سرویس جهان حلقه وصل - پاییز سال ۲۰۱۵ همواره به عنوان نقطه عطفی در نبردهای میدانی جنگ داخلی سوریه شناخته میشود. ارتش سوریه و متحدین در اواخر سال ۲۰۱۴ تا میانه سال ۲۰۱۵ با تشکیل ائتلاف جییش الفتح توسط تروریستها و سرازیر شدن سیل کمکهای تسلیحاتی حامیان آنها در اکثر جبههها دچار رکود شده و به شکل خاص در استان ادلب مجبور به عقب نشینی سراسری شده بودند. اما با بازسازی مجدد ساختار ارتش، ورود نیروی هوایی روسیه و گروههای شیعه محور مقاومت به میدان وضعیت کاملا دگرگون شد. از ماه اکتبر ۲۰۱۵ نیروهای مقاومت و ارتش سوریه دست به تهاجم سراسری در استانهای حلب، حماه و لاذقیه علیه مواضع گروههای تروریستی زدند که به پیشرویهای درخشان و تصرف مناطق استراتژیک بیشمار در این مناطق منجر شد. یکی از مهمترین جبهههای نبرد در منطقه شمال استان لاذقیه بود که به دلایل فراوان از اهمیت راهبردی برای متحدین برخوردار بود.
شمال لاذقیه و دژهای تسخیر ناپذیر تروریستها
با آغاز ورود رسمی قوای نظامی روسیه به نبرد سوریه و انتخاب پایگاه هوایی حمیمیم به عنوان مرکز اصلی عملیات ارتش این کشور، اولویت اول در این منطقه تامین امنیت مهمترین استان علوی نشین سوریه و دور کردن تروریستها از پایگاه حمیمیم و خارج شدن آن از برد راکت و خمپاره این گروهها بود.
منطقه عمومی شمال لاذقیه دارای بافت فشرده کوهستانی و رشتهکوه های مشهور جبل ترکمان و جبل اکراد بود که کار را برای استفاده از قوای زرهی و مکانیزه بسیار سخت و در مواردی ناممکن میساخت. بدین جهت نیروهای ویژه ارتش سوریه در کنار رزمندگان حزبالله لبنان و در مواردی نیروهای ویژه روس موسوم به اسپتز ناتز در پناه بمباران سنگین هوایی اقدام به پیشروی در این منطقه کردند. پس از گذشت ۴ ماه نیروهای متحد موفق به پیشروی درخشان و تصرف شهرکهایی نظیر جب الاحمر، سلمی، دویرکه، نخشبا، کنسبا و ربیعه شدند که بیش از ۳ سال در کنترل تروریستها بوده و تبدیل به دژهای دفاعی مستحکم و به ظاهر رسوخ ناپذیر شده بودند.
به نظر میرسید هدف اصلی عملیات پاکسازی کامل این استان و تصرف شهر راهبردی جسرالشغور به عنوان ورودی استان ادلب باشد که در نبردهای آوریل ۲۰۱۵ نیروهای ارتش سوریه به فرماندهی سهیل حسن شکست و عقب نشینی تلخی از این شهر داشتند. اما قوای متحد در آستانه تصرف کامل شمال لاذقیه و حرکت به سمت شهر جسرالشغور در منطقه ای متوقف شدند که تا به امروز ده ها موج حمله برای تصرف آن ناکام مانده است: شهرک و بلندی های کبانه
دلیل ناکامی ارتش سوریه در تصرف کبانه چیست؟
در ساختار گروه تروریستی هیات تحریرالشام چند گروه حضور دارند که با وجود اینکه خود را عضوی از این تحریرالشام میدانند اما به شکل مستقل عمل میکنند. مناطق حدفاصل شهرک کبانه تا شهر جسرالشغور اصلی ترین مرکز حضور این گروهها است که شامل گروه انصار و مهاجرین، حزب اسلامی ترکستان TIP، حراس الدین، انصارالتوحید و حرکت مهاجرین اهل سنت میشود. این نیروها به خوبی میدانند که سقوط کبانه و بلندیهای راهبردی جبل اکراد به منزله اشراف آتش ارتش سوریه به تمامی مناطق نفوذ آنها و در نتیجه سقوط احتمالی این مناطق خواهد بود. لذا نیروهای عضو این گروهها در طول ۳ سال گذشته و رسیدن نیروهای ارتش سوریه به دروازههای شهرک کبانه مقاومت عجیب و سرسختانهای علیه پیشروی نیروهای ارتش انجام دادهاند.
نکته دوم در مورد این منطقه بافت شدیدا کوهستانی و صعب العبور آن است که هرگونه تک زرهی در این منطقه را به قتل عام تجهیزات زرهی ارتش تبدیل کرده است.
با حضور تروریستهایی از ملیتهای مختلف که سالهای طولانی در کشورهای خود و یا نبردهای چچن و افغانستان تجربه نبرد دارند و همچنین عدم وجود قوای ویژه رزم کوهستان در ساختار ارتش سوریه، تا کنون هجوم نیروهای پیاده برای تصرف این منطقه نیز دستاوردی نداشته است.
از زمان آغاز عملیات بزرگ ارتش سوریه در بهار و تابستان امسال در منطقه عمومی شمال حماه و جنوب ادلب، سخت ترین جبهههای نبرد در سالهای اخیر یعنی منطقه ملقب به مثلث مرگ و شهرهای کفرزیتا، لطامنه و مورک توسط ارتش تصرف شدند، حتی شهر راهبردی خان شیخون در جنوب ادلب که مرکز اصلی عملیات تروریستها در این استان بود آزاد شد اما محور شمال لاذقیه و شهرک کبانی علیرغم چندین موج حملات سنگین توسط ارتش بدون هیچ پیشروی قابل توجهی باقی ماند.
استراتژی، تجهیزات و نحوه نبرد تروریستها در کبانه
طبق اطلاعات و صحبتهای منتشر شده توسط تروریستها در منابع و فیلمهای مستند رسانههای آنها، تجربه نبردهای سالی ۲۰۱۵ و شکست در شهرکهای سلمی و کنسبا موجب شد این نیروها برای در امان ماندن از آتش توپخانه و حملات هوایی اقدام به حفر کانال و سنگرهای عمیق در دل کوهستان و استقرار در غارهای متعدد موجود در این منطقه بکنند. پس از اینکه موج حملات هوایی و توپخانه فروکش میکند و نیروهای پیاده ارتش سوریه برای تصرف منطقه وارد میشود تروریستها اقدام به خروج از پناهگاههای خود و غافلگیری نیروهای مهاجم میکنند.
این مساله و تلفات جدی نیروهای ارتش موجب شد اینبار قوای زرهی وارد عمل شوند اما همانطور که قبلا عنوان شد بافت کوهستانی منطقه نبرد موجب کانالیزه شدن قوای زرهی و مسیرهای محدود و کم عرض برای حرکت تانک و نفربر میشود که این تجهیزات را تبدیل به اهدافی آسان برای دستههای ضد زره دشمن میکند. نکته جالب در این میان اینجاست که به صورت کلی نیروهای تندرو و زیرشاخه هیات تحریرالشام به ندرت از موشکهای هدایت شونده ضد زره استفاده میکنند (بر خلاف نیروهای ارتش آزاد) و عمده تسلیحات ضد زره آنها شامل راکتهای غیر هدایتی RPG میشود.
با این وجود اشتباه راهبردی نیروهای ارتش سوریه در استفاده از تجهیزات زرهی در دل کوهستان و اصرار بیفایده بر این راهبرد موجب شده است که در طول ماههای اخیر دهها دستگاه تانک، نفربر و بلدوزرهای زرهی ارتش به سادگی توسط تروریستها نابود شوند.
راه حل موجود برای تصرف کبانه توسط ارتش سوریه
تردیدی نیست که کبانه و مناطق اطراف آن نیز به مانند سایر مناطق استان ادلب سرانجام به تصرف ارتش در خواهد آمد اما به نظر میرسد ارتش سوریه بایستی با طراحی عملیاتی جدید به سراغ این منطقه رفته و حملات تکراری و بیثمر فعلی را که تنها موجب تلفات و خسارات برای نیروهای خودی میشود پایان دهد. پرهیز از حمله مستقیم و دور زدن این شهرک از مناطق مرکزی استان ادلب که پیش نیاز آن عملیات بزرگ احتمالی در آینده نزدیک از جنوب این استان است میتواند به موفقیت عملیات برای پایان دادن به مقاومت تروریستها در کبانه و جبل اکراد که در بین نظامیان سوری به "بلندی های مرگ" معروف شده است کمک شایانی کند.