در سالهای اخیر، سیاست خارجی در اذهان ملت ایران بسیار برجسته شدهاست. شاید کمتر ملتی باشد که تا این حد به امر سیاست خارجی بپردازد.
8 سال عقبماندگی، ترک فعل و سوءمدیریت با 2 سال کار و تلاش بیوقفه قابل جبران نیست، اما برآیند کلی دولت سیزدهم در این 2 سال به ما میگوید سید ابراهیم رئیسی هم تدبیر داشت و هم امید را به مردم بازگرداند، کاری که رئیسدولت تدبیر و امید قرار بود انجام دهد اما 8 سال از انجام این کار نیز عاجز بود!
امیر «سرتیپ محمدرضا آشتیانی» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به دستاوردها و پیشرفتهای جدید وزارت دفاع از توقف دیگری در دولت های روحانی در کشورمان سخن گفته است.
شاید مهمترین خسارت فتنه سال 88 را باید ضربهای دانست که به جامعه ایران وارد شد که آغازی بر برخی دودستگیها بود. پیامد مهم فتنه 88 در ریزش نیروها، به کسانی برمیگردد که با گذشت 14 سال، هنوز سایه تردید را از خود دور نکردند.
در آستانه چهاردهمین سال از برگزاری انتخابات سال 1388 هستیم. حساسترین انتخابات ریاستجمهوری که آبستن اتفاقات مختلفی شد. فتنه سال 88 را باید اصلیترین عارضه این واقعه سیاسی دانست که طی آن عظیمترین گسست اجتماعی در کشور ایجاد شد.
در عاشورای ۱۳۸۸، در حالی که عاشقان حسینی(ع) مشغول عزاداری بودند، عناصر وابسته به جریان فتنه، با سردادن شعارهای ساختارشکنانه و هتک حرمت به عاشورا و عزداران امام حسین(ع)، چهره واقعی جریان فتنه را به همه نشان دادند.
مسئله اصلی جریان اشرافی و غربگرا، مقایسه عملکردها توسط افکارعمومی است. قطعا مردم در شرایط فعلی عملکرد مدیران دولت و شهرداری را با مقامات دولت قبل و شهرداری اصلاح طلبان مقایسه می کنند.
اگر از تضمین آمریکا برای لغو تحریم ها هیچ خبری نبود، چرا تیم مذاکره کننده دولت قبل به ریاست ظریف و با پشتیبانی ویژه اصلاح طلبان، تمامی تعهدات خود را پیش دستانه، یکطرفه و با عجله انجام داد؟!
اصلاح طلبان به گونه ای درباره وضع موجود سخن می گویند که گویا دولت روحانی کشور را در بهترین وضعیت ممکن به دولت رئیسی تحویل داده و این دولت سیزدهم بوده که نتوانسته امانتدار خوبی باشد.
مشاور اسبق وزیر راه و شهرسازی معتقد است در دولت روحانی و دوره وزارت عباس آخوندی، در زمینه مسکن ترک فعل صورت گرفت و حال آنکه میشد از طریق تولید مسکن، به ایجاد اشتغال و کاهش تورم دست یافت.
استعفای وزیر رفاه و کار یک درس مدیریتی برای مدیران پرمدعای گذشته داشت. آقای روحانی پنج سال پای وزیر ناکارآمدی مانند عباس آخوندی ایستاد و بعدها گفت پشیمانم.
جریان اصلاح طلب مدعی است که ایران از دریافت تضمین صرفنظر کرده و با آمریکا توافق کند. این دقیقا خواسته آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا است.
اقدام دولت رئیسی در حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، رانت خواران و قاچاقچیان را نقره داغ کرد. یک سوال؛ چرا جریان اصلاح طلب از این اقدام ناراحت و گلایه مند است!؟
مشکل اصلی اصلاح طلبان، بی صداقتی این طیف با مردم است. گویا غارتگری از عواطف مردم و ماهیگیری سیاسی برای تأمین منافع شخصی و قبیله ای، به یک روال عادی در رفتار اصلاح طلبان تبدیل شده است.
در دولت روحانی علیرغم وعده لغو تحریم ها و علیرغم اقدامات یکطرفه، پیش دستانه و عجولانه دولت قبل در اجرای تعهدات برجامی، نه تنها تحریم ها به تاریخ نپیوست، بلکه به بیش از ۲ برابر افزایش یافت.
«علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت صراحتا اعلام کرد که «به هیچ وجه قیمت نان برای مردم تا پایان سال تغییر نمیکند و رئیسجمهور اجازه گران شدن نان را نمیدهد.»
از نگاه جریان تندرو اصلاح طلب، یک مقام دولتی باید با کنارگذاشتن رفتارهای پوپولیستی، از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند.
اشخاصی که رسانه های اصلاح طلب به عنوان الگوی دیپلماسی و میدان معرفی می کنند، هم تأمل برانگیز است و هم مضحک.