
سرویس معرفی: «محمدقاسم کریمی» را علاقهمندان به موسیقی ارزشی و انقلابی با قطعه «سراب آیین» شناختند. آهنگی که بر علیه آمریکا اجرا شده بود، آن هم توسط یک خواننده جوان شهرستانی. کریمی متولد سال ۷۵ است. ۱۹ سال سن دارد و متولد ساری است. او می گوید شعارش در موسیقی «فریادی از جنس اعتقاد و آرمان» است و ادامه می دهد: «یک وقت این فریاد می شود «سراب آیین» که فریادی ست بر سر استکبار. یک وقت این فریاد می شود «اوج گمنامی» که از جنس بغض یک ملت است. متن کامل گفتگوی صبح هنر با جوانترین خواننده ضد آمریکایی را می توانید در ادامه بخوانید:
از خانواده و محیطی که در آن بزرگ شده اید بگویید؟
در یک خانواده ی مذهبی بزرگ شدم، با عقاید سنتی و با یک فرهنگ کاملا ایرانی رشد کردم و افتخار هم می کنم به اینکه در اوج جوانی همچنان عقاید سنتی را حفظ کردم و درگیر فرهنگ های نوظهور نشدم که واقعا هم مدیون خانواده م هستم.
تاثیر خانواده و گرایشات مذهبی، مانند قرآن و مداحی بر شخصیت شما چقدر بوده است؟
حقیقتش مادر بنده مدت کوتاهی مربی قرآن بودند و در کلاس های مادر بود که با خواندن آشنا شدم و اما قرائت را به شکل جدی دنبال نکردم اما از دوران ابتدایی به مداحی رو آوردم و تا الان هم الحمدلله بهش می پردازم.
چرا موسیقی را انتخاب کردید و چگونه توانستید نسبتش را با مسائل مذهبی برقرار کنید؟
در عرصه ی هنر خیلی فعالیت کردم و همش دنبال یک چیز تازه بودم و همیشه معتقدم روحیاتم برای هنر ساخته شده تا اینکه دوم دبیرستان به وسیله ی یکی از رفیق هایم موسیقی را شناختم و آن چیزی که دنبالش بودم را پیدا کردم و از همان اول هم هدفم همین بود که در عرصه ی موسیقی ارزشی کار کنم و هدفم از یادگیری هم خرج این علم در راه ارزش ها بود چون همانطور که گفتم شرایط خانواده و پرورشم از بچگی طوری بود که هدفی جز این هم نمی توانست به ذهنم خطور کند.
برخورد خانواده با فعالیت شما در زمینه موسیقی چگونه بود؟
زمانی موسیقی را انتخاب کردم که مشغله ی درسی زیادی داشتم و این باعث مخالفت خانواده بود. خانواده ی بنده بسیار به درس اهمیت می داد و به موسیقی به چشم یک تفریح نگاه می کرد و دغدغه ی شغل آینده ی بنده را داشتند، لذا تا زمان تمام کردن دوران دبیرستان مخالفت ها ادامه داشت اما مخالفت با موسیقی و فعالیت در این عرصه نبود و فقط مخالفت با زمان انجام فعالیت بود که خدا را شکر زمان گذشت و الان خانواده بزرگترین حامی بنده هستند.
فعالیت خود را در موسیقی چطور شروع کردید، اساتید شما چه کسانی بودند؟ همان اول پاپ را انتخاب کردید یا با سنتی شروع کردید؟
موسیقی را آکادمی شروع نکردم که یکی از اشتباهاتم بود و کم کم متوجه ی این اشتباه شدم و در حال حاضر هم در تلاشم برای وقت های از دست رفته است.
بعد از چند وقت فعالیت شروع به یادگیری پیانو کردم نزد استاد رجب لو و همزمان به تئوری موسیقی پرداختم همراه با استاد محسن نفر و محسن بافنده. اول با پاپ شروع کردم اما در حال حاضر مشغول گذراندن دوره آواز سنتی هستم. احتمال اینکه در کارهای بعدی تلفیقی از موسیقی سنتی و پاپ از من به گوش برسد هم بسیار زیاد است.
اولین اثر جدی شما چه آهنگی و با چه موضوعی بود؟
اولین اثر جدی ام «سراب آیین» بود با موضوع استکبار ستیزی آمریکا در چارچوب مذاکرات هستهای.
برخورد خانواده، دوستان و اساتید با این آهنگ چطور بود، ایا خاطره خاصی دارید؟
خانواده که بسیار راضی بود و انرژی فوق العاده ای به خانواده تزریق شد و بعد از تولید این اثر بود که دوستان واقعی مشخص شدند و به غیر از تعداد کمی از دوستان که خوشحال شدن مابقی….(صحبت را ادامه ندادند)
اساتید و حتی خودم به اون کار به عنوان اثری نگاه کردیم که تنها یه تجربه ای به دست امد.همیشه سعی کردم و یکی از برنامه های کاری ام هم این هست که برای گوش شنونده ام ارزش قائل بشوم و در کار «سراب آیین» هم تمام تلاشم را کردم که این امر میسر بشود اما اعتراف می کنم اونطور که می خواستم نشد.
چرا مانند بقیه خوانندگان سراغ موضوعات رایج در پاپ نرفتید و سراغ آثار مذهبی و انقلابی رفتید؟
دلیلش را در سوالات قبل گفتم، اصلا هدفم از ورود به موسیقی همین بود که در این عرصه فعالیت کنم.
برخورد اساتید با انتخاب سوژه های مذهبی و انقلابی برای تولید اثر چگونه بود؟
در انتخاب اساتیدم خیلی دقت به خرج می دادم و خواهم داد. چون معتقدم یک استاد می تواند حتی اعتقادات هنرجو را هم پرورش بدهد. در همین جهت سعی کردم اساتیدی را انتخاب کنم که در کنار توانایی آنها در موسیقی با فعالیت در موسیقی ارزشی هم مشکلی نداشته باشند و بتوانم در این راه از آنها کمک بگیرم چون همانطور که می دانید فضای موسیقی به طور کامل با این جبهه ی کاری ما موافق نیست و هستند اساتیدی که مخالف هستند و سعی کردم با تحقیق در مورد اساتیدی که وجود دارند سمت این دسته از افراد نروم.
بعضی ها به این آثار به عنوان کارهای سفارشی حمله می کنند، برداشت شما از اثر سفارشی چیست و چه پاسخی برای آنها دارید؟
به نظرم تولید یک اثر ارزشی بسیار سخت تر از یک کار عاشقانه است البته تولید یک اثر خوب و واقعا فعالیت در این عرصه هم بسیار سخت تر هست و نمیدانم چرا همه فکر میکنند موسیقی ارزشی یعنی پر کردن جیب که اصلا از این خبرها نیست. اگر یک خواننده «یک» اثر با موضوعات ارزشی بخواند شاید بشود گفت سفارشی اما وقتی یک خواننده تمام سختی ها را به جان میخرد و وارد این عرصه می شود و همه ی کارهایش رنگ ارزشی و دینی میگیرند قطعا دغدغه اش دین و انقلاب هست و نمی شود به کارش گفت اثر سفارشی.
کمیت کار مهم است یا کیفیت؟
ببینید، این جبهه و فعالیت های فرهنگی صاحب دارد. من عقیدم این هست که برای تک تک کلماتی که میخوانم باید آن دنیا جواب پس بدهم و باید در کارهایم حرفی برای گفتن باشد صرفا تولید یک اثر نباشد.
قرار بود یک اثر برای محرم تولید کنیم، دیروز شعرش به دستم رسید با اینکه هزینه ی آهنگساز را پرداخت کرده بودم و شعر هم روی ملودی نوشته شده بود از شعر راضی نبودم و دیدم شعر حرفی برای گفتن نداره و فرصت هم برای دوباره نوشتن نبود.به همین خاطر پروژه را کنسل کردم با تمام ضرر مالی که بهم وارد شد. در صفحه ی مجازیم هم نوشتم مهم نیست چندتا کار ازم پخش بشه، مهم این هست چندتا پیام منتقل کنم.
تعریف شما از موسیقی ارزشی چیست؟
موسیقی یک هنر هست و باید هم به چشم هنر بهش نگاه کرد نه تجارت. موسیقی ارزشی یعنی بکارگیری هنر و حتی یک علم در راه دین. من خودم شعارم این هست: فریادی از جنس اعتقاد و آرمان. یک وقت این فریاد می شود «سراب آیین» که فریادی ست بر سر استکبار. یک وقت این فریاد می شود «اوج گمنامی» که از جنس بغض یک ملت هست.
الان مشغول چکاری هستید هم در موسیقی و هم در تحصیل؟
در حال حاضر دانشجوی فیزیک مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد هستم و در عرصه ی کاری هم یک اثر به نام «نفرین به آمریکا» ست با شعر خانم رشیدنژاد و یک اثر برای امام زمان؛ که زمان پخششان مشخص نیست اما داریم روی آنها کار می کنیم.
برنامه تان برای اینده چیست؟
حضرت آقا فرموده اند موسیقیدان ها باید موسیقی را نجات دهند. هر چی که دارم یاد می گیرم و هر تلاشی که در این راه دارم انجام می دهم در راه این نجات دادن است.اهل شعار نیستم و حرفهایم عملی خواهند شد و ثابت می شوند و برنامه ی اصلیم تولید اثر ارزشی هست.
معتقدم با یک شعر ارزشی نمی شود موسیقی ارزشی تولید کرد و تمام تلاشم رو به کار گرفتم که در آینده ای نزدیک موسیقی کاملا ارزشی منتشر کنیم با یک سبک جدید و کاملا دینی.
آهنگ سراب ایین چطور شکل گرفت و چرا تم سیاسی و حماسی برای این کار را نتخاب کردید؟
حقیقتش سراب آیین کاملا اتفاقی بود و خیلی وقت بود که دنبال یک شعر قوی بودم و ماه ها دنبال شاعر بودم تا اینکه به طور اتفاقی با خانم رشیدنژاد آشنا شدم و کار تولید شد. اینکه چرا این موضوع شد رو اجازه بدهید نگویم چون بحث سیاسی می شود .(با خنده)
از قطعه اوج گمنامی بگویید؟
اوج گمنامی از اول تا آخرش شهدا همراهمان بودند و کار رو پیش بردند. کاری که ستاد تشییع شهدای غواص استان مازندران سفارش داد دقیقا ده روز زمان داد به ما برای تولید اثر. پیمان طالبی یک روزه شعرش را نوشت و امیدرهبران هم زحمت تنظیم اثر را کشید.با بهترین نوازنده های کشور همکاری کردیم برای این کار و یادم هست بهزاد رواقی خارج از تهران کنسرت داشت و ساعت دو صبح بود که رسید تهران و مستقیم امد استودیو و سه تار کار رو ضبط کردیم و همه ی این برنامه ها و جمع کردن یه تیم کاری حرفه ای را مدیون امید رهبران هستم که مثل یک رفیق بزرگتر کنارم بود نه یک همکار و تنظیم کننده، البته همکاری ها با آقای رهبران ادامه دارد.
خودتان بیشتر دوست دارید درباره چه موضوعاتی اثر تولید کنید؟
موضوعاتی که جریان ساز باشد. موضوعی که فکرم را مشغول کرده جوان انقلابی هست. یا موضوعاتی که در تاریخ ما اتفاق افتاده و منتشر هم شده اند اما ارزش آن اتفاق درست بیان نشده که از این قبیل موضوعات هم کم نداریم و روی یکی از این موضوعات هم تحقیقاتمان شروع شده است.
مخاطب اثار خود را چه کسانی می دانید و انها چه جایگاهی برای شما در روند تولید اثر دارند؟
مخاطب ما بیشتر جوانهای انقلابی هستند و قطعا اثر برای مخاطب تولید میشود پس مخاطب در جایگاه اول قرار دارد. برای من اما این بدین معنی نیست اثری تولید کنم که مخاطب دوست دارد. بعضی وقت ها مخاطبان آثاری را دوست دارند و آن آثار هم طرفداران زیادی دارد اما از لحاظ موسیقیایی یک اثر ضعیف هست و طبیعتا چنین کاری را تولید نمی کنم. و این راهم اضافه می کنم که مخاطبان ما صرفا نباید بچه های حزب اللهی باشند و باید فکری هم برای عمومی سازی موسیقی ارزشی کنیم.
یکی از دغدغه های من این هست که کسی نمیاد در آسانسور خانه اش یا اتومبیلش مرگ بر آمریکا و سراب آیین گوش بده و ما باید فکری برای این قضیه کنیم. حتی گاها به این فکر میکنم آن کودکی که عروسک موزیکال دستش هست به موسیقی دارد عادت میکند، چرا نباید برای این قسمت از زندگی موسیقی تولید بشود. سبک زندگی اسلامی یعنی اسلام در همه جای زندگی حضور داشته باشد و ما باید برای این فکری کنیم.
آیا این که آهنگ های ارزشی مخاطب ندارند درست است؟
فکر کنم جواب این سوال رو در سوال قبل دادم.
رمز ماندگاری یک اثر هنری چیست؟
اینکه واقعا به چشم یک هنر به آن نگاه کنیم. و در زمینه ی کاری خودم میگم باید اخلاص وجود داشته باشد و از قلب برآید.