به گزارش حلقه وصل، در روزهای گذشته همزمان با اعلام خبر شهادت برخی هموطنان در هواپیمای اوکراینی بهدلیل بروز خطای انسانی بهدلیل شرایط جنگی حاکم بر کشور، برخی هنرمندان با انتشار متنها و ویدئوهایی اعلام کردند در جشنواره فیلم فجر حضور نخواهند داشت و بزرگترین رخداد سینمایی ایران را تحریم میکنند!
این نحوه تحریم کردن جشنوارههای داخلی مسبوق به سابقه است. برای مثال در سال ۸۸ نیز برخی سینماگران ایرانی در بیانیهای خطاب به فیلمسازان خارجی از آنها خواستند تا به نشانه اعتراض به آنچه سرکوب مردم میخواندند، جشنواره فجر را تحریم کنند.
در بخش داخلی جشنواره آن سال نیز برخی سینماگران حضور در هیئت داوران را نپذیرفتند. فرهاد توحیدی، فاطمه گودرزی، مینو فرشچی، عزتالله انتظامی و اصغر فرهادی از جمله افرادی بودند که داوری جشنواره را هرکدام به دلیلی قبول نکردند. رخشان بنیاعتماد نیز به حضور فیلم مستندش در جشنواره اعتراض کرد و رسول صدرعاملی نیز فیلم خود را که در حال تدوین بود به جشنواره نفرستاد.
با اینحال ایده تحریم در آن سال با شکست مواجه شد چراکه این جشنواره مهمترین رخداد سینمایی کشور و بزرگترین جشنواره فیلم در سطح منطقه است و کارگردانان جوان مهمترین بخت خود برای پیشرفت در این حرفه را شرکت در جشنواره فجر میدانند. سایر کارگردانان سرشناس نیز باید از رهگذر این جشنواره فیلم خود را برای گیشه آماده کنند و حضور در جشنواره و رقابت با سایر فیلمسازان را گامی برای مطرح کردن نام فیلم شان و فروش بیشتر آن میدانند.
حربه تحریم در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر با حضور کارگردانان صاحبنامی همچون داریوش مهرجویی، تهمینه میلانی، ابراهیم حاتمی کیا، پوران درخشنده، مجتبی راعی، داریوش فرهنگ و شهرام اسدی کارساز نشد و جشنواره با وضعیت قابل قبولی به کار خود پایان داد.
با گذشت ده سال بار دیگر صحبت از تحریم جشنواره فیلم فجر بهگوش میرسد. مسعود کیمیایی که با فیلم "خون شد" در این جشنواره حضور داشت در پیامی ویدئویی انصراف خود را اعلام کرده است. پیمان معادی نیز اگرچه کارگردان اثری نیست اما از حضور در جشنواره انصراف داده است! و ممکن است در روزهایآینده نیز نام برخی هنرمندان به گوش بخورد اما تجربه تحریمهای گذشته نشان داده است هنرمندانی که زمانی جشنواره را تحریم میکردند، سالهای بعد با دستِ پُر و حالتی شورانگیز به جشنواره میآمدند.
در واقع در این حوزه با یک رفتار پاردوکسیکال و متناقض مواجه هستیم. رخشان بنیاعتماد اگرچه سال ۸۸ از جشنواره انصراف داد، اما در سی و دومین جشنواره فیلم فجر(سال ۹۲) با "قصهها" پا روی فرش قرمز جشنواره گذاشت. اصغر فرهادی نیز که حضور در هیئت داروان را نپذیرفته بود در جشنواره سال بعد(سال ۸۹) با جدایی نادر از سیمین سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و کارگردانی را از آن خود کرد.
از سوی دیگر شاید چنین تحریمی را بتوان نوعی فرار رو به جلو و کاسبکارانه تفسیر کرد. کارگردان صاحب نامی مانند مسعود کیمیایی سالها است که دستخالی از جشنواره بیرون میآید. آخرین جایزه او برای فیلم جرم در جشنواره فجر سال ۸۹ بود. بعد از آن فیلمهای متروپل و قاتل اهلی هیچ موفقیتی کسب نکردند و برخی منتقدان معتقدند دوران کیمیایی سالهاست که به پایان رسیده است. همچنین طبق گفتههای تهیهکننده فیلم جدید وی، اثر جدید کیمیایی قرار است در جشنواره حضور داشته باشد اما در بخش کارگردانی رقابت نکند و بدیهی بود کیمیایی در رقابت با کارگردانان صاحب نامی همچون حاتمیکیا، مجیدی و دیگران توان رقابت نخواهد داشت پس بهترین کار ادعای انصراف به بهانه همدردی با مردم است!
برخی دیگر از هنرمندانی هم که حضورشان در سینما یا تلویزیون را تحریم کردهاند، مدتها است در هیچ اثری بازی نکردهاند یا حداقل در جشنواره امسال صرفا تماشاچی هستند. آناهیتا همتی که حضورش در جشنواره فجر را تحریم کرده از سال ۹۵ در هیچ فیلمی بازی نکرده و حتی از سال ۹۳ نیز در تلویزیون حضور ندارد. شهرام لاسمی بازیگر نقش قلقلی نیز حضور خود در تلویزیون را تحریم کرده در حالی که قریب بیست سال است هیچ سریالی بازی نکرده است!
پگاه آهنگرانی و سارا بهرامی از تحریم کنندگان جشنواره هیچ فیلمی نه در بخش سودای سیمرغ دارند و نه در بخش نگاه نو. سارا خوئینیها نیز نه امسال، بلکه در دو سال گذشته هیچ فیلمی در این رویداد بزرگ سینمایی نداشته است.
این رفتار متناقض و بهنوعی کاسبکارانه سلبریتیها موجب شده تا علاوه بر مردم، برخی دیگر از هنرمندان نیز داد اعتراض سر دهند. ماه گذشته بعد از بیانیه برخی هنرمندان با عنوان #صدای_آبان_۹۸، کارن همایونفر آهنگساز برجسته ایرانی در صفحه شخصی خود به این بیانیه هنرمندان اعتراض کرد و نوشت: در صفحهات اعتراض میکنی اما یک و نیم میلیارد دستمزد برای ده روز میگیری و الآن هم از دست شوخی زشت شهروند البرزی با کودکی که در سطل زباله انداختند گله میکنی؟ الآن آن شهروند را دستگیر کردند احتمالاً کارش با کرام الکاتبین است، نمیخواهید کمپین برای آزادیاش ترتیب دهید؟ هموطن عزیزم، سیاه خود ماییم، سیاهکار خود ماییم که در زندگی روزمره در رفتار اجتماعی، در حفظ حق شهروندی دیگران یک لحظه هم با خودمان روراست نیستیم. این اعتراضات و بیانیههای ظاهری و عوامفریب لیاقت خودمان است..."
روز گذشته نیز سیروان خسروی با انتشار تصویر یک آفتابپرست در صفحه شخصی خود، رفتار هنرمندانی که جشنواره فجر را تحریم کردند به آفتابپرست تشبیه کرد و نوشت: "افسوس که هنوز هم بسیارند کسانیکه دنباله رو سلبریتیهای آفتاب پرستی هستند که یک روز سبزند، یک روز بنفش، یک روز عزادارند، یک روز به فلان کاندیدا "اعتقاد راسخ" دارند، روز دیگر تظاهر به فریبخوردگی میکنند، یک روز تاریخ سازند و روز دیگر تاریخ باز. اینها همانهایی هستند که از ماهیگیری از آب گل آلودِ هیچ حادثهای نمیگذرند و شهوت دیده شدنشان تمام ناشدنی است..."
اگرچه تحریم حضور در جشنوارهای مانند فجر چندان کارساز نیست، امابه نظر میرسد این افراد بهتر است برای نشان دادن مردمی بودن خود نسبت به حضور پولهای کثیف در سینما اعتراض کنند. ترانه علیدوستی بازیگر سریال شهرزاد در حالیکه اقدام به تحریم جشنواره کرده است که برای بازی در سریال شبکه خانگی شهرزاد مبلغ ۹۰ میلیون تومان ماهانه دریافت میکرد و محمد امامی تهیهکننده این سریال در ارتباط با پرونده اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان دستگیر شده بود. هادی رضوی مهمترین سرمایهگذار این سریال نیز محکوم پرونده بانک سرمایه بود و به بیست سال حبس محکوم شد.
سال ۹۵ کمپین #نه_به_شهرزاد از سوی برخی کاربران شبکههای اجتماعی شکل گرفت و خواهان شفافسازی درخصوص منابع مالی این سریال بودند و پرسشهایی مطرح کردند که از سوی ترانه علیدوستی و سایر عوامل شهرزاد بیپاسخ مانده است.
رفتارهای متناقض و به قول خود اهالی هنر آفتابپرستانه، جایگاه این قشر را در میان مردم تنزل میدهد و از این پس به آنها به چشم بدبینانه نگاه میکنند و حتی خارج از ساحت سیاست، به کارهای آنها در حوزه فعالیتهای اجتماعی و امور خیریه نیز به دیده تردید نگاه میکنند.