به گزارش حلقه وصل، در سالهای قبل از انقلاب، فرامرز و فرهاد دو دوست دبیرستانی ساکن تهران هستند که آرزوها و اهداف مشترکی دارند. پدر فرهاد کارمند شرکت نفت است که به دلایلی نامعلوم، از تهران به آبادان تبعید میشود. خانواده فرهاد مجبور به ترک تهران و جدایی از خانواده فرامرز هستند.
فرهاد در روزهای آخر ترک تهران برای فرامرز از انگلیسیها میگوید و اینکه چطور خودشان را صاحب نفت و ثروت ایران می دانند و رفتارشان با ایرانیها و مهندسان ایرانی تا چه میزان تحقیرآمیز است . آنقدر که در سردر باشگاه تفریحی شان نوشتهاند: «ورود ایرانی و سگ ممنوع».
با این تعاریف فرهاد، کینه و نفرت از انگلیسی ها به دل فرامرز کاشته میشوند. دو دوست تصمیم میگیرند در ادامه تحصیل وارد دانشکده نفت شوند و در آینده با ارتقاء دانش و توانمندی خود، انگلیسیها را از کشور بیرون کنند . خانواده فرهاد از تهران به آبادان کوچ میکنند و از آن پس ارتباط دو دوست از طریق نامه نگاری با یکدیگر ادامه مییابد. این نامه نگاری در نهایت منجر به دعوت از فرامرز برای رفتن به آبادان می شود . فرامرز به آبادان رفته و به مدت ده روز میهمان خانواده فرهاد میشود و در این مدت از پالایشگاه نفت آبادان دیدن میکند.
مدتی بعد پس از بازگشت به تهران؛ فرهاد، توسط ساواک دستگیر میشود. ساواک به فرامرز تفهیم اتهام میکند که او از طریق نامه نگاری و سفر حضوری به آبادان به کمک دوستش فرهاد، تصمیم به خرابکاری داشته است. فرهاد در تمام مدت بازجویی به موضوع خرابکاری اقرار نمیکند و مدتی بعد، پس از گرفتن تعهد آزاد میشود. فرامرز در هفته پس از آزادی از طریق نامه خانواده فرهاد، متوجه میشود پدر فرهاد به جزیره خارک تبعید شده است و فرهاد و خانوادهاش از طریق ساواک به شدت تحت فشار هستند و در آخر از فرامرز خواسته شده موضوع دوستی خود با فرهاد را فراموش کرده و به هر گونه ارتباطش با آنان پایان داده شود.
گلهای کاغذی داستانی پرکشش، صمیمی و خواندنی است . درونمایه و تم داستان گلهای کاغذی به شدت ضد استعماری است و داستان اشاره به حضور طولانی مدت انگلیسی ها در ایران دارد که با آسودگی خاطر در سالیان متمادی، در حال چپاول نفت ایران میبودهاند. این اشارات با توصیف داستانی رفتار به شدت توهین آمیز و تحقیر کننده انگلیسیها با مردم ایران و مهندسان ایرانی، حس تنفر از حضور بیگانگان در کشور را در دل مخاطب داستان بیشتر میکند. اما از نظر تاریخی، داستان دچار یک اشکال اساسی میباشد.
حضور و سیطره انگلیسیها در صنعت نفت ایران، در دوران پهلوی اول رخ داده و به شدت مشهود بوده است. در دوره پهلوی دوم، با فاصله گرفتن محمدرضا پهلوی از انگلیسیها، این آمریکاییها بودند که زمام امور صنعت نفت ایران را به دست گرفتند و به غارت و چپاول داراییهای کشور پرداختند . پس از ملی شدن صنعت نفت و سقوط دولت مردمی مصدق در کودتای 28 مرداد، و در ادامه، ورود امریکائیها به صحنه سیاسی کشور، عرصه استعمار کشور در سلطه قدرت امریکائیها قرار گرفت. و این امریکائیها بودند که در دوره پهلوی دوم، اغلب در کوچه و خیابان ایران جولان میدادند.
از این جهت بهتر میبود نویسنده گرامی، زمان داستان را یا به عقب تر، به دوره حکومت رضاشاهی و سیطره انگلیسیها بر جنوب ایران و استعمار نفت ایران میبردند و یا آنکه اشاراتی به گذشته کرده و زمان داستان را با توصیف حضور پررنگ آمریکائیها در کشور ادامه میدادند. در این خصوص در بخشی از داستان وقتی فرزاد توسط فرهاد به آبادان دعوت می شود، در جایی فرزاد از فرهاد میپرسد. همه جا را نشانم دادی، اما آن باشگاه و تابلوی سردرش را که نوشته ورود ایرانی و سگ ممنوع نبردی نشانم بدهی. و فرهاد از این خواسته دوستش طفره میرود. این حرکت او منطقی است، چرا که چنین باشگاهی در زمان وقوع داستان، وجود نداشته است و موضوع آن برمیگردد به دههها قبل، به دوره پهلوی اول و سیطره انگلیسها بر صنعت نفت ایران . به نظر میرسد نویسنده لااقل در این مقطع از داستان متوجه اشتباه تاریخی زمان داستان شده باشد. اما بهتر میبود، ایشان همین جا در صدد اصلاح زمان داستان برمیآمد.
گلهای کاغذی از جهات ساختاری و فنی داستان به نسبت کاملی است. روایت صمیمی اثر، جزئینگری و لحظه پردازی، نثر روان و گفتگوهای قوی کتاب را خواندنی و پرکشش ساخته است. استفاده نویسنده از نمادهای داستانی گربه، سگ در داستان بسیار به جا و فنی است . استفاده از ایهام عنوان ملکه الیزابت برای نام گربه و با اشاره به بیقیدی انگلیسیها در رفتار بیشرمانهشان با ایرانیها، و تاکید بر لزوم مجازات چنین گربهای در روند داستان به جا و زیباست. نامه پایانی داستان که از طرف خانواده فرهاد نگاشته شده، در عین مبهم بودن که تعمدی است، بسیار تاثیر گذار بوده و تاکیدی است بر فضای خفقانی که دستگاه ساواک بر کشور تحمیل کرده بود.
اما تعلیق در داستان به جز بخش پایانی که فرهاد اسیر ساواک میشود، بسیار کم رنگ است و مخاطب اثر نمیداند که چه چیزی را در داستان باید دنبال کند؟ و با توجه به اینکه با یک رمان کامل مواجه هستیم، به نظر میرسد نویسنده محترم جای مانور و کار بیشتری در این زمینه داشت.
رمان گلهای کاغذی در مجموع داستانی با ویژگیهای خاص، روان، صمیمی و خواندنی است که مطالعه آن به علاقمندان ادبیات داستانی توصیه می گردد.
گلهایکاغذی را محمدعلیگودینی تالیف کرده و انتشارات نارگل در 143 صفه آن را منتشر کرده است.