به گزارش حلقه وصل، سفیر انگلیس در تهران، در موضعی آشکار اعلام کرده بود که در سال جدید میلادی به جز بهانههای هستهای، موضوعات جدیدی را برای فشار به ایران، در دستور کار دارند و آخرین موضع مداخلهگرانه انگلیسی هم به جز تحریک آشوب و طلبکاری استعماری، تأکید روشن بر خواستههای مذاکراتی ترامپ است تا برجامهای ترامپی به جای برجام هستهای از سوی ایران پذیرفته شود. این موضع که از قبل هم معلوم بود، با حمایت فرانسه و آلمان در تروئیکای اروپایی همراه بوده است.
البته هرچه قدر جلو میرویم، ماهیت سست و تمامی نواقص مذاکراتی برجام که هیچگاه توسط مذاکرهکنندگان بدان توجهی نشد و گاه احساس شد که تعمدی در کار است تا در مقابل امریکا و غرب، هرچه توانمندی داریم از دست بدهیم و شرایط تسلیم فراهم شود، خودنمایی میکند.
تمامی معجزات مذاکراتی برجام، امروز در نقطه معکوس تحقق یافته و امریکا و اروپا که تقسیم کار واضحی داشتند، شرایط کنونی ما و خودشان را اینگونه ارزیابی کردهاند که آنچه قصد داشتند در سالهای بعد در مقابل ایران علم کنند، امروز عنوان کرده و صریحاً از برجامهای منطقهای و موشکی و حقوق بشری دم بزنند.
با اینکه اروپا همواره در دوره اجرای برجام، به هیچ تعهدی عمل نکرده، ولی مقامات مذاکرهکننده، شکایتی را در کمیسیون رفع اختلافات مطرح نکرده و در نشستهای مربوطه، تنها به گلایهگذاری بسنده کرده است و این مکانیزم یکطرفه برای بررسی شکایات که پایان آن مکانیزم ماشه است (چه ما شکایت کنیم و چه آنها شاکی باشند)، دلیل آن نادیده گرفتن ابزار و مکانیزم تضمین شده برای حقوق ایران در برجام است و امروز طرفهای اروپایی از همین مکانیزم برای موجه کردن خواستههای خود و تبدیل آن به اهرم فشار جدید علیه ایران بهره میگیرند.
گامهای پنجگانه از سوی ایران و تحولات اخیر در اقدام تروریستی شهادت حاج قاسم سلیمانی و پاسخ ایران در عینالاسد، طرفهای غربی را آشفته کرده تا شرایط جدید موازنه قدرت را که ایران اراده و توان خود را برای پاسخ به غرب نشان داد، مدیریت کرده و ایران را وادار به عقبنشینی کنند.
دلیل این است که هیچ ابزاری در اختیار ندارند و همه واسطهتراشیهای دیپلماتیک برای توقف استراتژی اخراج امریکا از منطقه و اجرای انتقام خون حاج قاسم سلیمانی، به جایی نرسیده و لذا برنامههای چند سال بعد را اکنون فعال کردهاند.
اگر قرار باشد در مرحله جدیدی که بین ایران و امریکا با زیرپا گذاشتن قواعد بازی شروع شده با تفکر و مدل فکری بانیان برجام دنبال شود، از هم اکنون باید خودباختگی را در مواضع برخی بزرگان ردیابی کرد، چراکه حتی برای موضوع سقوط هواپیمای اوکراینی، باید چنان شود تا دنیا هم از ما راضی باشد، و این همان چیزی است که قرآن تأکید دارد، هیچگاه از ما راضی نخواهند شد و تنها به آنها بهانهای برای طلبکاری خواهیم داد.
اگر واقعاً شهادت سردار بزرگ مقاومت و سردار دلها که با تشییع او، یک قیام بزرگ در کشور شکل گرفت و همه اقشار را به خیابان آورد و نشان از اعتماد به منش و تفکر او دارد، این اثر را در برخی به جای گذاشته که مدل فکری برجامساز شکست خورده و باید به مدل فکری و سبک رفتاری حاج قاسم سلیمانی تکیه کنیم، راه نجات و پیروزی بزرگ را میتوان از هم اکنون مشاهده کرد.
همین سیلی اول که امریکا دریافت کرده، برای جابهجایی قدرت امریکا در جهان، زلزله ایجاد کرده و دولتهای کوچک و حقیر اروپایی هزار حساب و کتاب برای هرگونه جسارت خود خواهند کرد. هزار دلیل قبلی در مورد نواقص برجام در کنار حجت قطعی ضرورت بی اعتمادی به ترامپ، امریکا و اروپا کافی است تا دندان دلبستگی به معجزه غرب کشیده شود و ایمان داشته باشیم که بنیان خانه آنها از خانه عنکبوت هم سستتر است، به شرطی که تفکر حاج قاسم سلیمانی بر رویکردها حاکم شود و با اقدام و پاسخ محکم به مداخلات و ماجراجویی آنها و هر اقدام ضدمنافع ملی کشور، تفهیم کنیم که دوره استعمار و قلدری و سلطه آنها سرآمده و نشان دهیم، هر اقدام حتی تحریمی آنها را با واکنش پرهزینه و پشیمانکننده در هر نقطه و هر حوزهای پاسخ میدهیم. ترامپ در سیلی اول در عینالاسد به خوبی نشان داد که فقط هزینهها قادر است رویکرد او را تغییر دهد و ضربه ویرانگر را ببلعد، ولی چیزی نگوید.
مدل تفکر حاج قاسم سلیمانی، در میدان بودن همیشگی میطلبد و ایثار و فداکاری و هوشمندی و ایستادگی در تمامی حوزهها را میخواهد. زندگی و تفکر و مدل و منش حاج قاسم سلیمانی دو امر مهم را ثبت کرده و همگان آن را پذیرفتهاند.
اخلاص اعتمادساز و ایثار و تلاش شبانهروزی و قطعی بودن پیروزی در مقاومت، که اگر در دستور کار سیاستهای حکومتی برای ساکت کردن زوزههای انگلیسی و ترامپی و بقیه قرار گیرد، حمایت از آن، همچون تشییع سردار شهید، انجام میشود و حاصل آن را پیروزی و آرامش و امنیت میدانند.
منبع: روزنامه جوان