سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
** آخوندی: قرار نبود دولت روحانی مسکن بسازد!
«عباس آخوندی» وزیر سابق راه و شهرسازی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «اساساً سرمایهگذاری، تولید و ساخت مسکن کار بخش خصوصی است، پس چرا باید دولت دخالت کند؟».
آخوندی در ادامه گفت: «هر چند اعتقاد دارم که پروژه مسکن مهر از اساس اشتباه بود و یکی از وظایف دولتها، این است که تصمیمهای گذشته را نقد کنند تا اشتباههای بزرگ تکرار نشود...اگر من مفهوم مسکن اجتماعی را مطرح کردم و عیناً هم در برنامه ششم در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، به این معنا نبود که وزارت راه و شهرسازی مسوولیت ساخت و ساز مسکن را برعهده بگیرد...تئوری من روشن بود. من معتقد هستم که دولت نباید درگیر ساخت و ساز شود».
وی در ادامه تاکید کرد: «من روشنفکری هستم که وارد حوزه اجرا شدم».
گفتنی است آخوندی- مرداد ۹۲- در جلسه رأی اعتماد در مجلس گفته بود: «شخص من هرگز با مسکن مهر مخالف نبوده و نیستم و من جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم که بعد از آن، این مسئله ردیف پیدا کرد و مباحث دیگری چون بهسازی مسکن روستایی و مسکن اجتماعی تا قبل از دورهٔ مسئولیت من در تاریخ ایران سابقه ندارد».
وی پس از تصدی وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی، این اظهارات خود را فراموش کرد و ضمن توهین به مسکن مهر گفت: مسکن اجتماعی کاستیهای طرح مسکن مهر را ندارد و طرح کاملی است که اگر اجرایی شود، مشکل مسکن در کشور ریشهکن میشود. اما این وعده نیز در حد حرف و شعار باقی ماند.
در فصل سوم قانون اساسی و زیر فصل «حقوق ملت» اصل سی و یکم با تاکید بر اینکه داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است، دولت را موظف کرده با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.
آخوندی مسبب اصلی افزایش ۱۳۰ درصدی قیمت مسکن در سالهای اخیر است. وی که متاسفانه مبتلا به خودشیفتگی است میگوید «روشنفکری است که وارد حوزه اجرا شده است.». اکنون با توجه به کارنامه بسیار ضعیف آخوندی در وزارت راه و شهرسازی و خسارت بزرگی که وی در این حوزه به مردم ایران وارد کرد، لازم و ضروری است که مراجع قضایی به بررسی عملکرد وی بپردازند.
** ایران باید موضع خود درباره اسرائیل را تعدیل کند!
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «فریدون مجلسی» نوشت: «اگر برجام در داخل و خارج به چالش کشیده نمیشد، میتوانست تا حد زیادی مشکلگشا باشد، اما از یک سو ترامپ از پیش از انتخابشدن آن را منوط به رفع تهدید جمهوری اسلامی درباره موجودیت اسرائیل کرد و بر آن اصرار ورزید و ضمن تجدید تحریمها، حتی از آن تعهد قانونی بینالمللی خارج شد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در ایران برخی احتمال میدهند در صورت رویکارآمدن حزب دموکرات گشایش حاصل شود؛ اما دموکراتها نیز به حمایت از بقای اسرائیل پایبند هستند و شاید انتظار دارند ایران نیز متقابلاً مواضع خود را تعدیل کرده و در مسئله اعراب و اسرائیل حمایت از حقوق فلسطینیان را به روشهای دیپلماتیک و با حرکت جمعی اسلامی پیگیری کند».
فریدون مجلسی، چندی پیش گفته بود: «اکنون که برخی از ابعاد برجام پیادهسازی نمیشود به علت فشارهای آمریکاست. از سوی دیگر این نکته جای توجه دارد که برجام قرارداد دوستی ایران و آمریکا نیست که آمریکا به استناد برجام با ایران همکاری کند. دشمنیآمریکا و ایران متصل است به مواضع ایران و تلآویو نسبت به هم و این موضوع قطعاً راه حل دارد و ایران میتواند با جامعه جهانی ارتباط داشته باشد».
مجلسی همچنین در اظهارنظری عجیب گفته بود که بی دستاوردی برجام به دلیل شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا بوده است!
متاسفانه یک جریان سیاسی خاص همچنان در پازل پروژه ضد ایرانی «نرمالیزاسیون» بازی میکند. مقامات آمریکایی بارها مدعی شدهاند که ایران باید رفتار خود را تغییر داده و مانند یک کشور نرمال (عادی) رفتار کند یا عواقب سخت آن را بپذیرد. حال خواستههای آمریکا چیست؟ کاملاً مشخص است. نابودی کامل توان موشکی و دفاعی، نابوی کامل و ابدی توان هستهای و دیگر مؤلفههای قدرت ساز علمی، دست کشیدن ایران از مبارزه با تروریسم در منطقه و قطع حمایت از محور مقاومت و در نهایت به رسمیت شناختن رژیم کودک کش صهیونیستی.
** وقتی ارگان دولت، حذف گزینه موشکی را امتیاز جا می زند!
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «حذف گزینه موشکی از بسته پیشنهادی فرانسه» نوشت: «گفتوگوهای فشرده حسن روحانی و امانوئل مکرون، رؤسای جمهور ایران و فرانسه در هفتههای اخیر در حالی به تبادل بستههای پیشنهادی با هدف حفظ برجام انجامیده است که امکان وقوع نقطه عطف جدیدی در مذاکرات دو کشور پیرامون این موضوع و در ابعادی جدیتر مطرح شده است. عقبنشینی فرانسه از خواسته خود مبنی بر مذاکره پیرامون فعالیتهای موشکی ایران، جدیدترین تحولی است که در روند مذاکرات جاری تهران و پاریس روی داده است».
ارگان دولت در ادامه نوشت: «فارغ از مذاکرات جاری تهران و پاریس، ماکرون قرار نیست از تلاشهای میانجیگرانه برای کاستن از تنش دیپلماتیک ایران و امریکا نیز دست بردارد...تمام توجه مسئولان تصمیمگیر سیاست خارجی فرانسوی بر یافتن راهکار مالی جهت محقق کردن منافع اقتصادی تهران متمرکز شده است».
رسانههای دولتی و اصلاح طلب، فرانسه را صرفاً میانجی میان ایران و آمریکا معرفی میکنند. این در حالی است که پاریس یکی از اعضای برجام و به عبارت دقیقتر، یکی از بدهکارهای برجام است.
طرف اروپایی و از جمله فرانسه در برجام متعهد شده بود که ضمن خرید نفت از ایران و پرداخت پول آن، تبادلات بانکی را نیز برقرار کرده و همچنین کالاهای تحریمی را با ایران مبادله کند. اما فرانسه به هیچکدام از تعهداتش عمل نکرد. پس از امضای برجام شرکتهای فرانسوی از جمله توتال، پژو، رنو، ایرباس و...بدون پرداخت جریمه، قرارداد خود با ایران را فسخ کردند. در این مدت پاریس یک دیپلمات ایرانی را اخراج و بخشی از اموال دولت ایران را نیز بلوکه کرد.
بگذریم از اینکه فرانسه همچنان میزبان و پناهگاه گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین است.
حالا فرانسه بدهکار، ژست منجی و میانجی به خود گرفته و با گستاخی مدعی شده است که ایران باید علاوه بر دائمی کردن محدودیتهای برجامی، خسارت محض توافق هستهای را به حوزههای راهبردی دیگر از جمله توان موشکی و قدرت منطقهای نیز تعمیم دهد.
«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه، در روزهای گذشته پس از دیدار با «دونالد ترامپ» همتای آمریکایی خود در حاشیه نشست گروه ۷، در اظهارنظری گستاخانه گفت که وی و رئیسجمهور آمریکا درخصوص هدفی مشترک در قبال ایران مبنی بر دست نیافتن تهران به سلاح اتمی توافق دارند. ماکرون همچنین گفت که دیگر هدف مشترک آمریکا و فرانسه در قبال ایران حفظ ثبات در منطقه است.
به نظر شما ماکرون برای گشایش اقتصادی ایران دغدغه دارد؟! دیروز، چهل و یکمین شنبه اعتراض به سیاستهای سرمایه داری در پاریس برگزار شد. فرانسه اکنون مشغول سرکوب و کورکردن مردم کشورش است. آیا این منطقی است که به گشایش اقتصادی در ایران توسط فرانسه دل خوش باشیم؟!