری در درون فرد به وجود میآید آنجایی که فرد به خاطر اینکه نمیتواند کار مفیدی داشته باشد خود را فردی بی ارزش و سربار خانواده و اجتماع تلقی میکند و این امر باعث منزوی شدن، افسردگی، و مشکلات روحی و روانی بسیاری میشود.
در دین مبین اسلام نیز بسیار به کار و فعالیت و کسب در آمد تاکید و سفارش شده است، پیامبر اکرم (ص) نیز در باره کار و کسب در آمد حلال فرمودند: ((اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً افضلها طَلَبُ الْحَلال)) یعنی عبادت هفتاد جزء است که برترین آنها کسب روزی حلال است. ایشان در فرمایشی دیگر میفرمایند: «ملعون من القی کله علی الناس.» ملعون است کسی که هزینه زندگیاش را به دوش دیگران اندازد. از این فرمایشات پیامبر عظیم الشان اسلام و آیات و روایات دیگر ائمه معصومین میتوان به اهمیت کار و کسب روزی حلال و همچنین ناپسندی بیکار در آموزههای دین مبین اسلام و مذهب تشیع پی برد.
اما آسیب بعدی بیکاری در عرصه خانواده نمایان میشود، وقتی پدر یک خانواده بیکار باشد توازن قدرت و مدیریت در خانواده تغییر میکند چرا که پدر بیکار به نوعی سرافکنده است و دیگر نمیتواند الگوی فرزندان باشد یا بر رفتار و اعمال آنها کنترل و نظارت داشته باشد، بدین گونه میبینیم که بنیان خانوادهها کمکم سست میشود و وقتی در جامعهای خانوادهها از بنیان محکمی برخوردار نباشند کمکم فساد و بزهکاری در خانواده و به تبع آن در اجتماع افزایش پیدا میکند.
از موارد دیگر تأثیرات بیکاری بر خانواده میتوان به بروز اختلافات میان زن و شوهر، عدم رضایتمندی از زندگی مشترک، مشکلات عمده اقتصادی اشاره کرد که در موارد متعددی به طلاق از دیگر آسیبهای اجتماعی منجر میشود.
مقام معظم رهبری نیز در مورد معضلات بیکاری و آسیبهای آن بارها هشدار دادهاند و از مسئولین خواستهاند جهت رفع این مشکل اقدام جدی انجام بدهند، به عنوان مثال ایشان در سفر استانی به کرمانشاه نیز در این باره فرمودند: «خانوادههایی که جوانهایی دارند، بسیاری هم تحصیلکرده، در سرتاسر این استان، در خود کرمانشاه، در شهرستانهای مختلف، جوانهای فهمیده، اینها بیکار باشند؛ خب، این خیلی سخت است. باید برای اینها اشتغال به وجود بیاید؛ این اساس کار است. وقتی اشتغال بود، مفاسد ناشی از بیکاری هم به خودی خود جمع خواهد شد؛ چون بیکاری به دنبال خود مفاسدی را میآورد - مفاسد اخلاقی، مفاسد اجتماعی، مفاسد امنیتی؛ انواع و اقسام مفاسد - اشتغال که به وجود آمد، همهی اینها به خودی خود جمع میشود؛ هزینهها از دوش دولت برداشته میشود. خب، اگر بخواهیم این اشتغال با همین شکلی که مسئولین محترم تصمیمگیری کردند، تحقق پیدا کند، کار لازم دارد.»
آسیب دیگر بیکاری مربوط به جامعه است، همانطور که گفتیم در جامعهای که بیکاری وجود داشته باشد افراد افسرده و سرخورده میشوند و به تبع آن خانوادهها دچار تزلزل شده و این تزلزل باعث به وجود آمدن مشکلات فرهنگی و اجتماعی زیادی میشود، به عنوان نمونه میتوان به افزایش دزدی، افزایش فساد اخلاقی، بی بند و باری، اشاره کرد که این موضوع کمکم جامعه را از حرکت رو به جلو و تعالی باز میدارد و حرکات مثبت اجتماعی کمرنگ میشوند.
در اخبار حوادث بارها دیده و شنیدهایم که افرادی به خاطر بیکاری و یا اخراج به علت تعطیلی کارخانجات بیکار شده و اقدام به اعتراضات اجتماعی کرده و در آخر نیز برخی از آنها به خاطر مشکلات اقتصادی خودکشی میکنند که این خودکشیها نشان از فشارهای زیاد روحی و درونی و همچنین فشارهای بیرونی بر افراد بیکار است.
گذشته از همه این مسائل، بیکاری افراد در جامعه و معضلات نه تنها از لحاظ فرهنگی و اجتماعی بلکه از لحاظ سیاسی و بین المللی نیز باعث آسیب به اقتدار و وجهه بینالمللی کشور میشود، که در هر جامعه ای اگر بیکاری و مشکلات اجتماعی و فرهنگی وجود داشته باشد در عرصه بین الملل و ارتباط با دیگر کشورها دچار ضعف خواهد شد.
بیکاری دلایل زیادی دارد که در این نوشتار مجال طرح آن نیست اما به طور مختصر میتوان به چند نکته اشاره کرد که از جمله آن سیستم آموزشی بی ربط با نیازها و کارهای موجود در جامعه میباشد، در جامعه هر سال افراد زیادی در رشتهها مختلف تحصیل میکنند بدون آنکه مسئولین مربوطه درباره آینده شغلی آن رشتهها در جامعه برنامه ریزی کرده باشند.
شایان ذکر است که نه تنها برای آینده شغلی دانشجویان برنامه ریزی نمیشود بلکه در برخی رشتهها نیز نوع دروسی که تدریس میشود با اطلاعات مورد نیاز در آن شغل مطابقت زیادی ندارد و این باعث میشود افراد پس از تحصیل باید مدتها دنبال شغل و همچنین کسب تجربه و اطلاعات مورد نیاز عملی برای انجام آن شغل باشند.
دولتهای مختلف نیز با شعار از بین بردن بیکاری بر مسند ریاست مینشینند اما در عمل میبینیم که اقدام آنچنانی برای رفع این مشکل انجام نمیدهند و غالب وقتشان را مشغول پرداختن به مسائل سیاسی و جناحی میکنند.
یکی از کلیدیترین وعدههای دولت از ابتدای فعالیتش حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال برای جوانان بود. دی ماه سال گذشته همزمان با آغاز اجرای برجام باز هم این وعده از سوی دولت تکرار شد. رصد سیاستهایی که دولت تدبیر و امید از زمان آغاز به کار، پیش گرفته، نشان از این دارد که طرحهای اشتغالزایی از مغفولترین موضوعات مد نظر کابینه دولت یازدهم بوده است.
به عنوان مثال در زمانی که کارخانجات قدیمی و بزرگی نظیر ارج و بسیاری از کارخانجات و کارگاههای بزرگ و کوچک در جامعه تعطیل شدهاند و افراد زیادی بیکار هستند و با بیکاری دست و پنجه نرم میکنند عدهای از مسئولین دغدغهشان برگزاری کنسرت در فلان شهر هست.