برنامه پيشگيري از باروري و کاهش رشد جمعيت از اوايل دهه 30 شمسي در ايران شروع شد و سابقه ای تقريباً 60 ساله را در ايران تجربه مي کند. برنامه تنظيم خانواده و درواقع کنترل و کاهش رشد جمعيت در ايران را می توان به دو دوره 30 ساله قبل و پس از پيروزي انقلاب اسلامي مردم ايران تقسيم و مورد بررسي قرار داد.
الف- قبل از پيروزي انقلاب اسلامي
در دوران ستمشاهي و حکومت وابسته رژيم پهلوي که با حمايت قدرت هاي استکباري غربي همچون انگلستان و آمريکا ايجاد، تقويت و تداوم يافت، وابستگي و حاکميت دستورالعمل هاي غربي و به ويژه آمريکايي در همه عرصه هاي کشور اعم از فرهنگي، آموزشي، برنامه هاي توسعه اجتماعي، بهداشتي، اقتصادي و نظامي و امنيتي رسوخ پيدا کرد. نسخه هاي آمريکايي -که بر اساس فرهنگ اومانيستي، ليبراليستي و ضديت با دين و به ويژه آموزه هاي اسلامي تنظيم و به صورت مستقيم يا در قالب مصوبات و توصيه هاي سازمان هاي بين المللي براي اجرا به کشور هاي مختلف ازجمله ايران ابلاغ مي شد- يکي پس از ديگري با دست و دلبازي سران وابسته رژيم پهلوي در کشور اجرا و تخريب بافت هاي ديني، اعتقادي، فرهنگي و اجتماعي و سنن و مواريث اسلامي در دستور کار آنان قرار گرفت. اين برنامه ها در ابتدا با حضور مستقيم متخصصان، عوامل و مستشاران آمريکايي در کشور و ايجاد نهاد ها و دفاتر و پايگاه هاي موردنظر شروع و با آموزش و تربيت نيروي بومي و استمرار حضور مستشاران تداوم ميافت و در اين ميان چيزي که به آن توجهي نمي شد، فرهنگ و سرمايه هاي ملي بود. در اين ميان يکي از عرصه هايي که با اولويت درخور توجه قرار گرفت عرصه بهداشت بود. در ميان نيازهاي فراوان بهداشتي و درماني -به بهانه افزايش بهداشت عمومی- موضوع کنترل جمعيت و يا تنظيم خانواده مورد توجه واقع شد و ترويج سبک زندگي و فرزند آوري غربي و تلاش براي کاهش رشد جمعيت ايران با جديت مورد پيگيري قرار گرفت.
به عنوان اولين اقدام در سال 1335 اولين سرشماري رسمي در کشور انجام شد. بر اساس اين سرشماري جمعيت ايران 18.5 ميليون نفر اعلام شد که 42 درصد آن زير15 سال بوده اند. همچنين در اين سال رشد جمعيت ايران 3 درصد اعلام شد. در حدود سال 1330 سازماني به عنوان سازمان همكاري بهداشت بين المللي در ايران به وجود آمد كه جزئي از برنامه هاي بهداشتي آن بهداشت مادر و كودك بود. متعاقب آن در سال 1334 اداره بهداشت مادر و كودك در وزارت بهداري تأسيس شد. در کلينيک هاي مادر و كودك نيز روش هاي پيشگيري از بارداري براي زنان توضيح داده مي شد. در سال 1335 قرص هاي خوراكي وارد ايران شدند و اولين درمانگاه IUD پيشگيري از بارداري و تنظيم خانواده در سال 1337 شروع به كار كرد. در سال 1341 براي اولين بار برنامه جمعيتي در برنامه عمراني سوم ادغام و به دنبال آن مراكز بهداشت ايجاد شد. در برنامه عمراني چهارم مراكز بهداشت، توسعه يافت و معاونت جمعيت و تنظيم خانواده در وزارت بهداري وقت به وجود آمد و اين امر سبب شد كه بيش از نيم ميليون زن در سنين باروري تحت پوشش برنامه قرار گيرند. از سال 1346 در كشور فعاليت نسبتاً چشمگيري درباره بهداشت و تنظيم خانواده آغاز شد و اعتباري براي آن در نظر گرفته شد. اصول اجرايي اين برنامه عبارت بود از:
1-آموزش عمومي مردم و گروه هاي اختصاصي
2-ايجاد کلينيک هاي بهداشتي و تنظيم خانواده
3-انجام تحقيق ها و مطالعه هايي در زمينه هاي جمعيتي، پزشكي و اقتصادي
4-ارزشيابي فعاليت هاي انجام شده.
تأسيس 1884 كلينكي بهداشت و تنظيم خانواده در سراسر كشور یکی از موفقيت هاي اين برنامه بود. نحوه ارائه برنامه هاي بهداشت به خصوص مراقبت هاي بهداشتي از مادران و كودكان از سال 1341 تا 1357در سه دوره شامل برنامه هاي عمراني سوم، چهارم و پنجم مطرح شد كه از خدمات بهداشتي در برنامه چهارم )از سال 1347 تا سال 1351 ( بهداشت و تنظيم خانواده بوده است. از اقدام هاي برنامه چهارم احداث درمانگاه هاي روستايي و ارائه خدمات به صورت نيمه سياري توسط وزارت بهداري بود كه در برخي از آن ها خدمات تنظيم خانواده توسط پزشك، ماما و متصدي بهداشت و تنظيم خانواده ارائه مي شد. »در سال 1347 كنفرانس حقوق بشر سازمان ملل با همكاري انجمن راهنماي بهداشت و تنظيم خانواده در تهران تشيكل شد و در بيانيه پاياني خود اعلام داشت «تنظيم خانواده » از حقوق اصلي افراد است و با تأييد اين اعلاميه از سوي شوراي عالي سازمان ملل، متن آن در شمار اسناد بين المللي منتشر گرديد. در سال 1350 اولين گام قانوني براي عقيم سازي داوطلبانه در ايران برداشته و تصويب شد كه «هر عمل جراحي و يا پزشكي لازم كه با اجازه فرد يا قيم و يا سرپرست قانوني او و مطابق با اصول علمي و صحيح انجام گيرد، جنايت محسوب نمي شود. »
دوره سرشماری | شهری | روستایی | کل | |
1335- 1345 | 5.02 | 2.13 | 3.13 | |
1345- 1355 | 4.92 | 1.11 | 2.71 |
در همان سال اولين گام قانوني بستن لوله ها برداشته شد. در برنامه عمراني پنجم ) 1356 - 1352 (جلوگيري از تولد 1.300.000 كودك در مدت 5 سال و رساندن رشد جمعيت به 1 درصد، هدف برنامه جمعيت و تنظيم خانواده قرار گرفت اين در حالي است که کشورهاي غربي در همان زمان که در ايران و ساير کشورهاي اسلامي استراتژي کاهش رشد جمعيت را دنبال مي کردند، پس از يک دوره اعمال سياست هاي کاهش رشد جمعيت در کشور هاي خود که به کاهش جمعيت و سقوط باروري به زير حد جايگزيني منجر شد، سياست هاي جديدي را براي افزايش رشد جمعيت و حفظ حجم کلي جمعيت خود آغاز کردند که اين روند همچنان ادامه دارد. همچنين همزمان با گسترش و تشويق تنظيم خانواده در ايران، رژيم صهيونيستي در سال 1948 ميلادي) 1327 شمسي(، زنان يهودي را به زايش بيشتر تشويق مي كند. شوراي افزايش جمعيت اسرائيل با همكاري كابينه رژيم صهيونيستي كه سال 1967 ميلادي ) 1346 شمسي( تأسيس شد و سال 1997 ) 1376 شمسي( به انجمن تشويق زنان يهودي به زادوولد تغيير نام يافته است، براي تشويق زنان اسرائيلي به زايش بيشتر، كمك مالي چشمگيري را به آنان اختصاص داده و توانست با انجام تبليغات و ارائه تشويق هاي فراوان براي مهاجرت به سرزمين هاي اشغالي و ملت سازي دروغين، جمعيت 2000 نفري را به 6 ميليون برساند.
ب- پس از پيروزي انقلاب اسلامي
سياست هاي جمعيتي و برنامه هاي مربوط به تنظيم خانواده و کنترل جمعيت پس از پيروزي انقلاب اسلامي را مي توان به 3 دوره زماني تقسيم کرد:
دوره اول ) 1357 - 1368 (
با پيروزي انقلاب اسلامي بسياري از برنامه هاي رژيم سابق ازجمله برنامه کاهش رشد جمعيت و تنظيم خانواده متوقف شد. پس از چند ماه توقف تلاش هايي براي احياي برنامه کاهش رشد جمعيت و تنظيم خانواده در کشور شروع شد. با اين حال عوامل متعددي موجب رکود برنامه کاهش رشد جمعيت و تنظيم خانواده در آغاز انقلاب اسلامي شد. تحول ارزشي به وجود آمده در اثر انقلاب اسلامي و احياي ارزش ها و احکام اسلامي و مخالفت با برنامه هايي که به نحوي از سوي رژيم طاغوت و کشورهاي غربي به خصوص آمريکا پيگيري مي شد، عامل اصلي در افزايش جمعيت و توقف برنامه هاي تنظيم خانواده بود. در فاصله دهه 1355 تا1365 جهشي در رشد جمعيت اتفاق افتاد و در سال 1365 به رقم 3.91 درصد رسيد. اين افزايش در مناطق شهري از 4.93 به 5.41 و در مناطق روستايي از 1.11 به 2.39 بود )مركز آمار ايران، گزيده نتايج، 1386 (.
دوره دوم ) 1368 - 1370 (
گرچه بعد از استقرار نظام جمهوري اسلامي و در طول دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران تلاش هايي براي تداوم سياست ها و اقدامات کنترل جمعيت در کشور جاري بود، ولي آغاز سياست هاي رسمي کنترل و کاهش رشد جمعيت را بايد در اين دوره و با پايان جنگ تحميلي دانست. در اين دوره برنامه ريزي هاي اساسي و اقدامات همه جانبه اي براي کاهش رشد جمعيت صورت مي گيرد که مي توان اقدام اساسي آن ها را به شرح ذيل مورد شناسايي قرار داد:
- سياست هاي جمعيتي در برنامه اول: با پايان جنگ تحميلي اولين برنامه توسعه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در فاصله سالهاي 1368 تا 1372 تدوين و به اجرا درآمد. موضوع جمعيت و کاهش سطح باروري و رشد جمعيت و درنهايت کاستن از تعداد و حجم کلي جمعيت براي اولين بار در جمهوري اسلامي ايران و در اولين برنامه توسعه پنج ساله به صراحت ذکر و هدف هاي کمي مشخصي براي آن در نظر گرفته شد. بر اساس اين برنامه کاهش نرخ باروري کل از 6.4 نوزاد در سال 1365 به 4 فرزند در سال 1390 و کاهش نرخ رشد از 3.2 به 2.3 درصد در همان مدت هدف گزاري شد. در اين برنامه راهکار هايي همچون: - ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه و کاهش مرگ ومير مادران و کودکان. - لغو تمام مقررات مشوق رشد جمعيت و اتخاذ تدابير متناسب باسياست تحديد مواليد کشور براي تحقق اهداف تعيين شده در نظر گرفته شد. مجموعه اقداماتي که در اين دوره به انجام رسيد، منجر به تحول گسترده و تغيير در شاخص هاي جمعيتي و کاهش رشد جمعيت و نرخ باروري در کشور شد. همچنان که جدول زير نشانگر آن است در يک دوره پنج ساله اهداف در نظر گرفته شده براي سال 1390 تأمين شد؛ يعني نرخ باروري کل از 6.4 فرزند در سال 65 که قرار بود در سال 1390 به 4 فرزند برسد، در فاصله کوتاه پنج ساله در سال 71 به عدد 4 رسيد. همچنين در همين مدت ميزان ناخالص تجديد نسل )مولود دختر( از 3.03 در سال 1367 به 1.95 در سال 71 رسيد.
جدول: میزان باروری کل و میزان ناخالص تجدید نسل
سال | میزان باروری | کل |
1367 | 6.2 | 3.03 |
1371 | 6 | 1.95 |
بدين ترتيب به نظر مي رسيد، با توجه به تأمين اهداف برنامه و همچنين پايان مدت اجراي برنامه اول، مسئولان امر نسبت به تعيين اهداف جديد و اصلاح روش ها و اقدامات کنترل و کاهش جمعيت، اين بار سياست هاي تثبيتي را در پيش بگيرند؛ ولي بدون در نظر گرفتن عواقب امر و بدون آينده نگري جمعيتي، مسئولان وقت با تنظيم لايحه اي تصميم به دائمي کردن الزامات و سياست هاي کاهش جمعيت در قالب قانون تنظيم خانواده گرفتند که لايحه مذکور پس از تصويب دولت در سال 1371 ، به تصويب مجلس شوراي اسلامي در سال 1372 رسيد.
دوره سوم: قانون تنظيم خانواده و جمعيت سال 1372
در تاريخ 26 / 2/ 1372 قانون تنظيم خانواده و جمعيت به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد. اين قانون باهدف کاهش رشد جمعيت و مقابله با خانواده هاي پر جمعيت، از يک طرف، تنبيهاتي سخت گيرانه را براي خانواده هاي داراي چهار فرزند و بيشتر در نظر گرفت و از طرف ديگر براي تغيير نگرش ها و باورها در جامعه نسبت به فرزندآوري و ترويج رفاه حاصل از تعداد کم فرزندان براي خانواده ها الزاماتي را براي دستگاه هاي فرهنگ ساز در نظر گرفت و با برنامه ريزي جديد به سمت پايين آوردن نرخ باروري و رشد جمعيت و نهايتاً کاهش حجم کلي جمعيت آن هم بدون هدف گذاري، آينده نگري، پايش و رصد سياست ها و اقدامات حرکت کرد که آثار آن در دهه هاي بعد - يعني آخر دهه 80 و 90 آنگاه که نرخ باروري از حد جايگزيني پایين تر آمد و به 1.7 فرزند به ازاي هر زن رسيد و در حقيقت کشور را در چالش جمعيتي قرارداد- آشکار شد. با ادامه سياست هاي کاهش رشد جمعيت، نرخ باروري کل از 4 فرزند به ازاي هر زن در سال 1371 ، به 2.1 فرزند به ازاي هر زن )حد جايگزيني( در سال 1379 رسيد. به رغم رسيدن نرخ باروري به مرز هشدار، اين سياست ها و اقدامات همچنان ادامه يافت، تا نهايتا در سال 85 نرخ باروري به 1.89 فرزند به ازاي هر زن و در سال 90 به حدود 1.7 فرزند به ازاي هر زن رسيد. همچنين نرخ رشد جمعيت که در سال 1365 ، 3.2 درصد اعلام شده بود و قرار بود در سال 90 به 2.3 درصد برسد، در سال 85 به 1.6 درصد و در سال 90 به 1.29 درصد رسيد. اين کاهش شديد رشد جمعيت در جهان بي سابقه بوده است، به همين خاطر مجامع بين المللي از آن به انقلاب تعبير کرده اند؛ زيرا اين تحول گسترده جمعيتي در کشورهاي پيشرفته -که باني، مبدع و مروج کاهش رشد جمعيت هستند – در بازه زماني 50 تا 100 ساله رخ مي دهد، ولي در جمهوري اسلامي ايران در يک بازه زماني 15 ساله اتفاق افتاد.