به گزارش حلقه وصل، ایران به عنوان دومین دارنده منابع گاز دنیا میتواند به عنوان یکی از بازیگران اصلی بازار صادرات گاز در منطقه نقشآفرینی کند. سهم 18 درصدی ایران از ذخایر گاز جهان و همچنین موقعیت استراتژیک این کشور زمینه مناسبی ایجاد کرده تا بتوان با صادرات گاز به کشورهای متقاضی گاز به هاب انرژی منطقه تبدیل شد. اهمیت این موضوعی زمانی خواهد بود که بدانیم بر اساس اکثر پیش بینی ها گاز طبیعی بیشترین رشد تقاضا را در سالهای آتی تا ۲۰۴۰ خواهد داشت. لذا صادرات گاز باید به عنوان یک اولویت مهم در دستور کار وزارت نفت قرار گیرد؛ امری که تاکنون در سایه غفلت این وزارتخانه عدمالنفعهای زیادی را برای کشور ایجاد کرده است.
بررسی عملکرد وزارت نفت در حوزه صادرات گاز نشان از غفلت این وزارتخانه از بهرهمندی از این نعمت خدادادی است. تاکنون ۶ قرارداد گازی بین ایران و سایر کشورها برقرار شده که بررسی هر کدام از این قراردادها نشان میدهد که در صورتی که وزارت نفت به زودی اقدامی در این حوزه انجام ندهد طی 5 الی 6 سال آینده ایران برای همیشه از بازار گاز منطقه حذف خواهد شد.
*خطر حذف ایران از بازار گاز ترکیه
یکی از قراردادهای گازی ایران با کشور ترکیه است که تا سال 1405 اعتبار دارد. طبق این قرارداد ایران سالانه ۸ میلیارد متر مکعب گاز به ترکیه صادر خواهد کرد. علیرغم صرفه اقتصادی این قرارداد و اهمیت سیاسی-اقتصادی آن برای ایران؛ اما طی سالهای گذشته تلاشی برای تداوم و یا افزایش صادرات گاز به این کشور برای سالهای بعد از 1405 صورت نگرفته است. این در حالی است که ترکیه عزمی جدی برای رهایی از وابستگی به گاز ایران داشته و در این راستا اقدامات موثری انجام داده است.
در این راستا سید علی نصر کارشناس انرژی میگوید: «در ماه گذشته ترکیه به اندازه حجم واردات گاز از ایران، از آمریکا LNG وارد نموده است. همچنین روند پروژه خط لوله انتقال گاز "تاناپ" شتاب گرفته است و به گفته مدیرعامل خط لوله انتقال گاز ترانس آناتولیتا حجم گاز منتقل شده از طریق این خط لوله به ترکیه به 3 میلیارد متر مکعب در بخش آسیایی رسیده است. به تازگی هم که خط لوله ترک استریم افتتاح شده است که ظرفیت این خط انتقال ۳۱.۵ میلیارد مترمکعب گاز روسیه به ترکیه و اروپا است که در مسیر خود گاز را برای ترکیه و برای کشورهای اروپایی انتقال می دهد. در نتیجه در صورت انفعال وزارت نفت احتمال حذف ایران از بازار ترکیه هم وجود دارد».
*صادرات گاز به پاکستان در هالهای از ابهام
در این بین اجرای قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان از طریق خط لوله صلح نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. طبق این قرارداد تاریخ آغاز تحویل گاز از ایران به پاکستان سال 2014 و حجم گاز صادراتی 8 میلیارد متر مکعب تعیین شده است. اما اکنون حدود 6 سال است که از موعد اجرای این قرارداد گذشته و وزارت نفت نیز هیچ توضیحی درباره برنامه خود برای صادرات گاز به پاکستان ارائه نکرده است.
روابط عمومی این وزارتخانه در آخرین توضیحات خود در این رابطه به نوعی از مسئولیت پیگیری این موضوع شانه خالی کرده و گفته است: «مسئله اینجاست که در یک قرارداد بلندمدت (قرارداد صادرات گاز به پاکستان)، علاوه بر تعهدات طرفین، ملاحظات متنوع دیگری نیز وجود دارد که تصمیم در مورد آنها فراتر از اختیارات وزارت نفت بوده و در سطوح بالای دولت باید در مورد آن تصمیمگیری شود». حال سوالاتی که بیپاسخ مانده این است که دقیقا وزارت نفت چه پیگیریای برای احیای این قرارداد و اجرایی شدن آن انجام داده است؟ و اینکه دقیقا چه ملاحظاتی در این بین وجود دارد؟ آیا ارائه این پاسخها برای مخاطبان قانع کننده است یا اینکه این پاسخها بیشتر برای انداختن توپ در زمین دیگرانی است که معلوم نیست که هستند؟
این درحالی است که قبل از وزارت بیژن زنگنه، پروژهی احداث خط لوله در ایران در حال پیشرفت و اتمام بود؛ اما با آمدن ایشان به وزارت نفت، احداث این خط لوله در سال 93 و در 200 کیلومتری مرز پاکستان(ایرانشهر) متوقف شده است. در صورتی که احداث این خط لوله به پایان رسد و ایران آماده صادرات گاز به پاکستان شود و این کشور امادگی برای دریافت گاز از ایران را نداشته باشد؛ پاکستان باید معادل ۷۵ درصد مبلغ قرارداد به ایران جریمه بپردازد. در نتیجه غفلت وزارت نفت در این حوزه و پیگیریهای امریکا برای احداث خط لوله تاپی از ترکمنستان به پاکستان و افزایش صادرات LNG قطر و آمریکا به پاکستان، نه تنها ایران را از بازار گاز پاکستان حذف میکند بلکه امکان طلب غرامت از این کشور را نیز از بین برده است.
*عراق در پی جایگزینی نفت کوره به جای گاز ایران
یکی دیگر از قراردادهای صادرات گاز ایران با کشور عراق است. بر اساس دو قرارداد مجزای صادرات گاز به بصره و بغداد از سال 95 به مدت 6 سال ایران باید روزانه ۶۰ میلیون متر مکعب گاز به عراق صادر کند این درحالی است که تا کنون به طور میانگین ۴۵ میلیون مترمکعب روزانه از این دو مسیر به این کشور گاز صادر گردیده است . در این راستا سید علی نصر، کارشناس انرژی میگوید: «در ماه گذشته متاسفانه به دلیل مشکلات فنی صادرات گاز ایران به روی عراق قطع گردید که این موضوع موجب میشود جایگاه ایران در بازار گاز به عنوان یک تامین کننده مطمئن خدشه دار گردیده و عملا این موضوع برای قراردادهای دیگر صادرات گاز کشور که درحال پیگیری است اثر بگذارد».
وی در ادامه با اشاره به ضرورت رایزنی با طرف عراقی برای افزایش صادرات گاز به عراق اظهار داشت: «باید توجه داشت که کشور عراق در حال حاضر تحت فشارهای تحریمی امریکا با گرفتن معافیت اقدام به دریافت گاز از ایران میکند و ایران باید حداکثر تلاش خود را در این شرایط برای حفظ این بازار انجام دهد. متاسفانه وزیر نیرو عراق به دلیل قطعی گاز از طریق ایران در ماه گذشته اظهار نموده است که به دنبال جایگزین برای گاز ایران در نیروگاههای این کشور هستند. شواهد نشان می دهد تولید نفت کوره عراقی افزایش زیادی یافته است و عراقی ها به دنبال این هستند که واردات گازشان از ایران قطع شود و نفت کوره را جایگزین کنند».
در مجموع بررسی روند اجرای قراردادهای گازی ایران با کشورهای مقصد نشان میدهد که وزارت نفت اهمیتی برای صادرات گاز قائل نیست و عمکلرد نسبتا بدی در این حوزه داشته است که این موضوع تبعات سیاسی و اقتصادی جدی برای کشور در پی دارد. کارشناسان معتقدند که عمکلرد ناموفق وزارت نفت در بازار گاز ناشی از سیاست اشتباه این وزارتخانه در استفاده از این منبع با ارزش در حوزههای مختلف دارد. طبق این سیاست اولویت مصرف گاز، استفاده از این گاز در بخش خانگی است و صادرات گاز در اولویت بعدی قرار میگیرد.
در این راستا بیژن زنگنه وزیر نفت در حاشیه جلسه هماندیشی با دانشگاههای کشور گازرسانی به بخش خانگی را اولویت اصلی وزارت نفت میداند. همچنین در بخشی از جوابیه روابط عمومی وزارت نفت به خبرگزاری فارس آمده است: «سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین دارند ذخایر گاز جهان، جایگزینی حداکثری این سوخت پاک با سوخت مایع در داخل کشور است و پس از آن صادرات گاز با رعایت منافع ملی و با اولویت صدور آن به کشورهای همسایه نیز برنامهریزی شده است».
*تولید 1000 میلیون متر مکعب گاز، آبی که در هاون کوبیده میشود
یکی از تبعات منفی اولویت دادن مصرف گاز در بخش خانگی به صادرات گاز، عدم توانایی تامین مالی برای اجرای پروژهههای بهینهسازی در بخش خانگی است که باعث تشدید مصرف و هدررفت این منبع با ارزش در بخش خانگی شده است. بر این اساس مصرف روزانه گاز به 600 میلیون مترمکعب در بخش خانگی رسیده است که از نتایج این سیاست اشتباه است. بیژن زنگنه در این باره میگوید:«در حوزه تولید گاز نیز ما برنامههای خوبی را در نظر داریم و انشاالله به زودی به رکورد 1000 میلیون متر مکعب در روز خواهیم رسید. در حال حاضر نیز تولید بالایی داریم البته الحمدالله مردم هم در مصرف حداکثر گاز کوتاهی نمیکنند. الان چیزی حدود 600 میلیون متر مکعب گاز در بخش خانگی مصرف میشود پس چیزی باقی نمیماند که حالا بخواهیم برای آن سیاستگذاری کنیم».
در واقع یکی از دلایل اجرایی نشدن پروژههای بهینهسازی عدم وجود منابع مالی لازم است؛ درحالیکه با رویکرد فعالانه در حوزه صادرات گاز و افزایش صادرات این محصول منابع لازم برای اجرای پروژههای بهینهسازی نیز تامین میشود. در این راستا محمدامین راد کارشناس نفت و گاز گفت: «در حال حاضر وزارت نفت ادعا میکند به دلیل مصرف بالای داخلی عملا گازی برای صادرات باقی نمیماند. از طرفی علت اصلی عدم اجرای پروژههای بهینه سازی نیز عدم وجود سرمایه لازم و همچنین فقدان محل مصرف گاز مازاد در صورت بهینه سازی عنوان میشود. درحالیکه با رویکرد فعالانه و افزایش صادرات گاز میتوان منابع لازم برای بهینهسازی را نیز به دست آورد».
وی در ادامه افزود: «علاوه بر بهینهسازی در بخش خانگی، سالانه حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز یعنی بیش از صادرات گاز ایران به ترکیه در خطوط لوله داخل کشور هدر میرود که وزارت نفت برای جلوگیری از آن نیز اقدامی انجام نمیدهد. احتمالا یکی از بهانهها نیز در این زمینه نبود منابع مالی لازم است. منابع مالی برای این کار نیز با افزایش صادرات گاز تامین میشود. افزایش صادرات گاز علاوه بر آنکه مشکلات مربوط به بهینهسازی را حل میکند؛ میتواند مشکلات مالی موجود برای توسعه میادین پارس جنوبی را نیز مرتفع سازد. در حال حاضر کشور درست است که ما از لحاظ برداشت روزانه در پارس جنوبی از قطر پیشی گرفته ایم اما به دلیل برداشت طولانی مدت تر قطر نسبت به ما همچنان در برداشت تجمعی از این کشور عقب هستیم و میبایست برداشت را بیش از پیش افزایش دهیم».
در نتیجه به نظر میرسد که برای بهرهوری بیشتر از منابع گاز، وزارت نفت باید سیاست صادرات و بهینهسازی مصرف گاز در بخش خانگی را به صورت موازی در اولویت قرار دهد و از گازرسانی صرف به بخش خانگی بدون توجه به اولویتهای بهینهسازی پرهیز کند. در واقع افزایش صادرات گاز به کشورهای همسایه از طریق دیپلماسی فعال تنها گزینه پیشروی وزارت نفت برای پایان دادن به اوضاع وخیم هدررفت گاز در داخل کشور و استفاده بهینه از این منبع خدادادی است؛ گزینهای که تاکنون مورد غفلت و بیتوجهی وزیر نفت و تیم همراهش قرار گرفته است.